سخنرانی روز جمعه ولادیمیر پوتین، که در آن الحاق چهار منطقه اوکراین را به صورت رسمی اعلام نمود، نکات زیادی در خود داشت:
یک سخنرانی تحریفشده، که با چاشنی برشماریِ خستهکننده گناهان غربی، و اظهار نارضایتی، و تمجید از قدرت درآمیخته بود. این سخنرانی علیرغم غنایی که در لفاظیهایش داشت (مثلاً متهمکردن نخبگان غربی به شیطانپرستی)، یک سخنرانی کاملاً معمولی از جانب پوتین محسوب میشد.
اما این سخنرانی حاوی چیز دیگری هم بود: یک طرح. رئیسجمهور در میان تهدیدات آشکار و پنهان، به سه نکته بارز اشاره داشت که در مجموع طرحوارهای از جنگ و صلح ارائه میدادند.
اول آنکه پوتین در سخنرانی خویش مدعی شد که انفجارهای این هفته در خطوط لوله گاز نورداستریم، کار ایالاتمتحده بوده است. جملهای که روسیه را از ارائه توضیحات و توجیه شکست خود در تحویل گاز از این خطلوله بینیاز میکند.
و این خود به تنهایی یک پیروزی به شمار میرود.
اما این اتهام، توضیح دیگری هم دارد و آن اینکه روسیه ممکن است این حق را داشته باشد که پاسخی مشابه داده و خطوط لوله غربی را تهدید به خرابکاری کند.
تسلیحسازی منابع انرژی نیز میتواند ابعاد تازهای به خود بگیرد: یعنی نهتنها کاهش عرضه از جانب روسیه را به دنبال داشته باشد؛ بلکه ممانعتِ فعالانه از تحویل انرژی از سایر نقاط را نیز شامل شود.
دوم، آقای پوتین پیشنهاد آغاز فوریِ مذاکرات را برای پایاندادن به این جنگ مطرح نمود. او از اوکراین خواست به خصومتها پایان دهد و نیروهایش را از سرزمینهای جدید روسیه خارج کرده و پای میز مذاکره بنشیند.
اولتیماتومی مشابه در آستانه حمله روسیه به اوکراین نیز صادر شده بود. در 21 فوریه، آقای پوتین به طور رسمی، دونتسک و لوهانسک را به عنوان «جمهوریهای مردمی» به رسمیت شناخت.
بعد از روشنشدن این موضوع که منظور او کل مناطق بوده و نهفقط مناطق تحت کنترل جداییطلبان، پوتین خواستار خروج ارتش اوکراین از هردوی این مناطق شد.
و سپس در عرض چند روز، تهاجم خود را آغاز کرد.
اما بین وضعیت کنونی، و موقعیتی که در بهار وجود داشت [یعنی زمانی که دنیا از تصور تهاجم دومین ارتش بزرگ جهان به تبوتاب افتاده بود]، یک تفاوت وجود دارد.
آخرین تهدید آقای پوتین، پس از عقبنشینی از منطقه خارکف صورت میگیرد. این شکست نظامی بود که روسیه را وادار کرد هم بسیج نیروها را اعلام کند و هم الحاق مناطق را.
بنابراین بعید به نظر میرسد که اوکراینیها این بار درخواست روسیه برای گفتگو را جدی بگیرند.
در مقابل اوکراین بارها گفته است که الحاق به معنای پایانبخشیدن به هرگونه تلاشی برای مذاکره با روسیهی پوتین است. حالا پس از اتفاقی که این هفته واقع شده، برای اوکراینیها حتی نشستن بر سر میز مذاکره به معنای تسلیمشدن است.
و اینجا به نکته سوم پوتین میرسیم: اینکه ایالاتمتحده با بمباران هیروشیما و ناکازاکی در سال 1945 «سبقهای» در استفاده از سلاحهای هستهای ایجاد کرد. و درکش دشوار نیست که در صورت ارسال سلاح از جانب غرب به سوی اوکراین، و اعمال فشار بر کیف، برای موافقت با ارائه راهحلی رضایتبخش به روسیه، این امکان وجود دارد که پوتین نیز به گزینه هستهای متوسل شود.
یک توضیح واضح وجود دارد که چرا باید استفاده از سلاحهای هستهای و یا حتی صحبت در مورد آنها، وسوسه بزرگی برای پوتین و تمام کسانی باشد که در باب جایگاه روسیه در جهان با پوتین همعقیدهاند.
مفهوم «برابری» برای آنها مفهومی کاملاً روشن و صریح، و معادل با حساب دودوتا چهارتاست.
روسیه برای برابری با ایالاتمتحده باید نشان بدهد که قادر است هر کاری را که امریکاییان انجام میدهند، انجام بدهد... صرفنظر از اینکه امریکاییها در چه زمان و در چه بستری دست به انجام آن کار زده بودند.
همین مفهوم متقارنای که پوتین و برخی از اطرافیانش از «برابری» دارند و ایدهی خرافی آنها در باب عدالت جهانی، میتواند این گروه را به سمت گزینهی هستهای سوق بدهد...
...به ویژه آنکه چشمانداز روسیه در جنگی متعارف، کاملاً نامشخص است؛ و کرملین هیچ استراتژی خروجی را مگر آنهایی که به نوعی بر پیروزی دلالت داشته باشند، به رسمیت نمیشناسد...
این درگیری از منظر روسیه به طور فزایندهای «وجودی» تلقی میشود. آقای پوتین و بسیاری از مفسران روسیه میخواهند جهان خارج را متقاعد کنند که کاملاً جدی هستند.
استدلالشان هم این است:
«بسیاری باور نداشتند که ما به اوکراین حمله میکنیم و یا قلمروی بیشتری را الحاق میکنیم... اما ما این کار را انجام دادیم. حالا هم نمیخواهید باور کنید که از سلاح هستهای استفاده میکنیم... اما ما بلوف نمیزنیم.»
این پیام آقای پوتین است و نخبگان روسیه هم این میان به طور محسوسی نقش سرنوشتسازی ایفا میکنند.
با این حال تفاوتی مهم میان تهاجم روسیه به اوکراین، و تهدید به توسل به سلاحهای هستهای وجود دارد...
...روسیه تا پیش از تهاجم شدیداً سعی داشت این تصمیم خود را انکار کند... اما حالا دارد کاری درست برعکس آن را انجام میدهد.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
اعترافات جاسوس ایران در تل آویو
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش