این پیشنهاد عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، واکنش رسانهها و کاربران شبکهها اجتماعی شده است. محمدبیگی در شهریورماه ۹۹ در گفتوگو با فراز پیرامون طرح نمایندگان مجلس با عنوان «ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» در انتقاد از «فضای اندروید» گفته بود: «تا امروز اجازه نداده بودم فرزندانم با فضای اندروید آشنا شوند. به این دلیل که فکر میکنم برای سلامت روحی و اخلاقیشان لازم نیست وارد فضای اندروید شوند اما حالا نگرانم که نکند فرزند من در فضای اندروید وارد اینترنت شود و محتوای مستهجن ببیند». این اظهار نیز، درست مثل امروز، انتقاد کاربران و کارشناسان را برانگیخته بود.
«فاطمه محمدبیگی»، در حالی از امکان ساخت ۴۰۰ میلیون مسکن تکواحدی یک طبقه در ایران صحبت کرده که گویی، تمام پهنه کشور را فضای ساختوساز ساختمانهای مسکونی میبیند. این پیشنهاد، بدون توجه به ظرفیتها، امکانات و زیرساختهای لازم برای ساخت مسکن، عجیب به نظر میرسد. برای زیر سوال بردن این پیشنهاد، رجوع به گزارش مرکز پژوهشهای نهادی که «محمدبیگی» در آن مشغول به کار است، کافی است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «ارزیابی لایحه برنامه هفتم توسعه از منظر تامین مسکن برای گروههای کمدرآمد و آسیبپذیر»، در بررسی سیاستهای معیوب دولتی در تامین مسکن، در فاصله سالهای ۹۰ تا ۹۵، در حالی حدود ۲میلیون و ۵۰۰هزار خانوار مستاجر به جمعیت مستاجرهای کشور اضافه شده که در بازهی مشابه، حدود ۳میلیونو ۵۰۰هزار واحد مسکونی به موجودی مسکن کل کشور اضافه شده بود. در واقع، ساختوسازهای بیحسابوکتاب در کشور به جای آنکه منجر به کاهش تعداد مستاجرها شود، در واقع به تعداد خانههای مالکان افزوده و زیست شهری را به کام مستاجران تلختر و تلختر کرده است.
افزایش حاشیهنشینی، مشکل دیگری است که نگاهِ «هرجا زمین بایر دیدید، خانه بسازید» ایجاد کرده است. مثال بسیار نزدیکش، خانهسازیها و شهرکسازیهای سالهای اخیر در مناطق حاشیهای تهران مثل پرند و پردیس است. برجهای سر به فلک کشیده در حالی در این مناطق ساختهشدهاند که در سالهای ابتدایی ساخت، از امکانات اولیه مثل گاز و برق محروم بودند و امروز نیز بسیاری از ساکنان این شهرکها برای تامین بسیاری از نیازهاشان، از رفت و آمدهای طولانی به تهران ناگزیرند.
گزارش مرکز پژوهشها نیز گواهی بر این مساله است. در این گزارش تاکید شده که دولتها با سیاستهای معیوب و شکستخورده در نظام مسکن، همواره بر طبل «جدانشینی» کوبیدهاند. طرحهای ساخت مسکن دولتی مثل مسکن مهر و مسکن ملی، به جای اینکه فرصت زیست شهری را برای همه، از جمله کمدرآمدها و مستاجرها در کنار طبقات برخوردار فراهم کنند، با ساخت انبوه مسکن در مناطق حومهای، حاشیهای و جداافتاده از شهرها، به بحران حاشیهنشینی دامن زدهاند. در نتیجه، خانهدار شدن در شهرها در انحصار آنهایی قرار گرفته که از پیش، مالک یک یا چند واحد مسکونی بودهاند و دهکهای کمبرخوردار جامعه، چارهای جز خرید خانه در مناطق حاشیهای نداشتند.
با این تفاسیر، شنیدن پیشنهاد ساخت ۴۰۰ میلیون مسکن در هر زمین خالی قابل مشاهده، آن هم از زبان فردی که به اقتضای شغلش باید اصلاحگر سیاستها و پیشنهادات نادرست باشد، بسیار عجیب است. از سوی دیگر البته همانطور که گفته شد، این اظهار نظر در مقایسه با آنچه در گذشته از زبان نماینده قزوین شنیده شده، شاید آنقدرها هم عجیب نباشد.
ویدیو:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک