صدای پای امارت اسلامی به گوش میرسد

لویه جرگه مشورتی صلح افغانستان روز یکشنبه با آزادی ۴۰۰ زندانی خطرناک طالبان، مشروط به ضمانت ملی و بین المللی موافقت کرده است. این گروه باید دست از جنگ بردارد، آتش بس کند و زندانیان آزاد شده دوباره به میدانهای جنگی نروند. اما چه ضمانتی وجود دارد که این همه تحقق یابد و طالبان به وعدههایشان عمل کنند؟
«سید جمالالدین سجادی» خبرنگار و کارشناس ارشد روابط بینالملل معتقد است شاید برای مدت زمانی کوتاه گفتوگوهای صلح در ظاهر پیشرفتی داشته باشند اما در مجموع این گفتوگوها برای مردم افغانستان چندان مطلوب نیست. چرا که طالبان قائل به این نیستند که دولت افغانستان را به رسمیت بشناسند و با دولت وارد گفتوگو شوند.
سجادی گفت: در چند ماه اخیر طالبان هیچ گاه راضی نمیشدند با نمایندههای دولت افغانستان روبهرو شوند و با آنها گفتوگو کنند. از طرفی حکومت فعلی افغانستان نیز خود را در موضع بالا میبیند ولی با این حال کاری هم از دستش بر نمیآید. این نشان می دهد که از این صلح بوی جنگ می آید و طالبان هیچوقت قائل به این نیستند در یک فضای دموکراسی با گروههای مختلف و دولت افغانستان گفتوگو کنند. آنها خود را در موضعی میبینند که در سال ۲۰۰۱ از آن پایین آمدند یعنی موضع امارت اسلامی افغانستان. طالبان تا امروز بعد از گذشت حدود ۲۰ سال هنوز فکر میکنند میتوانند دوباره همان امارت اسلامی را سرکار بیاورند و از کارهایی که انجام داده و میدهند اینگونه برداشت میشود که این گروه در پی ایجاد همان امارت اسلامی هستند و به کمتر از آن نیز راضی نخواهند بود وگرنه اگر قرار بود به درصدی در دولت رضایت بدهند شاید سالها پیش مسئله صلح افغانستان به نتیجه میرسید. طالبان در پی گفتوگو با تمام گروهها، کشورهای منطقه و لابیهای غربی نفوذ قابل توجهی پیدا کردهاند و احساس میشود در ۱۰ سال اخیر طالبان برنامه دیپلماسی را روی دست گرفته و با بسیاری از کشورهای منطقه و کشورهای قدرتمند جهانی نیز گفتوگوهای جداگانهای داشتهاند. این کدها به ما نشان میدهد که این گروه به فکر نفوذ قدرت در چند درصد کم نیستند و میخواهند تمام قدرت افغانستان را در دست بگیرند.
او با اشاره به دستاوردهای ۲۰ سال اخیر مردم افغانستان گفت: در ۲۰ سال اخیر مردم افغانستان تلاشهایی کردهاند و آوردهایی نیز داشتهاند مانند رسانههای آزاد، حقوق زنان، حقوق بشر و امثالهم. مردم راضی نیستند این دستاوردها را به راحتی از دست بدهند و جایگزین آن تفکر طالبانیستی که در دوران امارت اسلامی تجربه آن را داشتیم دوباره تجربه کنند.
گفتگوهای بین الافغانی بخشی از پروسه صلح است نه تمام آن
سجادی ادامه داد: گفتگوهای بین الافغانی بخشی از پروسه صلح است نه تمام آن. مسئله صلح افغانستان تحت تاثیر دو دسته از متغیرها است یکی متغیرهای داخلی مثل دولت، احزاب سیاسی، فعالان مدنی و مجموعههای داخلی افغانستان و متغیرهای دسته دوم که شامل قدرتهای منطقهای همسایههای افغانستان و قدرتهای هژمونی جهانی مثل ایالت متحده آمریکا است. این دو دسته متغیر به شدت روی پروسه صلح افغانستان تاثیرگذار هستند.
در یک سال اخیر و با داغ شدن تنور گفتوگوهای صلح شاهد این هستیم که پروژه دیگری به نام داعش نیز در افغانستان سر بر آورده است و در عملیاتهایی که اخیرا در افغانستان اتفاق میافتد میبینیم که این گروه مسوولیت حملات را بر عهده میگیرد. میتوان گفت بخشی از طالبان و آنهایی که از قدرت در این گروه دور ماندهاند نیز میل به این دارند که به سمت داعش بروند و این برای افغانستان می تواند یک خطر جدید باشد. از طرفی استراتژی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال افغانستان تغییر کرده و نظامیان آمریکایی از افغانستان خارج میشوند. آمریکا دیگر حاضر نیست در افغانستان هزینهای کند و در توافقنامهای که در دوحه امضا شد آمریکا و طالبان توافق کردند که آمریکا افغانستان را ترک کنند و طالبان نیز وارد گفتگوهای بین الافغانی شوند.
آمریکا حامی آزادسازی زندانیان طالبان بود
سجادی در پاسخ به این پرسش که حمایتها و انتقاداتی که از آزادی زندانیان طالب وجود دارد را چطور میبیند گفت: ما باید ابتدا به این پرسش پاسخ دهیم که چرا دولت افغانستان باید ۵ هزار زندانی طالبان را آزاد کنند؟ زندانیانی که علیه امنیت ملی افغانستان اقداماتی انجام دادهاند و بعضا عملیات تروریستی انجام دادهاند. ریشه این مسئله بر میگردد به توافق صلحی که آمریکا و طالبان در دوحه قطر چند ماه پیش امضا کردند و یکی از بندهای این توافقنامه آزادسازی زندانیان طالب بود که بعد از آن گفتوگوهای بین الافغانی آغاز شود. در واقع حامی آزادسازی طالبان و عامل اصلی متغیرها روی این مسئله ایالات متحده آمریکا است که طرف قرارداد با طالبان بوده است. از طرفی دولت افغانستان به عنوان دولتی که خود را در جایگاه نماینده مردم و برآمده از آرای مردمی میداند تحت فشار افکار عمومی در داخل افغانستان قرار میگیرد و از طرفی نیز تحت فشار ایالات متحده آمریکا که خواسته آنها آزادسازی زندانیان طالب بود. انتقادات زیادی به آزادی زندانیان طالبان در داخل افغانستان وجود داشت اما آنقدر منسجم و قدرتمند نبود که بتواند روی تصمیمگیریها تاثیری بگذارد برای مثال خانم بلقیس روشن نماینده ولایت فراه در لویه جرگه بنری در دست داشت که روی آن نوشته باج دهی به طالبان خیانت ملی است اما در میدان لویه جرگه ایشان تنها بود و هیچکس دیگری از او حمایت نکرد. این نشان میدهد انتقادات اگرچه وجود دارد اما روی پروسه صلح تاثیر گذار نبوده است.
در افکار عمومی افغانستان طالبان یک گروه تروریستی است
او درخصوص اینکه طالبان چقدر به صلح پایبند هستند گفت: امنیت ملی افغانستان در گزارشی که اواخر ماه گذشته منتشر کرد اعلام کرد بعد از توافقنامه صلح دوحه موج جدیدی از حملات و خشونتها توسط طالبان در ولایتهای مختلف افغانستان آغاز شده که این نشانه خوبی برای پروسه صلح افغانستان نیست. طالبان اگر به صلح پایبند باشند باید در عمل آنرا به مردم افغانستان نشان دهند. در تفکر و افکار عمومی افغانستان طالبان هنوز به عنوان گروهی تروریستی شناخته میشوند. ممکن است این گروه طرفدارانی در افغانستان داشته باشد اما افکار عمومی افغانستان خاطرات تلخی از دوران طالبان در افغانستان دارند. مثل موضوع زنان. زنان افغانستان به شدت نگران این هستند که اگر طالبان بخشی از قدرت یا تمام قدرت افغانستان را در دست بگیرند چه بر سر آنها خواهد آمد؟ یکی دیگر از سوالاتی که این روزها به شدت در افکار عمومی افغانستان مطرح میشود موضوع حقوق بشر است اینکه آیا قرار است دوباره حکومت طالبانی به افغانستان بیاید؟ از طرفی ما با یک متغیر خارجی قدرتمند مواجهایم ایالات متحده آمریکا در ۲۰ سال گذشته در افغانستان حضور نظامی داشته و فعالیتهای زیادی در حوزه امنیت و آموزش انجام دادند اما به محض اینکه نیروهای خارجی در افغانستان کاهش پیدا میکنند موج حملات نیز گستردهتر می شود. از این منظر میتوان گفت سیاست خارجی آمریکا روی افغانستان به شدت تاثیرگذار است کما اینکه در دوره آقای ترامپ شاهد چرخش ۱۸۰ درجه ای سیاست خارجی امریکا در ارتباط با مسئله افغانستان بودیم. رییس جمهور آمریکا به شدت علاقمند است که نیروهای آمریکایی هرچه زودتر از افغانستان خارج شوند و دیگر هزینهای برای جنگ نافرجام افغانستان نپردازند. برای او هیچ اهمیتی ندارد که چه اتفاقی برای مردم افغانستان خواهد افتاد. آنها بعد از ۲۰ سال حضور در افغانستان توافقنامهای با گروهی امضا کردند که تا چندی پیش آنها را گروه تروریستی مینامیدند. با این حال با خروج نیروهای آمریکایی ممکن است در درازمدت به مشکلاتی برخورد کنیم. کما اینکه کم کم صدای پای امارت اسلامی نیز به گوش میرسد.
۴۰ سال جنگ ناامنی و خشونت در افغانستان بخشهای عمدهای از زیرساختها و نهادها را از بین برده که بازسازی این زیرساختها سالها زمان لازم دارد و عزمی ملی و بین المللی را میطلبد. صلح افغانستان یک شبه اتفاق نمیافتد و مردم افغانستان به عنوان صاحبان این پروسه باید جایگاه خود را به دست بیاورند و بعد از آن به سمت امنیت و صلح پیش بروند. دستاوردهای ۲۰ سال گذشته برای مردم افغانستان بسیار مهم است ما به عنوان یک جامعه در حال گذار مشق دموکراسی کردیم. زنان افغانستان در حوزههای مختلف نشان دادند توانایی این را دارند که حضور موثر داشته باشند. رهبران سیاسی و احزاب سیاسی که تا چندی پیش به جز منطق تفنگ سخن دیگری را نمیپذیرفتند هر چند در ظاهر اما تلاش میکنند امروز پای میز باشند و از مذاکره سخن بگویند. این ها نشانههای خوبی برای افغانستان هستند اما باید بدانیم که ما برای رسیدن به صلح راه بسیار طولانی در پیش داریم.