شنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۴ 06 September 2025
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۶
کد خبر: ۸۶۸۷۳

روزنامه شهرداری هم از دست تندروها کلافه شد؛ ظلم اکبر همین است و لاغیر

روزنامه شهرداری هم از دست تندروها کلافه شد؛ ظلم اکبر همین است و لاغیر
روزنامه شهرداری تهران نوشت: کشور در شرایطی است که نیاز به حرکت دارد. مردم نیز بین این و آن فرق نمی‌گذارند. همه یک‌دست حاکمیت هستند. این روزها فقط و فقط باید تلاش کرد و کشور را جلو برد. مشکلات را رفع کنیم و بار روی دوش مردم را کمتر سازیم.

روزنامه همشهری نوشت:اگر قصد و غرض‌مان از گلایه‌ها، خنک‌شدن جگرمان است باز هم این متن‌ها بی‌ثمر است یا اگر خدایی‌ناکرده نقدمان بساط دکانداری است و آدم جمع‌کردن و لایک گرفتن و هوراکشیدن و... که دیگر هیچ اندر هیچ.

خطاب این متن دلسوزان مردم و کشور هستند؛ کسانی که حقا و انصافا تلخی‌ها، زشتی‌ها و نقایص را می‌بینند و نمی‌توانند دم فروبندند. حق هم همین است که سکوت نکنند و زبان به گلایه باز کنند، اما طبیعی است که برای این دسته خود گلایه و قلم‌گرفتن هدف نیست و غرض نهایی تغییر و اصلاح است.

با این توصیف یک سؤال کلیدی وجود دارد و آن اینکه کدام نقد سازنده است؟ آیا با این دست گلایه‌ها کار کشور جلو می‌رود؟ سودش به جیب مردم می‌رود؟ برای انقلاب مفید است؟ خلاصه با این دست نقدها اخلاق، عدالت و عقلانیت رعایت می‌شود؟

معیار ساده این است:

وقتی نقطه پایانی نقد و گلایه‌تان را گذاشتید، به حال مخاطب نگاه کنید. این روزها با وجود رسانه‌های اجتماعی خیلی فهمیدن حس و حال مخاطب بعد از خواندن یک متن یا دیدن یک عکس سخت نیست. از واکنش مخاطب در نظرات تا ابراز احساسات و تکرار متن‌های مشابه تا چه و چه. نگاه کنیم ببینیم اثر متن ما در مخاطب چیست؟

کدام اثر؟ به واقع چه اثری را باید در مخاطب رصد کنیم؟ پاسخ روشن است: امید. امید به حرکت. امید به اصلاح. امید به تغییر.

اگر مخاطب بعد نقد ما احساس کرد که درحال حرکتیم و تغییر میسر است یعنی دقیق نوشته‌ایم، اما اگر حس ناامیدی داشت و از راه طی شده پشیمان شد و به سازوکارهای انقلاب مثل مردم‌سالاری بدبین شد، یعنی خطا کرده‌ایم.

ناامیدی زمانی ایجاد می‌شود که مخاطب بعد از نقدکردن احساس کند نقدشونده، دیو است. اهریمن است. شیطان است. فاسد و خائن است. ناکارآمد محض است و هیچ. چک کنیم ببینیم کدام مدل نقدها با مخاطب چنین می‌کند.

مسخره‌کردن، تحقیرکردن، موضوعات کوچک را بزرگ‌کردن، موضوعات اصلی را ندیدن، مشکلات و موانع را به‌حساب نیاوردن، مشکلات پیچیده را ساده تحلیل‌کردن، موفقیت‌ها را به‌هیچ‌گرفتن، حرکت‌های رو به جلو را درنظرنگرفتن، توان آدم‌ها را ندیدن و راه‌حل منطقی نداشتن و... ثمره‌اش می‌شود ناامیدی؛ می‌شود یأس، کینه، حقد، لجاجت و عصبانیت.

مهم نیست چه‌کسی سرکار باشد؛ با هرکس چنین کنیم نتیجه‌اش یک کلام است: بن‌بست؛ و خیانتی از این بالاتر نیست. ظلم اکبر همین است و لاغیر.

کشور در شرایطی است که نیاز به حرکت دارد. مردم نیز بین این و آن فرق نمی‌گذارند. همه یک‌دست حاکمیت هستند. این روزها فقط و فقط باید تلاش کرد و کشور را جلو برد. مشکلات را رفع کنیم و بار روی دوش مردم را کمتر سازیم.

 

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

رئیس هیئت مدیره بانک اقتصادنوین: همه ما باید به اندازه سهم خود، در قبال تحقق برنامه‌های بانک مسئولیت پذیر باشیم

راه‌انداری مجدد پروازهای باکو-تهران، پس از چندین سال وقفه

محمد فاضلی درباره فعال‌شدن مکانیسم ماشه: وظیفه سیاست‌مدار ایرانی یافتن راه‌حل است؛ نه مرثیه‌سرایی یا لاف زدن درباره بی‌اثر بودن!

قرارداد نجومی اسرائیل با گوگل با چه هدفی انجام شد؟

حزب‌الله در حال بررسی همه گزینه‌های مناسب درباره طرح خلع سلاح مقاومت

قطعنامه پیشنهادی ایران در کنفرانس عمومی آژانس ارائه می‌شود

جانشین بیرانوند در تراکتور بالاخره مشخص شد؟

اولین تابستان بدون گشت ارشاد چگونه گذشت؟

بایدن تحت عمل جراحی سرطان پوست قرار گرفت

استرداد ۱۳ اثر باستانی از ایتالیا به ایران +تصاویر

توصیه محمد مهاجری به وزیر ارشاد: برگزاری کنسرت شجریان که خار چشم سلطنت‌طلب‌ها بود، از معاون هنری وزیر ارشاد بر نمی‌آمد

عراقچی: هیستری غرب درباره گسترش تسلیحات هسته‌ای در منطقه ما، کاملا تصنعی است

بیانیه سازمان جهانی بهداشت درباره خروج یک بیماری از وضعیت اضطراری

مهراب قاسم‌خانی: بدون آنکه بدانیم چرا، «شب‌های برره» تمام شد

پیشنهاد سردبیر
زندگی