آیت الله جوادی آملی گفتند: «خواهش ما از مردم بزرگ و بزرگوار ایران زمین این است که این نظام را متن دین بدانند و جزء ناموسمان بدانیم که آسان به دست نیامده است.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: مشکلات و ناترازیهای بر زمین مانده، دیگر قابل تحمل نیست. متولی اصلی رفع اغلب این مشکلات نیز دولتها به نمایندگی تامالاختیار از حکومت هستند.
مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: اصلیترین خنثیکننده و باطلالسحر فتنه ۸۸ شخص مقام معظم رهبری بودند که با بصیرتافزایی در مردم دشمن را مایوس و ناامید کردند.
حجتالاسلام والمسلمین سعیدی بر شناخت همه جانبه دشمن تأکید کرد و گفت: ملتی میتواند مقاومت کند که دشمن را بشناسد، عدم توجه به دشمن و غافلگیری اطلاعاتی، باعث ضربه خوردن میشود.
فرزند آیت الله موسوی اردبیلی در مورد ویژ گی های پدر می گوید: در هر شرایطی همیشه سعی میکرد دچار افراط و تفریط نشود. وقتی که جوّ علیه شخص یا قضیه و جریانی تند میشد، هیچ وقت خود را همرنگ جمعیت غالب که فعالیت تند و رادیکال انجام میدادند، نمیکرد؛ بلکه خود را بیرون نگه میداشت و سعی ایشان این بود در جاهایی که از حد میگذرد، اوضاع را کنترل کند و اجازه ندهد اتفاقات دیگری بیفتد.
نماینده خاش گفت: مرزها را نباید تهدیدی برای مرزنشینان کرد باید فرصتی برای مباحث اقتصادی، امنیتی و فرهنگی دانست. وقتی که دیوار و سیم خاردار کشیدیم چگونه میخواهیم صدور انقلاب کنیم؟ چگونه میخواهیم تفکر ایرانی را به آن سوی مرزها بفرستیم که از نظر فرهنگی به ما نزدیک هستند؟
علیرضا میردیده: به طور کلی زبان بخش اقتصادی قانون اساسی گنگ است/ قانون اساسی حدود نظام اقتصادی کشور را مشخص کرده/ اصل ۴۴ به صورت مصداقی به حدود قلمرو مالکیت دولتی، تعاونی و خصوصی پرداخته/ کارکرد نظام اقتصادی وابسته به اصول قانون اساسی است/ در سالهای گذشته جدال فکری در خصوص بندهای اقتصادی قانون اساسی شکل گرفته/ عدهای بر این باوراند که قانون اساسی ما بر مبنای راه رشد غیرسرمایهداری تدوین شده/ ترجمان اقتصادی شعار نه شرقی نه غربی در تدوین اصول اقتصادی قانون اساسی دیده میشود/ ضدیت با مدل اقتصادی شرقی و غربی به طراحی یک مدل اقتصادی سوم رهنمون میشود/ این مدل سوم قرار بود ویژگیهای منفی دو مدل دیگر را نداشته باشد/ آیا ما توانستیم به این راه سوم برسیم؟ / بعد از دهه ۶۰ به این نتیجه رسیدیم که نمیشود با مدل سوم ادامه داد/چرا نتوانستیم به مدل سوم دست پیدا کنیم؟ /آنهایی که پشت ایده اقتصاد اسلامی بودند نتوانستند در ساختار بمانند/ بخش عمدهای از این افراد ترور شدند و عدهای فوت شدند/ پیشنویس اولیه قانون اساسی متفاوتتر از آن چیزی است که تصور میشود/ مجموعهای از عوامل منجر به شکست طراحی راه سوم در ایران میشود/ در پایان جنگ یک تغییر جهتی در اقتصاد ایران پدید میآید/ چه نیروهای سیاسی در تدوین قانون اساسی نقش داشتند؟ / جریان چپ، جریان اسلامی و جریان ملی در عرصه اندیشه اقتصادی ایران سهم دارند/ این سه جریان در مجموعهای از مجادلات فکری به یک فصل مشترک رسیدند که به صورت سلبی طرح شد/ اختلاف نظرها در وجه ایجابی منجر به آن شد که در بین سطور قانون اساسی دو نیروی متضاد دیده شود/اقتصاد ایران نه سرمایهداری بود و نه کمونیستی
«اسرائیل امروز بهترین فرصت در ۵۰ سال اخیر را برای تغییر چهره خاورمیانه دارد.» این جملهای است که نفتالی بنت نخست وزیر پیشین رژیم اسرائیل در تحلیل خود پس از حمله تلافیجویانه موشکی ایران نوشته است. جملهای که به شکلی آشکار نشان میدهد، تقابل این رژیم با ایران و صنعت هستهای در کشور به قبل از انقلاب بازمیگردد.
رئیس جمهور کارکنان و مدیران وزارت اطلاعات را سربازان گمنام و بیادعای واقعی خواند و گفت: نقش شما در تامین و ارتقای امنیت کشور بیبدیل است، لذا باید نتیجه زحمت شما حفظ سرمایههای مادی و معنوی و منابع انسانی کشور باشد. نباید نسبت به خروج نخبگان و سرمایههای مادی کشور بیتفاوت باشیم و باید ریشههای آن را شناسایی کرد و خشکاند.
یکی از مراجع تقلید شیعیان خطاب به دولت چهاردهم گفت: و ضروریست؛ منتهی باید این وفاق معیار داشته باشد و مطابق با اصول انقلاب اسلامی باشد، ان شاءالله همه نخبگان و دلسوزان به دولت محترم کمک کنند و دولت هم از این فرصت بهره برداری کند تا مشکلات حل شود.
فعال سیاسی اصولگرا گفت: با توجه به اینکه اصل ۱۲۱ قانون اساسی برای انتخاب رئیسجمهور بیشتر از ۵۰ روز فرصت نداده بود، جریان نیروهای انقلاب همچنان در شوک از دست دادن آقای رئیسی بودند و نتوانستند انسجام لازم را برای حضور نیروهای خود و سازماندهیشان در انتخابات داشته باشند.
احسان باکری فرزند شهید باکری در یک پیام ویدیویی ضمن اعلام حمایت خود از مسعود پزشکیان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم، گفت:آنها که مقابل مهدی باکریها ایستادند، امروز خطری بزرگ برای انقلاب هستند.
محمدباقرقالیباف، سیاستمداری بدون تعلق سیاسی به یک خط فکری یا اجرایی است؛ عدم ثبات رویکردی او به یک جریان سیاسی یا حتی یک مانیفست سیاسی، تعیین هویت، باورها و خطوط قرمزش درعالم سیاست را مبهم کرده. واکاوی منش و رویکرد سیاسی-اجرایی او نشان میدهد، قالیباف بیش ازآنکه عُلقهای به یک تفکر داشته باشد، در سودای این بوده که در بزنگاهها، برخی افراد و طیفها را به خود جلب کند. زمانی ژست جهادی و انقلاب ی گرفته و صندلی مدیرانش را به چهرههای حزب اللهی و بسیجی سپرده و زمانی دیگر در قاب مدیری اجرایی تغییر مسیر داده و مدیرانی با رزومه اصلاح طلب و تکنوکرات را منصوب کرده است. عدم ماندگاری چهرههای هر دو طیف در تیمش نشان میدهد، قالیباف نه درپی افزایش بهروهوری تیمش که در سودای استفاده ابزاری از نیروهای شاخص و موثر جریانهای سیاسی باهدف جلب نظر و اعتماد سازی موقت طیفهای هدفش بوده واعتقادی به آن رویکرد یا باورنداشته است. چنانکه همیشه و به سهولت مدیران و یاران نزدیکش را قربانی یارگیریهای جدید سیاسی میکند. شاید بیراهه نباشد که بگوییم او افراد و تفکرات را محلل اهداف و آرزویهای خود قرار میدهد و بی پروا سر آنها گردش و چرخش میکند.
هر از گاهی نامش بر سر زبانها میافتد؛ برخی او را لوطی و جوانمرد مینامند و برخی اراذل و اوباش. سخن از «طیب حاج رضایی» است. به تازگی فیلمی از علیرضا پناهیان، منبری اصولگرا منتشرشده که در آن «طیب» را برگزار کننده سالگرد مراسم ۱۵ خرداد ۴۲ مینامد. او ادعا میکند که امام خمینی از «طیب» برای برگزاری این مراسم درخواست کرده بوده است.
عباس عبدی با انتقاد از روند هاشمی زدایی، می گوید: وقتی تمام رئیس جمهوری های قبلی تان به یک شکل مسئله دار شدند، بیش از اینکه آنها را محکوم کنید ساختار و جامعه تان را باید محکوم کنید. چون یک نفر که نیست بلکه تعداد زیادی تکرار شده است.