فرشاد پرویزیان، نایب رئیس انجمن اقتصاددانان ایران در این باره به فراز گفت: «بانک حق بنگاهداری و خلق نقدینگی و مراجعه به منابع بانک مرکزی ندارد. مشکل این است که ما در ایران به معنای واقعی بانک مرکزی نداریم بلکه ما با یک نهادی رو به رو هستیم که وظیفه کارسازی پولی دولت را به عهده دارد. این تعریف با تعریف بانک مرکزی در اقتصاد یکی نیست. بانک مرکزی این وظیفه را با اتکا به بانکها انجام میدهد، بانکهایی که دولتی شدهاند. وقتی بانک یک دستگاه دولتی باشد و یک مدیر دولتی داشته باشد باید بدانیم که اساسا دولتها تاجر خوبی نیستند. بهترین و سالمترین دولتها نمیتوانند اقتصاد را اداره کنند، زیرا هدف افزایش سود را ندارند. دولتها اهداف عالی دیگری دارند، اما وقتی وارد اقتصاد میشوند درست عمل نمیکنند، زیرا تشخیصها بر اساس علم اقتصاد نیست. زمانی تخصیص منابع به صورت کارآمد اتفاق میافتد که نظام بازار بر اساس سیستم قیمتها در بازار رقابتی تصمیم بگیرد. مگر قیمت تمام شده خودرو توسط شورای رقابت تعیین و اعلام نمیشود؟ پس چرا در بازار قیمتها چندین برابر است؟ وقتی اقتصاد صرفا بنگاههایی دیده میشود که باید گوش به فرمان باشند شرایط اینگونه رقم میخورد. رئیس جمهور قبلی با کنایه به مسعود نیلی گفت فرمولهای شما که جواب نمیدهد و آقای ریسی نیز گفت اقتصاددانها را به خط میکنم. اساسا در کشور ما چیزی به نام علم اقتصاد و توصیههای اقتصاددانها وجود ندارد؛ مشکل اصلی ما از همین نقطه است.»
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: «متاسفانه در بانکهای ما هرکاری جز بانکداری انجام میشود. نتیجه این است که یکسری مردم سردرگم میشوند و نمیدانند باید چه کاری انجام دهند. تامین مالی ۸۰ درصد اقتصاد ما از طریق شبکه بانکی است و سپردهها و پولهای مردم در بانکها است. در این شرایط بانکها چندین برابر سپردههای مردم نیز نقدینگی خلق میکنند و هر جا با مشکل مواجه میشوند به سراغ بانک مرکزی میروند و جریمه آن را نیز پرداخت میکنند. نظام اقتصادی ما یک نظام دلالی و خلق پول برای پوشش تورم است. تا زمانی که ما تورم داریم هرچقدر نقدینگی خلق شود به نفع بانکها است. از طرف دیگری عدهای انگار نمیخواهند این روند را بفهمند و صرفا تصمیم میگیرند منابع را به کجا تخصیص دهند و نقدینگی را هدایت کنند.»
فرشاد پرویزیان افزود: «اصلا ما چیزی به عنوان هدایت نقدینگی در ادبیات اقتصادی نداریم؛ مگر نقدینگی آب است؟ نقدینگی هیچ جایی هدایت نمیشود و همواره در درون بانک است. برای فهم این موضوع لازم نیست مسئولان در سطح دکتری اقتصاد بدانند. هر وقت مسئولان توانستند این موضوع را بفهمند که قیمت با هزینه تمامشده متفاوت است و بیانگر سیگنال اطلاعاتی مطلوبیت نهایی ذهن مصرفکننده و سود تولید کننده است و نقدینگی قابل هدایت نیست، آن زمان اقتصاد درست میشود. اما مسئولان تنها میگویند بانکها باید منابع را هدایت کنند تا اقتصاد رشد کند. بانکها اگر پول داشته باشند این کار را انجام نمیدهند، چون سودآور نیست. این در شرایطی است که بانک پول داشته باشد.»
این اقتصاددان در ادامه خاطر نشان کرد: «وقتی برای انجام یک پروژه به چند هزار همت پول نیاز است، اما کل سیستم بانکی ما یک همچین رقمی را ندارد نشان از چیست؟ آن زمانی که وعده ساخت مسکن داده شد صرفا یک شعار سیاسی بود و همان زمان کارشناسان اقتصادی پرسیدند که این کار چگونه قرار است محقق شود و منابع آن کجاست؟ اصلا سیستم بانکی اینقدر پول دارد که چنین کاری را انجام دهد؟ بانکداری به معنای آن است که پول در گردش باشد، اما وقتی منابع بانکی در یک پروژهای بخوابد بانکها باید تعطیل شوند. اساس این نوع از حرفها اشتباه است.»
او در پاسخ به این سوال که «در دنیای چگونه ابر پروژهها انجام میشود؟» گفت: «این نوع از پروژهها قابل انجام است، اما نه از طریق سیستم بانکی. در دنیا بحث تامین مالی وجود دارد که به وسیله انتشار اوراق از طریق بازار مالی، منابع تامین میشود نه از طرق بانک. بازار مالی یک بازار پیشرفته است و ابزارهای متعددی دارد که سادهترین آن برای مهار بازار معاملات فردایی است. دنیا برای هر کاری راه علمی را کشف کردهاست، اما ما میخواهیم علم را کنار بگذاریم و فقط شعار دهیم. شعار سیاسی ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی بیان شده، اما محقق نشده است؛ در این شرایط باید تقصیرها به گردن یکی قرار بگیرد.»
او در آخر تاکید کرد: «من یکی از بزرگترین منتقدان نظام بانکی هستم، اما در این موضوع مظلومتر از نظام بانکی نیست، زیرا همه انتقادات، مشکلات، اختلاسها و فسادها به بانکها مربوط میشود. از طرف دیگر گفته میشود بانکها جریمه میشوند؛ منابع پرداخت جریمه بانکها کجاست؟ نباید با اقتصاد بازی سیاسی شود بلکه مسئولین باید علم اقتصاد را یاد بگیرند و بر آن اساس عمل کنند. الان شعار سیاسی داده میشود که ما میخواهیم به مردم وام بدهیم، اما بانکها این کار را انجام نمیدهند. در حوزه وام ازدواج مثلا حتی اگر به یک زوج ۶۰۰ میلیون داده شود آیا آنها میتوانند در تهران یک آپارتمان رهن کنند یا با آن وسایل منزل بخرند؟ اساسا این نگاه به بانک غلط است و بانک کارپرداز دولت نیست. نتیجه چنین مدیریتی تورم میشود و مشکلی از مشکلات اقتصادی کشور حل نمیشود.»
ویدیو:
سه رأس مثلث به جامانده از دولت سیزدهم
چرا صداوسیما این روزها گلبهخودی میزند؟
ویدیو:
بررسی چالش اصلی نظام سلامت ایران در گفتگو با دکتر هادی یزدانی:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک