شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ 27 July 2024
سه‌شنبه ۰۷ آذر ۱۴۰۲ - ۱۸:۲۶
کد خبر: ۶۷۳۷۰

بیتا بانو؛ نگاهی به تجلی زیست بیتا فرهی در کاراکتر بانو

نویسنده :
سارا قنواتی

بیتا فرهی برای بار دوم در کنار خسرو شکیبایی جلوی دوربین مهرجویی قرار گرفت. زوج مریم‌بانو و محمود. مهرجویی این بار قصه‌ی زنی را به تصویر می‌کشد که طرد می‌شود و نقطه‌ی‌ عطف نسبتا بزرگی را در کارنامه‌ی هنری‌اش رقم می‌زند. گویی بانو ادامه‌ی سلسه افکار مهرجویی بود و در حرفه‌اش داشت به تکامل می‌رسید. بانو در ابتدا توقیف و سپس اکران شد.‌

محوریت بانو گمان می‌رود بسیار عمیق باشد. مهرجویی به گونه‌ای شیک به آن پرداخته و نقش و عنصر زن را پر حیات به تصویر کشیده است. از ابتذال دوری کرده و بسیار درست، مفهوم جنسیت را نیز بیان کرده است.

محمود شوهر مریم‌بانو عزم سفر به سوی زنی مطلقه را به دیاری دیگر می‌کند. بانو تنها می‌شود و تصمیم می‌گیرد کرمعلی و همسرش هاجر باردار را که اخیرا بی‌خانمان شده‌اند به عمارتش دعوت کند. رفته رفته به تعداد افراد آن خانه که همگی از فامیل‌های کرمعلی و هاجر هستند اضافه می‌شود. بانو شاهد سرقت قربان‌سالار پدر هاجر است که به کمک هم‌دستش مادام از خانه سرقت می‌کند. خشمگین می‌شود اما خودش را بی‌آب و غذا حبس می‌کند.

در بی‌نظمی و آشفتگی خانه این محمود است که سرخورده از معشوقه بازمی‌گردد و تلاش می‌کند خانه را سامان دهد. اما خانه سامان‌یافته را دیگر، بانوی آشفته‌ی رها نمی‌خواهد.

بیتابانو سانتیمانتال نیست. شیک است و غروری چشم‌گیر دارد. زنانه‌گی در او موج می‌زند، مطالعه می‌کرد، می‌فهمید، می‌دانست و رها می‌کرد. نقشی که گمان می‌برم خودِ خود بیتا فرهی است.

زنی خوش سیما و شیک‌پوش با صدایی خش‌دارِ جذاب، که پشت نگاهش غروری شیک را دارد.

همانند هامون جرقه‌ی نوشتن بانو برای مهرجویی بزرگ از خاطره و اتفاقی در زندگی شخصی‌اش رقم خورده است. برخلاف هامون این‌جا نقش بانو پررنگ‌تر است و مخاطب خواهی نخواهی برای استیصال و غرور بانو توامان درگیر عاطفه می‌شود.

در سه اپیزود فیلم روندش را طی می‌کند و بانو کامل می‌شود. در ابتدا از بی‌پناهی روی به گرمایی امیدبخش اما جعلی می‌آورد و میهمانانی به خانه‌اش دعوت می‌کند. مطرود و متروک اما سرگرم گرمی آفتاب تموز و مرغ بریانی می‌شود. به‌تدریج میهمانان به نقش مزاحم و‌ دزد درمی‌آیند و این شارلاتانی بانو را فلج می‌کند. فرهی این دو پرده را با هوشیاری فراوان و تک‌محور به رخ تماشاگر می‌کشد و بازیگری برنده است. البته که عناصر آفتاب و برف و‌ بوران به‌شدت به تکامل نقش بانو و فهماندن بسیار ساده و صریح اما زیبا به مخاطب کمک کرده است. در اپیزود آخر اما فرهی پخته‌گی‌اش را بسیار خوب نشان می‌دهد. زمانی که همسر بی‌وفا برمی‌گردد و در تلاش است خانه را آشیانه‌ی امن کند. بانو با وقاری که ویژگی فرهی است می‌فهماند که یار بد هیچ‌کجای ماجرا نیست و عزم به ترک کل خانه می‌کند.

مریم‌بانو در مقایسه با مهشید هیچ گره‌ای به هنگام جدایی برایش وجود ندارد و سکانس آخر، آن کوپه‌ی قطار و نم قطرات باران گویای این است. شاید که بانو خود فرهی است؛ قوی، زیبا، مستقل و دارای هویت...

ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

علی لاریجانی در یک قدمی دبیری شورای عالی امنیت ملی

آقای کیانیان! بگذاریم پزشکیان خودش باشد!

جایی برای پیرمردها هست؟!

بابک زنجانی؛ از بسیجی اقتصادی تا همیار طلبکار!

علی اکبر صالحی بیشترین شانس را دارد؛ تنها کسی که موفق به کسب مجوز مذاکره با امریکا شده

چرا روسای جمهور آمریکا ترور می‌شوند؟| چه کسانی کشته و چه کسانی جان سالم به‌در بردند؟

یزد در مسیر کابل شدن؟!

نسخه تاریخی برای درمان ایران؛ این کهن‌درخت، راهی جز اصلاحات ندارد

‏سناریوهای ۱۵ تیر

اینفوگرافیک؛ همه مخالفان پزشکیان

اینفوگرافیک؛ آن‌ها که به پزشکیان گفتند آری

پیام مهم سیدمحمد خاتمی: در انتخابات گذشته رأی ندادم و با اکثریت همصدا شدم| اینک اما فرصتی پیش آمده که امیدوارم روزنه‌ای باشد به فضایی که در آن صدای اکثریت شنیده شود| به دکتر پزشکیان رای خواهم داد

بازی زیرپوستی پورمحمدی؛ مرد مرموز مناظرات، فرشته نجات قالیباف و عامل اجماع جبهه انقلاب 

ما در زمان قاجار خیلی بدبخت بودیم؟!

پیشنهاد سردبیر
زندگی