در یک جمله ی نامرتبط با این یادداشت و با علم حداقلی به محدودیتهای آقای وزیر، امیدوارم ایشان شتاب بیشتری به فرآیند انتصابات و عزم بیشتری به بهره بردن از چهرههای توانمند همسو با دولت، اختصاص بدهد.
از طرفی معتقدم نقد و نسبت غیر دقیق، یا از سر کم اطلاعی است یا غرض.
ظرف چند روز اخیر دو موج هجمه علیه علیرضا کاظمی-وزیر آموزش و پرورش- شکل گرفت که به نظرم با تنویر افکار عمومی و طراحی و اقدام مناسب رسانهای، میشد طرح بهتری در ذهن مردم، خصوصا جامعهی بزرگ فرهنگیان، نقش بست.
موضوعات مورد نظر یکی آجرچینی آقای وزیر در جریان ساخت مدرسهای در منطقهی محروم سندلآباد بجنورد در استان خراسان شمالی بود و دیگری حضور به همراه دکتر پزشکیان در مدرسهی البرز.
منتقدان، مورد اول را شوی نمایشی پوچ و بنایی به جای وزارت و... برخواندند و دومی را اتلاف وقت رییسجمهور و نشانهی بهرهی نامناسب از زمان و ضعف برنامهریزی تیم برنامهریز نهاد ریاستجمهوری و وزارت آموزش و پرورش.
نباید منکر شد که در شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی این روزها، حساسیت مردم، نسبت به موارد مختلف بسیار بالاتر از سابق است و داشتن راهبردهای حسابشده و منطقی و برنامههای اجرایی قوی برای داشتن تصمیمات، اقدامات و گفتارهای مناسب از سوی مدیران ارشد جامعه، بسیار ضرورت دارد و هر کنش کمتر سنجیدهای میتواند منجر به بروز تبعات نامطلوب فراوانی شود. اما با نگاهی بیبغض و خوشبینانه و اطلاع دقیق از شرایط، میتوان پی برد هر دو اقدام، مثبت، اثرگذار، مفید و در راستای سیاستها و برنامههای کلان دولت بوده است.
رییسجمهور در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۳ به دیدار رهبری رفته است. در این جلسه دکتر پزشکیان مهمترین دغدغههای دولت را تلاش برای حل مشکلات معیشتی مردم، رسیدگی به وضعیت کنترل قیمتها و فقرزدایی و ایجاد عدالت اجتماعی توصیف کرده.
رئیسجمهور پزشکیان در این دیدار، از طرحی برای رفع کمبود کلاسها و مدارس مناطق محروم خبر داده که با مشارکت مردم و خیرین و بسیج همگانی اجرا میشود تا بیعدالتی در آموزش کاهش یابد و اظهار امیدواری کرده که این مساله تا یک سال آینده بهطور کامل حل شود.
پرواضح است که که ساخت مدارس در مناطق محروم با مشارکت عموم در راستای ایجاد عدالت آموزشی از مهمترین دغدغههای رئیس دولت چهاردهم است.
حال دوباره اقدامات مورد هجمه قرار گرفتهی وزیر آموزش و پرورش را مرور کنیم:
مورد اول بحث آجرچینی یا بنایی بود. آیا ما با اقدامات سمبلیک بیگانهایم؟ آیا غافلیم کاشتن درخت در روز درختکاری یا سفر با مترو در روز هوای پاک یا مثلا اهدای خون در روز اهدای خون از طرف مقامها، برای افزایش آگاهی عمومی، جلب حمایت و توجه افکار عمومی و جریانسازی رسانهای درمورد این اقدامات با ارزش است؟ آیا گفتمانهای رسانهای شکلگرفته -هر چند منفی- برای مدتی مسائلی مانند کمبود مدرسه، ضرورت نوسازی مدارس و مدرسهسازی، حضور مقامات در مناطق محروم، اشتغال به مشاغل غیراداری و..... و اهمیت آن را در اذهان دغدغهمندان خیرخواه، تداعی نکرد؟
معتقدم اگر تصویری مطلوب از آقای کاظمی در اذهان دانش آموزان و فرهنگیان نقش بسته باشد قطعا این حرکت سمبلیک یا نمادین، در مسیر همراهی با این طرح ارزشمند و برنامهی مهم دولت، ایجاد انگیزه خواهد کرد.
مطلب دوم که تحت عنوان بازدید رئیسجمهور از دبیرستان البرز مورد نفد برخی قرار گرفت، در واقع بخشی از برنامه بازدید رئیسجمهور از قرارگاه بسط عدالت آموزشی دبیرستان البرز بوده که نفس ماجرا نماد دیگری از اهمیت ایجاد عدالت آموزشی در کشور برای رئیس دولت و بازدید از یکی از طرحهای موفق و با سابقه در این مسیر بوده است. ضمن اینکه دغدغههای مهمی هم از سوی دکتر پزشکیان در این بازدید طرح شده است که تاکید بر اصلاح ساختار آموزشی کشور و دستیابی به ساختار صحیح و کاربردی، افزایش کیفیت آموزشی در تمامی مدارس و برقراری عدالت آموزشی، ارائه و آموزش دروس با به کارگیری فناوریهای نوین، هدایت جریان آموزشی از معلممحوری به سمت آموزش ساختارمند و کارگروهی از جملهی آنهاست. بخش جذابی از این دیدار هم ابراز نگاه منفی رئیسجمهور نسبت به برندسازی ها در مدارس، نظام آموزشی طبقاتی و ناترازیهای آموزشی بود.
اینکه رئیسجمهور کشورمان ۹۰ دقیقه برای آموزش و پرورش و چنین دیدار و گفتوگوهایی وقت ذارد در واقع هم نشان از نگاه باز و قابل ستایش و مثبت او دارد و هم موفقیتی برای وزیر آموزش و پرورش است.
البته با یک آسیبشناسی ساده میتوان دریافت، چرا به اندازهی کافی و متناسب به آن پرداخته نشد و به زعم بنده تبدیل به اجحاف در حق وزیری شد که از ظرفیت و ارتباطات و دغدغههای دکتر پزشکیان در مسیر تحقق برنامههای دولت و وزارت متبوعش، بهره برد.
ویدیو:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟