دکتر محمدصالح نشان استاد دانشگاه و روانشناس در این خصوص به فراز گفت: «آسیب به ابنیه تاریخی، به عنوان یک معضل اجتماعی و فرهنگی از چندین منظر در علم روانشناسی میتواند مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نخست آنکه اساسا این رفتار به عنوان مصداقی از خشونت علیه اجتماع که به طور ویژه متوجه نمادهای هویت ملی و مفاخر گرانسنگ تاریخی و فرهنگی این مرز و بوم است، میتواند برآمده از نوعی آسیب شخصیتی در افراد با عنوان اختلال شخصیت ضداجتماعی باشد؛ این افراد عدم پیروی از هنجارهای اجتماعی، آسیب به دیگران، اموال و مایملک عمومی را به عنوان نوعی شجاعت، بیقیدی، محدودیت گریزی و آزاد بودن تلقی نموده و از اینکه در قید معیارهای مرسوم رفتار با جامعه نیستند، لذت میبرند.»
او در ادامه گفت: «در شکل خفیفتر از این اختلال، افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته قرار میگیرند که هرگونه استفاده و یا رفتار با آنچه که به عنوان منابع اجتماعی و فرهنگی جامعه محسوب میشوند را حق خود دانسته و حتی بر جای گذارندن ردپا، امضا و یادگاری از خود را وسیلهای برای تفاخر خود به حساب میآورند.»
نشان در ادامه اشاره کرد: «از نگاه روانشناسی اجتماعی، در یک بافت هیجانیِ شکل یافته از رفتارهای افسارگسیخته جمعی، که در آن عدهای از افراد با سوء استفاده از یک سنت زیبای باستانی و ملی اقدام به برون ریزی خشمهای سرکوب شدهی خود نسبت به جامعه و یا مراجع قدرت مینمایند، تهییج و تحریک جمعی، اقدام به رفتارهای جامعهستیزانه را تا بدانجا تقویت مینماید که فرد تحت تاثیر جو ایجاد شده و به جهت دیده شدن بیشتر، گنجینههای تکرار ناشدنی ملی را هدف خشم کورکورانه خود قرار میدهد.
از دیگر سو نبایست از این نکته غافل ماند که اساسا زمانی که در جامعه شکافهای بزرگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رخ مینماید و آن را به طبقات و یا بخشهای بزرگ پرفاصله از هم تقسیم مینمایند، زمینه برای رفتارهای این چنینی از سمت برخی آحاد مهجورمانده از منافع ملی و حقوق شهروندی نسبت به مظاهر تاریخ ملی به عنوان نمادهایی از جامعه تبعیضآلود فراهم میگردد.»
این روانشناس ادامه داد: «از نگاه آسیب شناسی نسبت به سیستم آموزشی و تربیتی این انتقاد به طور جد نسبت به عملکرد دستگاههای متولی امر آموزش در کشور مطرح میگردد که در طی سالیان گذشته چگونه نتوانستهایم شان و جایگاه والا و گرانقدر این آثار ارزشمند را در نگاه نوجوانان و جوانان این سرزمین تعالی بخشیده و ارج گزاری نماییم؟ حقیقتا مسئولین و معلمین محترم آموزش و پرورش، پدران و مادران ما متهم هستیم.»
محمدصالح نشان در آخر تاکید کرد: «از سوی دیگر از منظر روانشناسی یادگیری، زمانی که رفتاری به غلط رواج یافته و در نگاه افراد به عرصه مشاهدات عمومی راه یافت تکرار آن در رفتار اشخاص دیگر دو از انتظار نیست. زمانی که آثار ارزشمند تاریخی و هنری که نماد فخر فرهنگی ایران زمین است به اشکالی مورد بیمهری مسئولین و متولیان امر میراث فرهنگی و یا سایر دستگاههای اجرایی قرار میگیرد، میبایست انتظار داشت که چنین حرمت شکنیها نیز به ساحات فرهنگ و هنر این مرز و بوم از جانب افراد ناآگاه و خردگریز روا داشته شود. این معضل مربوط به دیروز و امروز نبوده و سالیان سال است که معطل مانده سیاست گذاریها، فرهنگ سازیها و دلسوزیهای دلسوزان است.»
ویدیو:
در نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رییسجمهوری مطرح شد
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟