چشمانی که دیگر جز تاریکی را نمیبیند. برای دستکم ۹ نفر در بیمارستان نگاه، این کابوس واقعی شد؛ روزی که با امید به بهبودی به بیمارستان رفتند، اما با دنیایی تاریک بازگشتند. بیش از ۱۰ هفته از انتشار خبر نابینایی حداقل ۹ نفر در بیمارستان نگاه آن هم در یک روز میگذرد. اگرچه برخی از بیماران میگویند ۹ نفر نبودهاند و تعداد کسانی که در یک روز بینایی خود را از دست دادهاند به ۱۱ تا ۱۴ نفر میسد. پیگیریهای خبرنگار فراز از رییس بیمارستان، بیماران و وکیل پرونده، جزئیات مختلفی از این اتفاق را نشان داد. اگرچه رییس بیمارستان شائبه عمدی بودن این اتفاق را در گفتگو با فراز مطرح کرده است، اما وجود تناقضات مختلف میان گفتههای رییس بیمارستان و بیماران این گمانه را مطح میکند که شاید ماجرا چیز دیگری باشد.
«سعید کریمی» یکی از این افرادی است که کوچکترین واکنشی نسبت به خبر نابینایی حداقل ۹ نفر نداشته، آن هم زمانی که در دوران معاونت او در وزارت بهداشت و درمان چنین اتفاقی رخ داد. بهرام عیناللهی وزیر بهداشت دولت سیزدهم که به انتصابات پرابهام معروف بود، در حکمی سعید کریمی را به معاونت درمان وزارت بهداشت و درمان منصوب کرد. آن زمان سعید کریمی عضو هیأت علمی و دانشیار گروه چشم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود و سابقهای اجرایی نداشت جز معاونت آموزشی بخش چشم یک بیمارستان. نداشتن سابقه اجرایی، نارضایتیهای زیادی را در وزارت بهداشت ایجاد کرد. البته سعید کریمی در نهایت از وزارت بهداشت دولت چهاردهم برکنار شد و ادامه حضور او در وزارتخانه دولت چهاردهم تا چند روزگذشته نیز شائبه حضور نیروی قدرتنمند پشت او را بیش از پیش تقویت کرد.
تکلیف بیماران بیمارستان نگاه که هنوز مشخص نشده است و به نظر میرسد عزل سعید کریمی از معاونت درمان وزرات بهداشت به ماجرای بیمارستان نگاه بیارتباط نیست. اما اینکه چگونه با وجود تعارض منافع بین پست اجرایی و سهامداری یک بیمارستان، سعید کریمی در دو جایگاه به فعالیت خود ادامه داده، پرسش بزرگی است که مسئولین این وزارتخانه باید به آن پاسخ دهند. آیا در دوران حضور او در معاونت بهداشت و درمان رانت و مجوزهای خاصی به سمت بیمارستان نگاه روانه نشده است؟ مقصر حادثه بیمارستان نگاه همین تعارض منافع نیست که توانسته است حتی در حوزه استانداردهای اعتبار بخشی به این بیمارستان تاثیر داشته باشد؟ به نظر میرسد، سعید کریمی در وزات بهداشت و درمان از چنان جایگاهی برخوردار بوده است که بتواند به بیمارستانی خود سهامدار آن است با مصوبات غیرقانونی، فرصتی برای رشد و دریافت درجه عالی فراهم کند. انتصاب او به این معاونت که هیچ وقت شفاف نشد، اما به نظر میرسد باید تکلیف تمام کسانی که به امضای او در حوزههای مختلف بهداشت و درمان منصوب شدهاند نیز مشخص شود. اتفاق بیمارستان نگاه بیش از پیش لزوم انتصابهای شفاف در وزارت بهداشت و درمان را نشان میدهد.
چندین نفر بینایی خود را برای همیشه از دست دادهاند و همچنان محاکمهای انجام نشده است. شاید قدرت سهامداران این بیمارستان است که ابهامات این پرونده رو قوت داده است. برای این بیماران، زندگی با چشمهایی که دیگر نمیبینند ادامه دارد، اما دنیای تاریکی که بهجای بینایی به آنها تحمیل شد، تنها بخشی از ماجراست. ابهام درباره عدالت و سکوت سهامداران پرنفوذ، شاید از خود نابینایی هم تاریکتر باشد.
ویدیو:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟