انفجار بزرگترین پایانه نفتی عربستان، تنش موجود میان ایران و آمیکا را به با بالاترین سطح از زمان تسخیر سفارت آمریکا در ایران تا کنون است. این تقابل میان آمریکا و ایران تاثیر بسیاری بر رقابت فزاینده آمریکا و چین دارد.
باوجود تنش تاریخی میان ایران و آمریکا، پکن همکاری استراتژیک خود با تهران را دوچندان کرده است. این روند بدون توجه پکن به تلاشهای آمریکا برای منزویکردن جمهوری اسلامی ایران از بازارهای جهانی ادامه یافته است. در سفر اخیر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، به پکن در ماه آگوست (شهریور ماه جاری) دو کشور به توافق اقتصادی بیسابقهای دست یافتند. پیش از آن ایران و چین در سال ۲۰۱۶ درباره طرح سرمایهگذاری ۲۵ ساله چینیها در ایران توافق کرده بودند. در سفر اخیر ظریف به پکن دو کشور قرارداد سال ۲۰۱۶ را تغییر دادند و به توافقی مبنی بر سرمایهگذاری ۲۵ ساله چین به مبلغ ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران دست یافتند. این توافق تاثیر تحریمهای آمریکا بر ایران را کاهش میدهد.
این تزریق سرمایه بر بخش نفت وگاز ایران متمرکز است. همچنین چینیها در زیرساختهای حملونقل و تولید ایران نیز سرمایهگذاری خواهند کرد. در عوض شرکتهای چینی حق دارند بدون مناقصه در هر پروژه پتروشیمی در ایران ورود کنند. در واقع شرکتهای چینی از اولیت در طرحها و پروژههای پتروشیمی ایران برخوردار هستند.
بر اساس مصاحبه اختصاصی نشریه «پترولیوم اکونومیست» یک منبع ارشد در بخش پتروشیمی ایران درباره توافق جدید چنین گفته است: «ستون مرکزی توافق جدید این است که چین ۲۸۰ میلیارد دلار برای توسعه بخش نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایهگذاری کند. در این توافق یک بخش سرمایهگذاری ۱۲۰ میلیارد دلاری برای توسعه زیرساختهای حملونقل و تولیدی ایران نیز هست. این مبلغ برای دوره پنج ساله اول این قرارداد در ابتدا پرداخت میشود اما پرداختهای بعدی در هر دوره ۵ ساله با توجه به توافق دو طرف پرداخت خواهند شد»
ایران و چین در حالی به این توافق دست یافتند که واشنگتن استراتژی خود موسوم به فشار حداکثری را علیه ایران اعمال میکند. هدف آمریکا از این استراتژی کاهش صادرات نفت ایران تا حدی است که صادرات نفت ایران به صفر برسد.
سیاست ترامپ چرخش ۱۸۰ درجهای از برجام بود. اوباما قصد داشت برنامه هستهای ایران را به طور موقت فلج کند اما او قدرت منطقهای و زرادخانه موشکی در حال رشد ایران را نادیده گرفته بود. پس از برجام اقتصاد ایران با بیش از ۱۲ درصد جهش نسبت به زمانی که تحریمها در بالاترین سطح بودند، بهبود یافت. بدین ترتیب ایران به ساخت موشکهای بالستیک و کروز میانبرد و کوتاهبرد و هواپیماهای بدون سرنشین ادامه داد و در لبنان، سوریه، یمن و عراق سرمایهگذاری کرد.
بههرحال تحریمهای دولت ترامپ توانست رشد اقتصادی ایران را کاهش دهد و به منفی ۳.۷ درصد برساند. صادرات نفت ایران، که مایه حیات اقتصاد این کشور است، از حدود ۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۸ به اندکی بیش از ۲.۵ میلیون بشکه در مارس ۲۰۱۹ (اسفند ماه ۹۷) رسید.
راه گریزی جز شرق نیست
ایران با توجه به شرایط ژئوپلتیک و ژئواکونومیکش، انتخابهای معدودی دارد. گزینههای پیش روی ایران برقراری ارتباط نزدیکتر با چین و روسیه است. چین بنابر سوابقش به وامدهندهای یغماگر شهرت دارد. روسیه نیز شریک اصلی ایران و تامینکننده سلاح، موشک و فناوریهای نظامی ایران است.
مانند بقیه اقتصادهای اوراسیا که در طرح بزرگ «راه ابریشم جدید» یا «یک کمربند و یک جاده» حضور دارند، چین در احداث زیرساختهای تولیدی ایران نیز از کارگرهای چینی استفاده میکند. یک منبع آگاه نزدیک به وزارت نفت ایران به نشریه «پترولیوم اکونومیست» میگوید بر اساس این توافق چینیها پنج هزار پرسنل امنیتی خود را برای حفاظت از پروژههای چین در ایران مستقر خواهند کرد.
بر اساس گزارش «میدلایست مانیتور» چین طبق این قرارداد جدید حق دارد تا مبالغ پرداختی به ایران را تا دو سال دیرتر و به واحد پول ملی خود، یوان، بپردازد. همچنین چین میتواند نفت، گاز و محصولات شیمیایی ایران را با حداقل ۱۲ درصد تخفیف بخرد. علاوه بر این به موجب این قرارداد چینیها از شش تا هشت درصد تخفیف اضافه بابت جبران ریسک برخوردار خواهند بود. چین میتواند این مبالغ را با ارزهای ضعیف مانند پول کشورهای آفریقایی و آسیای مرکزی بپردازد. این امکان به چین کمک میکند تا مبالغ پرداختی به ایران را از ذخایر ارزی بدست امده از مازاد تجاری خود با کشورهای آفریقایی و اسیای مرکزی تامین کند. بدینترتیب چین دیگر نیازی به انجام معمالات نفتی با دلار آمریکا ندارد و از شر تحریمها خلاص میشود. به گفته منابع نشریه پترولیوم اکونومیست با توجه به نرخ تبادل ارزهای ضعیف به ارز قوی در واقع چین ۱۲ درصد دیگر نیز تخفیف گرفته است. (یعنی میتوان گفت چین در مجموع از حداقل ۳۰ درصد تخفیف برخوردار خواهد بود)
اما این توافق برای ایران چه منافعی دارد؟ با این توافق تهران متحد دیگری در شورای امنیت سازمان ملل بدست میآورد و با داشتن بازار نفت و پتروشیمی امن اقتصاد خود را احیا میکند. ایران میخواهد به یک قدرت هستهای در منطقه تبدیل شود که تهدیدی برای آمریکا و اروپاست. این توافق آنها را به این خواسته نزدیکتر میکند.
تغییر بازار نفت جهانی
در حالی که بسیاری از کشورها نسبت به سرمایهگذاری چینیها در کشورشان محتاط عمل میکنند ایران با آغوش باز از چین، و تا حد کمتری روسیه و ترکیه، استقبال میکند.
بهطور کلی ممکن است این صرفا یک تلاش مالی از سوی پکن نباشد زیرا آمریکا شرکتهای چینی را تحریم خواهد کرد. حضور چین در این قرارداد ممکن است یک بازی زیرکانه ژئواستراتژیک باشد.
قطعا سودآوری انگیزه اصلی چینیها در بیشتر طرحهای سرمایهگذاری نبوده است. سرمایهگذاری در ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. آنچه برای چینیها اهمیت دارد شکلگیری یک محور ژئوپلتیک ضد آمریکایی است. بازی چین در اینجا آشکار است: چین در ابتدا با تضعیف اثر تحریمهای آمریکا بر وضعیت اقتصادی ایران، تنش میان آمریکا و ایران را تشدید میکند و نفوذ خود را در خاورمیانه، منطقهای مملو از انرژی، بیشتر میکند. پس از آن چین ایران را در جاده ابریشم جدید و سازمان همکاری شانگهای ادغام میکند. ایران در حال حاضر ایران عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای است.
منبع: https://www.forbes.com/sites/arielcohen/2019/09/19/chinas-giant-400-billion-iran-investment-snubs-trump/#1545509784d1 https://www.petroleum-economist.com/articles/politics-economics/middle-east/2019/china-and-iran-flesh-out-strategic-partnership
ویدیو:
گفتوگو با سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟