آرایش نامزدهای تایید صلاحیت شده را در این دوره از انتخابات چطور میبیند؟
به نظر من، سعی کردند آرایش جدیدی به انتخابات بدهند تا انتخابات گرمی شکل بگیرد. البته میخواهند انتخابات گرم شود، اما آتش نگیرد!
منظور از گرم شدن انتخابات چیست؟
سال ۱۴۰۰ مشارکت انتخاباتی در کل کشور چهل درصد بود اما اکنون میل به مشارکت روند صعودی به خود گرفته است البته اگر بخواهند انتخابات به اصطلاح آتشی شود و مردم همه رای بدهند باید انتخابات ۹۶ و ۷۶ دوباره تکرار شوند و مشارکت بالای پنجاه درصد را رقم بخورد.
به نظرتان حضور آقای پزشکیان میتواند فضا را گرمتر کند؟
آنها مدنظرشان این است که انتخابات گرم شود، اما آتش نگیرد! اینکه اصلاح طلبان بتوانند انتخابات را به اصطلاح آتشی کنند توانایی ویژهای میخواهد. تیترهای پنج به علاوه یک را دیدیم. یعنی یک نفر در برابر ۵ نفر. به نظر من این حاکی از شکل گرفتن نگاه همگرایانه در میان اصلاحطلبان است. بالاخره آقای پزشکیان نمایندگی اصلاحطلبان و معتدلین را برعهده دارد. قبل از ثبت نام افتراق جدی بین اصلاح طلبان و معتدلین و مستقلین اتفاق افتاده بود و هر کسی کاندیدای خودش را داشت به گونهای که میتوان گفت اتحاد و اتفاقی که آیتالله هاشمی رفسنجانی در سال ۹۲ بعد از رد صلاحیت شان ایجاد کردند را در ثبت نامها تقریبا از دست داده بودیم. من به همین دلیل مقالهای نوشتم که «در ثبت نام بد عمل کردیم» یعنی اینکه بخش معتدلین یا راست معتدلی که با اصلاحطلبان همگام شده بودند و روحانی را رئیس جمهور کرده بودند از هم جدا شدند و سمت آقای لاریجانی یا فردی شبیه لاریجانی رفتند. اصلاح طلبان هم شرکت در انتخابات را مشروط کردند و گفتند اگر کاندیدای ما تایید شود وارد انتخابات میشویم. اگر هر دو تایید میشدند افتراق همچنان باقی بود. اکنون اما این اختلاف از بین رفته است. امروز دوباره چهرههایی مثل آقایان خاتمی، حسن خمینی، ناطق نوری، روحانی و جهانگیری و ... به هم نزدیک شدهاند.
در جناح اصولگرا اما افتراق جدی وجود دارد که اگر نتوانند مشکلی که دارند را حل کنند، علیه یکدیگر عمل خواهند کرد. به همین دلیل است که دادستانی اعلام میکند نامزدهای اصولگرا همدیگر را تخریب نکنند تا منجر به تخریب داخل اصولگرایان نشود.
این هم امتیاز دوم برای اردوگاه اصلاح طلبان به شمار میآید. گاهی خداوند کمکهایی میکند که باید دست خدا را در آن دید. خوشبختانه این اتفاق افتاد. به نظر میآید باید این اتفاق را به فال نیک بگیریم و مدبرانه به میدان بیاییم.
بهترین راهبردی که اصلاح طلبان باید در پیش بگیرند چیست؟
این کاملا روشن است که اشتباه تاکتیکی اتفاق افتاده که این امتیازها را به اصلاح طلبان دادهاند یعنی هم اختلافات شان را برطرف کردهاند و هم کاندیدایی را تایید کردند که سابقه تخریبی جدی برایش نمیتوانند داشته باشند و گفتمانش هم یک گفتمان مردمگرای قوی است. از انتخابات سال ۹۸ به این سو شاهد قهر مردم با صندوق رای بودیم اما با این اتفاقی که الان رخ داده انتظار میرود که مردم دوباره با انتخابات آشتی کنند. برای نظام، سود آشتی مردم با انتخابات و دادن مشروعیت بیشتر به نظام خیلی بالاتر از این است که چه کسی انتخاب شود.
مشارکت درانتخابات سال گذشته در تهران زیر ۲۲ درصد بود و ۸ درصد هم رای باطله داشتیم یعنی مشارکت واقعی انتخابات روی ۱۵ درصد بود. اما الان نظرسنجیها حاکی از آن است که مشارکت حدود ۵۰ درصد خواهد بود. سود این مشارکت توامان نصیب مردم، ایران و نظام میشود. از اینجا به بعد، بحث مدیریت کشور و سوال «چه کسی رئیس جمهور میشود؟» مطرح میشود. به نظر من، وقتی نظام تصمیم هوشمندانه گرفته این افراد را تایید کند پس قبول کرده هر کدام از این افراد انتخاب شوند میتواند با آنها کار کند. چون بررسی کرده که اجازه داده حضور یابند. از این جهت، این نگرانی وجود ندارد که برنامه ریزی کنند کسی رای نیاورد.
اشاره کردید نظام هوشمندانه رفتار کرده است. منظورتان چیست؟
هر سیستم، فرد و تصمیمگیری وقتی به کوچه بنبستی برود مجبور است برگردد که کاملا طبیعی است. فرض کنید یک تصمیمی گرفتند و انتخابات کم شور یا بیشوری را برگزار کردند؛ بعد فکر کردند با یکدستسازی میتوانند کاری کنند اما نتیجه مثبتی نگرفتند. مثلا شما راهی را انتخاب میکنید و به کوچه بنبست میرسید وقتی کوچه بن بست است چه اشکالی دارد برگردید و راهتان را بازبینی کنید؟! این احساس میتواند به هر نظام و سیستمی دست بدهد که مسیری را اشتباه رفته و باید اصلاح کند.
و به نظر شما «اصلاح مسیر» خودش را در نحوه تایید صلاحیتها نشان داد؟
در سیستم اصلاحطلبان و همچنین اصولگرایان، یکدستسازی داشت اتفاق میافتاد. خبری از اردوگاه اصلاح طلبان بیرون آمد که به شرطی که صدر و ظفرقندی بیایند و تایید شوند، اجماع میکنند. ولی این اتفاق صورت نگرفت. هر نظام سیاسی درون خودش یکدستی ایجاد میکند، اصلاح طلبان هم اینجا خوب عمل کردند و خداوند یارشان بود. درست است در ثبت نام خوب عمل نکردند، اما در تصمیم گیری عبور کردند و از آن سو حاکمیت یکی از نامزدهای اختصاصیشان را تایید کرد و به یک نقطه تعادل رسیدند تا بتوانند سیاستورزی کنند. اصلاحطلبان این سیاستورزی را پسندیده اند و به میدان آمدهاند. امیدوارم تا آخر در میدان بمانند. مشکل اصلی این است که تا آخر به قصد پیروزی در میدان بمانند و به قصد گرفتن قدرت اجرایی وارد صحنه رقابت انتخاباتی شوند نه فقط به قصد پالس مثبت به حاکمیت و نظام باشد.
منظورتان از «تا آخر بمانند» چیست؟
عدهای فرضشان بر این بود که دو نفری را معرفی میکنند که حتما نظام ردشان میکند و بعد از آن هم میگویند ما شرکت نمیکنیم. اگر همین الان حاکمیت یکی از افرادی که آنها معرفی کرده بودند را تایید نمیکرد چه میشد؟ قهر اصلاحطلبان با صندوق رای به قوت خود باقی بود. در شرایطی ممکن است این احساس دست بدهد که شاید موفق نشویم و تخریبها بیش از حد است و از روشهای غیر قانونیتر استفاده میکنند تا کاندیدای ما زمین بخورد و ببینند نتیجه نمیدهد و یک جایی رها کنند و بگوید چرا باید پشت پزشکیان بایستیم و بازی را رها کنند. همانطور که دوره قبل در مورد همتی این کار را انجام دادند و عدهای احساس کردند حالا که ممکن است همتی، رای لازم را نیاورد چرا بیایند پشتش قرار بگیرند و آبروی اصلاح طلبان برود.
به نظرتان پزشکیان رای لازم را میآورد؟
پزشکیان وقتی از فیلتر شورای نگهبان بیرون آمد موج مثبتی ایجاد شد و این را کسی رد نمیکند. موج مثبتی بین مردم و نخبگان وجود دارد و اولین نقطه اوج را ما در حضور و تایید داریم و وضع خوبی است. به صورتی که اصولگرایان دچار تشتت شدهاند که چه کار کنند؟! حالا تفرقهای بین اصولگرایان ایجاد شده و همه میخواهند در صحنه بمانند و علیه یکدیگر عمل کنند. همین باعث شده اصلاح طلبان امتیاز مثبت به دست بیاید.
در اصول مهندسی وقتی یک پیک زده میشود روی ۲۰ درصد وحتی روی ۴۰، ۴۶ درصد شرکت کننده میآید و عمدتا از آنهایی است که میخواهند بیایند و رای بدهند. وقتی این پیک میخورد، عدهای تفکر میکنند و این کمی از موج میکاهد و در مرحله بعد، ثبات ایجاد میشود و حتی روی ۴۳ درصد میایستد. اگر فعالیتها جدی شود و به میدان بیایند، مردم را توجیه کنند و نامزد انتخابات بتواند در رقابت گفتگوی ویژه و فیلمها و مناظرهها خوب عمل کند، موج دوباره ایجاد میشود. تا اینجا هم نظام عمل درستی انجام داده، هم اصلاح طلبان و هم نامزدهای مناسبی انتخاب شده که این پیک ایجاد شده است.
پیک دوم بستگی به نحوه عمل کاندیداست که پیک دوم را بزند و ۴۳ درصد را به ۵۵ درصد برساند و این تثبیت میشود و دوباره نزدیک انتخابات باید پیک ۶۵ درصدی هم بزند. اینجاست که میتوان در دور اول کار را تمام کنند. اما اگر در پیک ۵۵ درصد بمانند نتیجه این میشود که دور دومی میشود و کاندیدای شما و کاندیدای رقیب با هم میروند که اینجا از نظر افتراق هر دو مساوی میشویم. مانند اتفاقی که برای مرحوم آیت الله هاشمی و احمدی نژاد در سال ۸۴ اتفاق افتاد.
در چه صورت میزان مشارکت ممکن است به ۶۵ درصد برسد؟
کار سخت و مهمی است. حتی نقش رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای ماهوارهای زیاد است. الان تلویزیونهای ماهوارهای روی عدم شرکت مانور میدهند و مردم را به عدم مشارکت تشویق میکنند. دشمن به دنبال این است که انتخابات بیشور برگزار شود و فکتهایی میآورند که این هم یک بازی است که نباید گول بخوریم. حاکمیت، صداوسیما و نخبگان باید به میدان بیایند و مردم را توجیه کنند. حتی اگر رادیوهای بیگانه خواستند مصاحبه کنند خوب است که ما هم مصاحبه کنیم و جواب بدهیم تا مردم از آن سو هم بشنوند.
نکته بعدی اینکه، اقشار هم مهم هستند، اقشار باید توجیه شوند. همه از نظر اقتصادی ناراحتند و معیشتشان دچار مشکل است. اگر پیغام معیشتی درستی نگیرند شاید پای صندوق رأی نیایند. اقتصاد نقش مهمی دارد. متخصصین در کار انتخابات با نظرسنجیهایی که از مردم میکنند گوشههای کار را به دست میآورند، چالشها را میفهمند و روی آنها برنامه ریزی میکنند و در نهایت به نتیجه میرسند.
از وقتی که کاندیداها معرفی شدند، یک به علاوه پنج نیز مطرح شد تحلیل شما در این باره چیست؟
این مثبت است. یک زمانی همه در یک جبهه میروند و به یک نفر کمک میکنند، اما الان این وضعیت را ندارند. اشاره کردم اصالت را به انتخابات میبینیم تا فرد. همین قدر که این رقابت باعث آشتی مردم شود و به این نتیجه برسند که اگر میخواهند حرف شان به کرسی بنشانند راهی جز انتخابات ندارند، مساله مهمی است. از اینجا به بعد مساله این است که چگونه بتوانیم پیروزی را برقرار کنیم. با آمدن مردم در انتخابات ۷۰ درصد را به دست آوردهایم چرا که مردم با صندوق رای آشتی کردهاند و میخواهند با روش مسالمتآمیز به خواستههایشان برسند. ۳۰ درصد میماند که انتخاب فرد است. در وضعیت فعلی پنج به علاوه یک به نفع اصلاح طلبان است مگر اینکه نامزدهای اصولگرا به نفع یک نامزد کنار بروند یا با هم جلسات ویژهای بگذارند. البته در صورت وقوع این اتفاق چندان قطعی نیست که همه رای نامزد کنارهگیری کرده اصولگرا به سبد رای نامزدی که در میدان مانده منتقل شود. دراین صورت ممکن است مشارکت در درون اصولگرایان افت کند.
ویدیو:
رسانههای غربی آرین طباطبایی را متهم کردند |
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک