عبدالباری عطوان، نویسنده و تحلیل گر جهان عرب در یادداشتی برای رای الیوم که دیپلماسی ایرانی آن را ترجمه کرده نوشت:
منظور حمد بن جاسم از هشدار دادن درخصوص حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران چیست؟ این پیام در این زمان بندی خطاب به چه طرفی است؟ چگونه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس اولین بازنده خواهند بود؟
نمیدانیم چه عللی باعث شده است که شیخ حمد بن جاسم، نخست وزیر قطر و وزیر خارجه اسبق این کشور مجموعهای از توئیتها را در حساب توئیتر خود منتشر کند و نسبت به «اقدام نظامی احتمالی اسرائیل و آمریکا» هشدار دهد. اقدامی که ممکن است امنیت و ثبات در منطقه خلیج فارس را متزلزل کند و پیامدهای خطرناک اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داشته باشد. آنچه میدانیم این مسئله است که او با وجود ترک قدرت، اما همچنان یکی از برجستهترین تصمیمگیرندگان در کشورش است و روابط نزدیکی با ایالات متحده آمریکا، کشورهای غربی و سرویسهای امنیتی آنها و تصمیم گیرندگان در دولتهای عمیقشان دارد.
شیخ حمد بن جاسم که برجستهترین «مهندس» انقلابهای موسوم به بهار عربی با هماهنگی آمریکا بود، نمیتواند این توئیتها را در این زمان بندی مشخص با هدف بدست آوردن «لایک» یا شهرت بیشتر یا بدون هماهنگی با دولت خود انجام داده باشد بلکه این توئیتها با اشاره طرف معینی برای رساندن پیامهایی به طرفهای متعددی از جمله فشار وارد کردن بر ایران برای بازگشت به مذاکرات اتمی و تسریع دستیابی به توافق هستهای جدید انجام شده است.
مسلما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و در راس آنها قطر، بیشترین زیان را از هرگونه حمله اسرائیلی – آمریکایی علیه ایران خواهند دید؛ چرا که کشور قطر میزبان بزرگترین پایگاه آمریکایی در خاورمیانه است و مطمئنا این پایگاه و ژنرالهای آن در مرکز هر گونه جنگی در آینده خواهند بود و جنگنده هایی که ایران و زیرساختهای نظامی و اقتصادی این کشور را هدف قرار خواهند داد از این پایگاه بلند خواهند شد. همین مسئله باعث میشود در راس اولویتهای حملات انتقام جویانه ایران باشد. بنابراین از این زاویه میتوانیم نگرانی شیخ حمد بن جاسم را متوجه شویم.
«اسرائیل» طی درخواست رسمی از آمریکا دستیابی به نسخه پیشرفته جنگندههای دوربرد «اف-15» آمریکایی و سامانههای دفاعی دیگر را خواستار شده است. بعید نمیدانیم که این درخواست در چارچوب آمادگیها برای حمله به ایران باشد؛ اما پرسشی که مطرح می شود و بسیار خودنمایی می کند این است که آیا آمریکا و اسرائیل جرأت میکنند جبهه جدیدی با ایران باز کنند در حالی که در جنگ اوکراین در حال شکست خوردن هستند؟
آیا این توئیتهای از پیش برنامه ریزی شده تلاشی برای ایجاد انگیزه به منظور اقدام کشورهای خلیج فارس برای حل اختلافات میان خود و متحدد کردن صفهای خود برای مقابله با خطرهای موجودیتی علیه منطقه در نتیجه این جنگ احتمالی بوده است؟
هیچ پاسخی برای این پرسش ها نداریم؛ اما پیش بینی میکنیم چیزی به نام اسرائیل به صورتی که اکنون میشناسیم وجود نخواهد داشت اگر رهبرانش دست به چنین حماقتی علیه ایران با یا بدون مشارکت آمریکا بزنند. همین امر درباره بیشتر کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز صدق میکند؛ چرا که جنگها اسرارآمیز هستند و نمیدانیم چگونه شروع میشوند و چگونه و چه زمانی تمام خواهند شد.
ویدیو:
سه رأس مثلث به جامانده از دولت سیزدهم
چرا صداوسیما این روزها گلبهخودی میزند؟
ویدیو:
بررسی چالش اصلی نظام سلامت ایران در گفتگو با دکتر هادی یزدانی:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک