مدیرعامل شرکت توانیر، مصطفی رجبی، چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴ در رویداد ملی سبا ادعایی مطرح کرده که برای مدیرعامل شرکت تخصصی توانیر به دور از انتظار است. مدیرعامل توانیر ادعا کرده مصرف برق کشور، دوبرابر متوسط جهانی است.
این ادعا کاملا به دور از آمار معتبر جهانی است. قبل از آنکه وارد محاسبات و آمارهای جهانی شویم، ذکر این نکته الزامی است که برای مقایسه، مصرف سرانه برق کشورها را در نظر میگیرند نه مصرف کل برق. زیرا مصرف برق هر کشوری براساس جمعیت آن سنجیده میشود. درنتیجه عبارت مصرف برق کشور بیش از مصرف متوسط جهانی است، عبارت درستی نیست.
اما آیا واقعا مصرف سرانه برق ایران دوبرابر مصرف جهانی است؟ طبق آمار بانک جهانی مصرف متوسط برق در دنیا حدود ۳۴۸۶ کیلووات ساعت است. منابع دیگر بینالمللی مصرف سرانه برق دنیا را تا حدود ۳۸۰۰ کیلووات ساعت نیز تخمین میزنند. بانک جهانی مصرف سرانه برق ایران را نیز ۳۶۶۲ کیلووات ساعت اعلام کرده است. مصرفی که نسبت به ۳۴۸۶ کیلووات ساعت سرانه متوسط جهانی، تنها ۵ درصد بیشتر است. منابع مختلف جهانی در این حوزه از جمله آژانس بینالمللی انرژی نیز اعدادی که برای متوسط دنیا و ایران برآورد میکنند، همین حدود است.
درنتیجه این ادعا که مردم ایران بیشتر از متوسط جهانی برق مصرف میکنند، اشتباه است. بیان چنین جملات نادرستی از طرف متولیان صنعت برق در کشور، میتواند باعث ناامیدی مردم شود چرا که دلیلی میشود تا مردم به دانش و تخصص مدیران صنعت برق شک کنند.
اکنون که متوجه شدیم مصرف سرانه برق در ایران با فاصله بسیار کمی نسبت به متوسط جهانی بیشتر است، آیا این ۵ یا ۱۰ درصد مصرف بیشتر، به دلیل مصرف بالای مردم است؟ طبق آمار این نیز درست نیست.
شبکه انتقال و توزیع برق در ایران به دلیل فرسودگی و ناکارآمدی باعث اتلاف درصد قابل توجهی از برق در طول شبکه میشود. طبق منابع مختلف جهانی، اتلاف برق در شبکه، در ایران بین ۳ تا ۴ برابر استاندارد جهانی است. مرکز مطالعات خاورمیانه طبق گزارشی که در ژانویه ۲۰۲۵ منتشر کرده است، اتلاف ۱۵ الی ۲۰ درصدی برق در شبکه را برای ایران برآورد کرده است. درحالیکه استاندارد جهانی اتلاف برق در شبکه حدود ۵ درصد است.
این فرسودگی شبکه ناشی از دلایل متعددی در طول سالها سوءمدیریت است. میانگین عمر تجهیزات شبکه انتقال و توزیع برق ایران بین ۳۰ تا ۴۵ سال است. درحالیکه استاندارد جهانی بین ۲۰ تا ۲۵ سال درنظر گرفته میشود. این تجهیزات به دلیل فرسودگی با کاهش راندمان رو به رو شده است. فرسودگی که به دلیل دههها سوءمدیریت، تحریم و عدم سرمایهگذاری به وجود آمده و به این زودیها نیز حل شدنی نیست.
اگر شبکه انتقال و توزیع برق ایران بازسازی شود و اتلاف مصرف برق شبکه به استاندارد جهانی نزدیک شود، مصرف سرانه برق ایران از ۳۶۶۲ کیلووات ساعت به حدود ۳۳۰۰ کیلووات ساعت میرسد. یعنی اگر اتلاف برق شبکه اصلاح شود، مصرف سرانه کمتر از متوسط جهانی نیز میشود. درنتیجه مدیران صنعت برق بهتر است به جای توصیه مردم به صرفهجویی در مصرف برق، شبکه انتقال و توزیع برق را بازسازی کنند و به کاهش اتلاف برق در شبکه کمک کنند. درواقع در ایجاد بحران ناترازی برق در ایران، مردم کمترین تاثیر را داشتند. مقصر دانستن مردم در بحرانی که کوچکترین نقش را در بهوجود آمدن آن داشتهاند، به دور از اخلاق و انصاف است.
در مجموع، مرور آمارهای بینالمللی و بررسی ساختار صنعت برق کشور نشان میدهد که ادعای «مصرف دوبرابر مردم ایران نسبت به متوسط جهانی» پایه علمی ندارد و در بهترین حالت ناشی از برداشت نادرست از دادهها است. مصرف سرانه برق ایران تنها اندکی بالاتر از میانگین جهانی است و این اختلاف نیز نه به دلیل مصرف غیرعادی مردم، بلکه به خاطر ناکارآمدی شبکه انتقال و توزیع ایجاد شده است. اتلاف ۱۵ تا ۲۰ درصدی برق در طول شبکه، که چند برابر استاندارد جهانی است، عامل اصلی بالا نشاندادن میزان مصرف به نظر میرسد. اگر این تلفات کاهش یابد، سرانه مصرف ایران حتی پایینتر از متوسط دنیا قرار میگیرد و تصویر واقعیتری از الگوی مصرف آشکار میشود؛ بنابراین برای اصلاح وضعیت موجود، لازم است نگاه سیاستگذاران از تمرکز یکجانبه بر رفتار مصرفکنندگان، به سمت بازسازی زیرساختها و نوسازی تجهیزات هدایت شود. تنها در این صورت است که میتوان انتظار داشت بحران ناترازی برق در کشور برطرف گردد و اعتماد عمومی به تصمیمات مدیران صنعت انرژی بازسازی شود. این موضوع نشان میدهد که نقش مردم در بروز شرایط فعلی بسیار محدود بوده و ریشه اصلی مشکل در ساختار مدیریتی و زیرساختی نهفته است؛ موضوعی که باید در برنامهریزیهای آتی صنعت برق با جدیت مورد توجه قرار گیرد.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
سید محمدوهاب نازاریان در پایان نامه
پیامدهای پر مخاطره تصمیم بانک مرکزی
احمد شیرزاد در گفتگو با فراز بررسی کرد