دوشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۴ 13 October 2025
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۲
کد خبر: ۱۰۴۰۸۵

«داستان شهریار» بیانیه‌ی علی قمصری

«داستان شهریار» بیانیه‌ی علی قمصری
اپرای ایرانی «داستان شهریار»، با چندین خواننده (اعم از کودک و بزرگسال) و گروهی از نوازندگان، به نمایش هنر، شعر و رقص ایرانی می‌پردازد. این اثرِ تازه از علی قمصری، با کارگردانی گلاب آدینه، نویسندگی احسان افشاری و روایت‌گریِ حسین پیرحیاتی از شهریورماه ۱۴۰۴ در تالار وحدت به روی صحنه رفت و ۲۱ مهرماه ۱۴۰۴، آخرین اجرای آن در تهران برگزار خواهد شد‌‌.
نویسنده :
عسل رستگارمقدم

موسیقی-نمایش «داستان شهریار»، تلفیقی از موسیقی و تئاتر است، که به جهت احیای فرم اپرای ایرانی، برپایه قواعد حاکم بر اپرانامه‌های غربی، توسط «احسان افشاری» نوشته شده است.

در آهنگ‌سازی «علی قمصری» در این اجرا، ساز ایرانی و غربی آمیخته‌ی یک‌دیگرند؛ و وجود ساز هورن در کنار باقی سازها در بخش‌هایی از نمایش، تاکیدی بر این امر است.

 

در بخش سخنرانی این اجرا، علی قمصری، به معرفی و قدردانی از عوامل اجرایی پرداخت. او با ابراز تاسف بر نبود واحد درسی موسیقی در مدارس ایران گفت: «کودکان می‌توانند در موسیقی ملی ما جای بیشتری داشته باشند. باعث تاسف است که ما در مدارسِ کشوری که تمدنی چندهزارساله دارد، واحد موسیقی نداریم.»

او همچنین در پایان سخنانش گفت: «اینک باعث افتخار است که بگوییم ما، درِ نخستین کودکستان موسیقی را بر صحنه‌ی تالار وحدت گشوده‌ایم.»

 

نگاهی به «داستان شهریار»:

 

نامش شهریار است؛

خنیاگری عاشق، اندوهگین و گرفتار فراق.

 

شهریار، روستایی‌زاده‌ای درویش مسلک، برای رهایی از آشفتگی و دل‌مشغولی‌های خویش، به دعوتِ مکتب‌خانه‌ای به راه می‌افتد تا آموزگاری باشد که خنیایی تازه‌‌ به گوش کودکان می‌رساند.

راوی، آواز سر می‌‌دهد:

«در کفش رقصیدن مضراب بود

آن‌چه جای خنجر خوناب بود

بی‌نیاز از پرده‌دار سیم و زر

سیم و مضرابش ولیکن پرده‌ در

نه نگهبان نه ندیمی در برش

لشکر نت‌ها سیاهی لشکرش

خط حامل بارگاه شاهی‌اش

دو ر می فا سل، سپاهی شاهی‌اش

شاکلیدش جز کلید سل نبود

زین سبب دروازه‌ی دل می‌گشود

می‌شناسندش بدین‌سان در شمار

روستایی‌زاده اما شهریار!»

 

در ادامه‌ی داستان، شهرزاد قصه، که معشوقِ فراق‌دیده شهریار است، ناگهان گم می‌شود‌.

راوی ادامه می‌دهد:

 

«یک‌شب از شب‌های خاموشِ خزان

شهرزاد قصه گم شد ناگهان

رفت و نام شهرزادی ماند از او

جان شیرین رفت و یادی ماند از او

رفته رفته شمع خلوت آب شد

شهرزاد قصه گو در خواب شد

عشق فهمد جفت طاق افتاده را

شرح عشاق فراق افتاده را‌‌»

 

شهریار، دلیل ناپدید شدن معشوقه‌اش را نمی‌داند. نورپردازی و موسیقی، فضا را به سوی ابهام می‌برند. صحنه کمی تاریک‌تر می‌شود. همه‌چیز گُنگ است و بوی خیال می‌دهد. او در ذهن خود با شهرزاد گفت و گویی گلایه‌آمیز می‌کند:

 

شهرزاد:

شهریارم شهر یارِ ما نبود

شهریار:

شهرزادم این قرار ما نبود

......

شهرزاد:

من نه با پای خود از دل رفته‌ام

موجم و از یادِ ساحل رفته‌ام

شهریار:

ساحلِ بی‌موج را ساحل مخوان

سنگِ خون‌آلوده‌ام را دل مخوان

شهززاد:

دل به دل می‌بندم از آهنگ تو

سنگ می‌چینم به روی سنگ تو

شهریار:

ماه من در آسمان کیستی؟

در خیالم هستی اما نیستی

شهرزاد:

بازمی‌گردم تماشا کن مرا

در شبان تار پیدا کن مرا

 

راوی:

چندوقتی بر همین منوال رفت

پیش چشمش روز و ماه و سال رفت

رفت باز تیزپر از چنگ او

خشک شد سرچشمه‌ی آهنگ او

رفت و این شد حال و روز شهریار

 

شهریار:

بی‌قرارم، بی‌قرارم، بی‌قرار....

 

دیری نمی‌گذرد که شهریار، درمی‌یابد که طنینِ نوای نو و شیفتگیِ شاگردان او در مکتب، به گوش حاکمِ شهر رسیده و شهرزادش در بندِ او اسیر افتاده. او، حالا به‌ناچار باید میان مبارزه‌ برای عشق و تسلیم در برابر سیاهی، یکی را انتخاب کند...

 

اپرای «داستان شهریار»، سفری عمیق به ژرفای روح یک هنرمندِ عاشق است. شهرزادِ قصه، که جوهره‌ی عشق شهریار است، توسط نیرویی به اسارت گرفته می‌شود که هدفش خاموشیِ صدا و شور زندگی مردمان است. نیرویی که می‌خواهد او را در دوگانگی‌ای تاریک نگه دارد.

شهریار اما تصمیم خود را گرفته است. او در مواجهه با این تاریکی، به تنها سلاح خود روی می‌آورد: «ایمان!»

او مبارزه را برمی‌گزیند. به عشق، موسیقی و مکتب روی می‌برد و با آن سلاح، به دلِ جنگی نابرابر می‌تازد که در انتها، او را بر ظلم و سیاهی چیره می‌گرداند. او شهرزاد را که نمادی از شور زندگی‌اش بود، به خود و جهان خود بازمی‌گرداند و به یک‌باره، همه‌چیز تغییر می‌کند. 

نور به صحنه بازمی‌گردد. موسیقی نواخته می‌شود. مردمان می‌رقصند. آواز می‌خوانند. و همگان، با لبخندِ پیروزی بر لب، رو در روی جمع، بیانیه‌ای سر می‌دهند:

 

«تا که بُوَد ملک هنر برقرار

هریکی از ماست یکی شهریار...»

منبع: فراز
ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

خاطره مرحوم صادق طباطبایی از امام درباره اصرار ایشان برای تغمیر خانه‌های نوفل لوشاتو

تغییر نام «پرشیا» به «ایران» اشتباه بود؟

«داستان شهریار» بیانیه‌ی علی قمصری

راز ۵۰ ساله فیلم پدرخوانده فاش شد!

«این راز بین خودمان باشد»؛ گزارشی از حضور پررنگ واسطه‌گران فرزندخواندگی در فضای مجازی

واکنش ابوطالبی به پاسخ منفی به دعوت نشست صلح شرم‌الشیخ: آقای عراقچی! با نگاه شما حماس اکنون به آرمان‌های فلسطین خیانت کرده؛ کشتار باید ادامه می‌یافت و نابودی غزه آخرالزمانی می‌شد

السودانی در صورت حضور نتانیاهو در اجلاس شرم‌الشیخ شرکت نمی‌کند

سرنگونی ۱۰۳ پهپاد اوکراینی و کشته‌شدن ۱۵۰۰ سرباز در شبانه‌روز گذشته

عارف: از دور زدن، به سوی کنار زدن تحریم‌ها در حال حرکت هستیم

پزشکیان: به‌ زودی بخش مهمی از ناترازی‌های انرژی برطرف خواهد شد

فرمانده قرارگاه سایبری خاتم‌الانبیاء: آماده دفاع از انقلاب هستیم

بهسازی قطعه هنرمندان بهشت زهرا در حال اجراست

کرملین: هنوز توافق واضحی درباره موشک‌های تاماهاوک وجود ندارد

ویدیو؛ چه زمانی دلیل سقوط هواپیمای اوکراینی به «روحانی» اعلام شد؟

پیشنهاد سردبیر
زندگی