در تمام سالهایی که دور از رسانهی ملی بوده، درست در روزهایی که نامش به لبه پرتگاه فراموشی رفته، با ترفندهای رسانهای خود را به سرخط خبرها بازگردانده است. درست مثل اینروزها که با ترفندهای رسانهای به دنبال ابقای جایگاهش در دولت تازه است.
«ضرغامی» در آخرین گفتوگویش با بازخوانی روایتی از یک جلسه در شورای عالی فضای مجازی گفته «حسن روحانی»، رییس جمهوری پیشین، نمیدانست لایت اینستاگرام یعنی چه و با مثالی از یک زن در ساحل، متوجه شدند لایو چیست. او گفته: «دختره رفته کنار دریا، دوربین رو گذاشته روی پاهاش و تا نزدیک بالا برده و زنده است. ۵۰۰ نفر کامنت میگذارن که دوربین رو یه ذره ببر بالاتر»!
صحبتهای وزیر میراث فرهنگی دولت سیزدهم در یک نگاه، شاید تخریب رییس جمهوری پیشین به نظر برسد و از نگاهی دیگر شاید توجیه هوشمندانه فیلترینگ فضای مجازی باشد و شاید هر دو؛ در آستانه انتقال کامل قدرت در پاستور و معرفی کابینه جدید به مجلس اما صورت مساله تغییر میکند. ضرغامی حالا با مطرح کردن نامش در فضای رسانه، به دنبال ابقا در دولت «مسعود پزشکیان» با حفظ جایگاه است. این فضاسازیها اما سیاههی عملکرد او را سفید نمیکند.
ریاست عزتالله ضرغامی در صداوسیما شاید یکی از سیاهترین دوران را برای رسانه ملی رقم زد. فضاسازیهای رسانهای شبکههای تلویزیونی در دهه ۸۰ که برای پیشبرد اهداف اقلیت تندرو در کشور انجام میشد، تنها بخشی از این سیاهی است. در خردادماه همان سال، پخش اعترافات تلویزیونی «مازیار بهاری» در «پرستیوی»، منجر به طرح شکایت برتانیا علیه این شبکه تلویزیونی و لغو پروانه فعالیت تولیدی و قطع فرکانس پخش شبکه خبری پرستیوی از طریق ماهواره شبکه اسکای شد.
ضرغامی پس از اتمام مسوولیتش در صداوسیما، همزمان با حضورش در شورای عالی انقلاب فرهنگی، فعالیت گستردهای در فضای مجازی داشت. با نزدیکتر شدن به ماههای پایانی دولت دوم حسن روحانی، آقای دوربینی اصولگرایان فرصت را برای مطرح شدن در فضای رسانهای و رزو صندلی در انتخابات ریاستجمهوری مناسب دید. باز نشر عجیب و شبانه گفتوگویی جنجالی ضرغامی یک نمونه از این فرصتطلبی بود.
او در این گفتوگو میگوید: «من خودم نماز جمعه که میرفتم یکی از کارهایم این بود که مینشستم و از دستفروشها خرید میکردم؛ عذر میخواهم مثلا لباسهای زیر که میخواستم بگیرم آنجا ارزان بود و بزرگ و در سایز من بود، قشنگ چمباتمه میزدم پنج تا سوا می کردم. از وقتی مسئول شدم دیدم دیگر نمیتوانم بنشینم آنجا ببخشید شورت مردانه سوا کنم. احساس کردم این برایم یک محدودیت شد».
واکنشها به بازنشر این گفتوگو در شبکههای اجتماعی تند و تیز بود. «محمد مهاجری»، فعال سیاسی اصولگرا در واکنش نوشته بود: «خاک بر سر من که عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی و رییس سابق صداوسیمای مملکتم برای چندتا رأی بیشتر در انتخابات ۱۴۰۰، لباس زیرش را بیرق خود قرار میدهد. انتخاباتی که نکوست از تبلیغاتش پیداست».
تمام این تلاشهای رسانهای ضرغامی اما آن سال بینتیجه بود. شورای نگهبان در خردادماه ۱۴۰۰ با رد صلاحیت ضرغامی نام او را در لیست رد صلاحیتشدهها در کنار «محمود احمدینٰژاد»، قرار داد. چند ماه بعد او توانست با کسب رأی اعتماد مجلس متصدی وزارت میراث فرهنگی دولت سیزدهم باشد.
در دوره ۳ ساله وزارت سید عزتالله ضرغامی، به جرأت میتوان گفت که تقریبا هیچ شهر تاریخی در کشور از گزند ناکارآمدی این وزارتخانه در امان نبوده است. از شیراز و آسیب به بافت تاریخی این شهر در پی ساخت مترو و آسیب به بافت شهری اطراف حرم شاهچراغ تا لطمه به بافتهای تاریخی اصفهان کاشان و تبریز با عناوین متفاوت.
با این حال، ضرغامی همواره تلاش کرده این ناکارآمدی را با ترفندهای رسانهای به حاشیه ببرد. در یک نمونه، او در سفری به «تخت جمشید»، در حالی که نگرانیها از فرونشست مقبره کوروش بالا گرفته بود، گفت: «مردم به دلیل مقبره کوروش نمیتوانند کشاورزی کنند و چاه بزنند». بازنشر و همرسانی این اظهارات در فضای مجازی، اصل ناکارآمدی وزارت میراث فرهنگی را برای مدت قابل توجهی به حاشیه برد. با نگاهی به آمار مربوط به گردشگری و وضعیت صنایع دستی کشور در سه سال گذشته، میتوان دید کارنامه ضرغامی در دیگر حوزههای مسوولیتش نیز به همین شکل بوده است.
طبق شنیدههای فراز، ضرغامی حالا در تلاش است تا با توسل به شیوهی همیشگی، صندلیاش را در وزارت میراث دولت مسعود پزشکیان حفظ کند. اما به نظر میرسد که مسوول یکی از ناکارآمدترین وزارتخانههای دولت سیزدهم برای دستیابی به چنین هدفی به چیزی بیش از اظهارات نظرهای خلاف عرف نیاز دارد.
این خبر تکمیل میشود
بررسی نفرات برتر کنکور ۱۴۰۳ چه میگوید
گفتوگوی فراز با مهدی ملکمحمد روانشناس:
بازار سیاه خرید و فروش اعضای بدن؛ روایت یک واسطه از پشت پرده خرید کلیه
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک