در قرون اخیر پیشرفتهای فوق العاده غرب و عقب ماندگی مفرط ایران باعث شد موضوع نحوه روابط خارجی ایران برای پیشرفت و امنیت کشور یک معضل اساسی شود. بدان منظور کدخدا گرائی روش عمومی شد و فقط نوع کدخدا مورد منازعه گردید. عمدتا صحنه سیاسی کشور کشمکش بین روسوفبلها و آنگلوفیلها (شرق و غرب) گردید. تجربههای تلخ تاریخی، سرنوشت نهضت مشروطه و سرنوشت نهضت ملی نفت، ملت ایران را به این نتیجه نهائی رساند که تنها راه پیشرفت ایران استقلال و عدم وابستگی به شرق و غرب و عدم کدخداگرائی است. بر همین اساس بود که در زمان انقلاب اسلامی شعار عمومی و محوری ملت ایران، نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی گردید. مفهوم این شعار تنظیم و برقراری روابط متوازن با شرق و غرب بدون وابستگی و تعهد به هیچکدام بود.
بدین منظور ایران بعداز پیروزی انقلاب اسلامی فورا عضو موثر جنبش عدم تعهد گردید. با توجه به عمق و گستردگی وابستگی رژیم شاه به غرب، ایران برای نیل به هدف استراتژیکی انقلاب و برقرای روابط متوازن و متعادل بین شرق و غرب، اقدام به توسعه روابط با شرق (روسیه) کرد. بنده در آن زمان بعنوان سفیر در مسکو نقش محوری در تحقق موفقیت آمیز این هدف ایفا نمودم. در دو دهه اخیر و بروز بحران هسته ای، ایران در مسیر مواجهه با این بحران و رفع مشکلات بطور نوبهای به شرق و غرب گرایش پیدا کرد و لذا در دو دهه اخیر بین شرق و غرب نوسان نمود.
در دوران چهار دولت قبل از جنابعالی، ایران بین غرب و شرق گرایش پیدا کرده و نوسان نمود و هر چهار بار شکست خورده و با اعتماد به غرب و یا به شرق نهایتا ناکام گردیده است. در این مدت بحران هستهای و تبعات تحریمات سخت آن گسترش یافته و بطور روزافزون گریبانگیر ملت ایران گردیده است. تجربه تلخ دو دهه اخیر مجددا اشتباه راهبردی گرایش به غرب و یا به شرق برای حل مشکلات را بثبوت رساند امری که در دو قرن گذشته نیز مکرر آنرا تجربه و لمس کرده بودیم. اکنون مجددا بعداز گرایش به شرق، نوبت نوسان به غرب رسیده و دولتی غربگرا به ریاست جنابعالی در حال روی کار آمدن است. ممکن است بفرمائید شما مستقل هستید و جناحی و حزبی و غربگرا نیستید، اما با توجه به سوابق تیمی که شما را احاطه کرده و اکنون با پیروزیتان شما بسیار وام دار آنها هستید، این ادعا تعارفی بیش نیست. مانند این است که یک تیمی که ادعای کارشناسی و تخصص پزشکی دارد، اما دو بار موجب مرگ بیمار شده است حالا شما را همان تیم احاطه کرده آنچنانکه شما سه باره مریضتان را به این تیم بعنوان کارشناس میسپرید و در عین حال همچنان مدعی نجات بیمار و مستقل بودن خود هستید. در حالیکه این تیم کارناشناسی و نابلدی را قبلا دو بار نشان داده و موجب مرگ بیمار شده است. خرد ورزی تصریح دارد که آزموده را آزمودن خطاست، اما ظاهر فریبی و جنجال و هوچیگری و لاپوشانی آن تیم عملا موجب این خطاکاری راهبردی و زیانبار میگردد. تجربه دو دولت مربوط به این تیم نشان داده کارناشناسی این تیم حتی در مورد روابط با غرب حاصلش یک گام پیش دو گام پس شده است. دیدیم که ناشیگرشان باعث شد روابط با غرب در آخر هر دو دولتشان عملا بسیار حادتر از ابتدای دولتشان گردید و حتی در آخر دولت اخیرشان برای اولین بار ایران و آمریکا به آستانه جنگ رسیدند.
بارها در طول تاریخ و بویژه تاریخ اخیر مان دیده و تجربه کرده ایم که هر نوع کدخداگرائی شرقی و یا غربی زیانبار و فلاکت آفرین است در عین حال اکنون برای چندمین بار سراب غرب گرائی برای رفع مشکلات و نجات ایران چشمها را پر کرده و فریب میدهد.
بنده در آخر رقابتهای انتخاباتی اخیر طی یادداشتی که منتشر شد از شورای نگهبان گلایه کردم که چرا مردم را مخیر کرده که بین دو تیمی گزینش کنند که هر دو طی بیست سال گذشته موجب چهار شکست بزرگ فلاکتبار گردیده اند و در رقابتها هر کدام ناکامیها را بگردن دیگری میاندازند و موجب سردرگمی مردم میگردند.
در ابتدا عظمت تاثیرات انقلاب اسلامی حتی با وجود نیازهای حیاتی جنگ اجازه نداد ما به غرب و یا به شرق بغلطیم. در حالیکه اساسا جنگ به همین دلیل علیه ایران بر پا شده بود. اما اکنون با فاصله گرفتن از ابتدای انقلاب به بهانه مشکلات براحتی به غرب و یا بشرق میغلطیم. خلاصه رقابت بین دو طرف انتخاباتی این بود که یکی میگفت برای رفع مشکلات کشور باید سراغ غرب برویم و طرف مقابل هم با برخ کشیدن روابط با شرق تاکید میکرد که احتیاج نداریم سراغ غرب برویم. این همان رقابت سنتی و قدیمی شرق و غرب معروف به روسوفیلها و آنگلوفیلها در ایران است که موجب عقب ماندگی تاریخی ایران گردیده است.
اکنون جهان در حال گذار از تک قطبی به چند قطبی است، خصوصیت جهان در حال گذار نه شبیه دوران تک قطبی و نه دوران دو قطبی و نه دوران چند قطبی است. جهان، چون در حال گذار است ساختارهای بین المللی سست و سیال شده است بهمین دلیل جهان در حال گذار جهان خطرناک و مستعد تنش و جنگ است، چون کشورها شرایط را برای توسعه نفوذ و سیطره خود مناسب میبینند و لذا رقابت حاد میگردد. در سه سال اخیر جهان شاهد سه جنگ بوده که اگر بازدارندگی خطر جنگ اتمی نبود فقط همین یک جنگ اوکراین کافی بود که جنگ جهانی بپا شود. در ابتدای قرن بیستم در جهان در حال گذار آن زمان، دو جنگ جهانی بوقوع پیوست تا بالاخره نظم جهان دو قطبی شکل گرفت. شرایط سیال و بی ثبات جهان در حال گذار هم فرصت است و هم تهدید. کشورها شرایط را برای توسعه سیطره خود مناسب میبینند و برای جایگاه سازی جدید رقابتشان تشدید مییابد.
اگر شرایط بین المللی را بخوبی و بموقع شناسائی و جایگاه سازی نکنیم و غفلت کنیم دیگران برایمان جایگاه سازی و محدودمان میکنند. برآوردن هدف استراتژیک انقلاب اسلامی یعنی نه شرقی و نه غربی و جایگاه سازی برای ایران بین دو بلوک شرق و غرب در جهان دو قطبی و جهان تک قطبی با ساختارهای متصلب، بسیار دشوار و بغرنج بود. اما در شرایط کنونی جهان در حال گذار با ساختارهای سست و سیال، شرایط بین المللی برای جایگاه سازی ایران بین دو بلوک شرق و غرب بسیار مساعد و مناسب و بی بدیل شده است. بنده حدود دو سال پیش طی یک نامه سرگشاده برای مرحوم رئیسی فقید این نکات را برشمردم و از ایشان خواستم از این فرصت تاریخی استفاده کند و با تنظیم و برقراری روابط سیاسی غیر متعهد متوازن بین شرق و غرب، جایگاه سازی بین دو بلوک را برای ایران محقق گرداند. اکنون که خوشبختانه جنابعالی در یک رقابت جدی انتخاباتی با مشارکت بالا رئیس جمهور ایران شده اید موقعیت مناسبتری برای این جایگاه سازی در صحنه بین المللی دارید.
از طرف دیگر نیز امروز ساختارهای بین المللی نسبت به دو سال گذشته سستتر و سیالتر شده است و لذا این یک فرصت تاریخی بی نظیر و بی بدیل است که برای جنابعالی فراهم شده است. همانطور که گفتید جنابعالی شخصیتی مستقل و ملی هستید، اما اگر بتوانید از حصارهای جناحی گروهی که اکنون اطراف شما را فرا گرفته اند خلاص شوید، میتوانید این رسالت بزرگ ملی تاریخی و آرزوی دیرینه ملت ایران و شعار محوری انقلاب اسلامی را محقق کنید و معمار جایگاه سازی ایران بین دو بلوک شرق و غرب و نهادینه کردن آن در محیط بین المللی شوید. البته این معماری بسیار سخت و پیچیده بوده و بردباری و هوشیاری فراوان و فوق العاده میطلبد. مهمترین وسیله و شرط لازم برای نیل به این هدف بزرگ داشتن یک دستگاه دیپلماسی سبک و سازماندهی شده برای این هدف بزرگ ملی است. دستگاه دیپلماسی فعلی فرسوده کهنه و به کار سنتی در جهانهای قطبی مانوس است و قادر به تحقق آن هدف بزرگ در جهان گذار و نوین فعلی نیست و لذا دستگاه دیپلماسی مستلزم یک نوسازی و باز سازی و سبک سازی برای حرکت بسوی این هدف بزرگ ملی است. نکته بسیار مهم آنست که شرط لازم برای پیشرفت و رشد و توسعه همه جانبه کشور برقرای این سیاست خارجی متوازن بین غرب و شرق است نا بتوانیم از امکانات هر دو بلوک استفاده کنیم. این امر ممکن است و برای ایران و موقعیت استثنائیش مقدور است و کشورهای بزرگی بدان نائل گردیده اند. تاریخ نشان داده که بدون این سیاست متوازن رفع مشکلات کشور و توسعه ملی مقدور نمیگردد و کشور یکی از اقمار غرب یا شرق شده و صرفا به محیطی برای کشمکش وابستگان و سمپاتهای غربی و شرقی تبدیل میگردد.
ویدیو:
رسانههای غربی آرین طباطبایی را متهم کردند |
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک