در خصوص تعداد خودکشی کارگران متاسفانه آمار قابل استنادی وجود ندارد اما تنها در یک کارخانه از سال ۱۴۰۰ تا به امروز، هشت کارگر اقدام به خودکشی کردهاند. این آمار جدای از مرگ کارگران به دلیل حوادث مرتبط با کار است. در شرایطی که هر مرگ ناشی از خودکشی اهمیت ویژهای دارد، آمارهای مرتبط با خودکشی کارگران نمایانگر عمق بحران اقتصادی و اجتماعی در ایران است.
حسن صادقی، فعال حوزه کارگری، در گفتگو با فراز درباره عوامل خودکشی در کشورهای مختلف میگوید: «آنچه که عامل پیشامدهای اینچنینی در کشورهای مختلف است به دو دسته تقسیم میشود. نوع خودکشی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه متفاوت است. در کشورهای در حال توسعه، خودکشیها به مسائل زندگی و مشکلات معیشتی مربوط میشود. این مشکلات زمینهساز آسیبهای اجتماعیاند و آسیبها منجر به آن میشود که افراد به اعتیاد و جرم سوق داده شوند و در نهایت زندگی آنها از هم پاشیده شود.»
وی در ادامه توضیح میدهد: «در کشورهای پیشرفته، معمولاً خودکشیها با آسیبهای اجتماعی ارتباطی ندارند بلکه نوع تنوع زندگیها و سبک زندگیها منتج به سرخوردگی و خودکشی در افراد میشود. قطعاً مسائل فرهنگی در این موضوع نقش دارند، اما مسائل اقتصادی در کشورهای در حال توسعه پررنگتر است. در حوزه خانوار، سرخوردگی و بههمریختن ساختار زندگی که ناشی از شکافهای اجتماعی موجود است، باعث میشود که افراد احساس کنند دچار عقبافتادگی از سایرین شدهاند. بخشی از دلایل خودکشی مسائل اجتماعی است که منجر به تحت تأثیر قرار دادن زندگی شخصی و اجتماعی افراد میشود.»
صادقی به آمار خودکشی در ایران اشاره کرده و میگوید: «سالانه حدود ۵ درصد میزان خودکشی در کشور ما افزایش مییابد. در استانهایی که نرخ اشتغال کمتر و رکود اقتصادی بیشتر است، آمار خودکشی بالاتر است. الان بیشترین فشار اقتصادی بر دوش طبقه کارگر است. کارگران شاغل و بازنشسته مزد مکفی دریافت نمیکنند. آماری از خودکشی بازنشستگان وجود دارد و دلیل آن مشکلات معیشتی است. بسیاری از بازنشستگان بعد از یک عمر کار کردن سرپناهی برای خود ندارند و درآمد آنها کفاف هزینههای زندگیشان را نمیدهد. برخی از بازنشستگان به دلیل همین مشکلات خانه را ترک میکنند و بعد از مدتی اقدام به خودکشی میکنند. خودکشی کارگران از ناهنجاریهای اقتصادی نشئت میگیرد. عامل خودکشی در حوزه کارگری مسائل اقتصادی است.»
علیرضا شریفی یزدی، روانشناس اجتماعی، نیز در این باره میگوید: «خودکشی محورها و عوامل متعددی دارد. در خصوص خودکشی کارگران دو عامل اصلی نقش دارد: یک، مسئله معیشت و ناتوانی در تأمین نیازهای اقتصادی است و دیگری سختی کار است که همراه با خود تفریح و فراغت را به همراه ندارد. بخش زیادی از کارگران بیمه نیستند و در سیستم دیده نمیشوند. آنها کارگران روزمزدیاند که مشغول به کار و در جامعه گم میشوند. در نتیجه این دو عامل از عاملهای اصلی خودکشی کارگران در کشور ما است.»
وی در ادامه توضیح میدهد: «ناکامی به سراغ افراد میرود و به آنها احساس عدم امنیت میدهد و این احساس موجب اضطراب در میان آنها میشود. افرادی که نمیتوانند اضطراب را حل کنند به خشم و پرخاش بدل میشود. همچنین، چون توان بهکارگیری خشم و پرخاش علیه دیگری وجود ندارد، آن را نسبت به خود اعمال میکنند که در دو وجه خودزنی و خودکشی خود را نشان میدهد.»
شریفی یزدی به تفاوتهای انگیزه خودکشی در ایران و کشورهای دیگر اشاره کرده و میگوید: «همه آسیبهای اجتماعی در کشورهای دیگر نیز وجود دارد. اما مسئله تعداد و انگیزه خودکشی است. یک کارگری که در کارخانهای در آلمان کار میکند سطح زندگی بالاتری از قشر متوسط رو به بالای ایران دارد؛ بنابراین انگیزه او برای خودکشی مسئله معیشت نیست. در ایران وجه تمایز این است که خودکشی کارگر به خاطر کارگر بودن و درآمد کم او است. عامل اصلی خودکشی کارگران در کشور ما سختی کار و تنگی معیشت آنها است.»
خودکشی کارگران در ایران به دلیل مشکلات معیشتی و شرایط سخت کاری، چالشی بزرگ و نگرانکننده است که نیازمند توجه و اقدام فوری است. آمار خودکشی کارگران نشاندهنده عمق بحران اقتصادی و اجتماعی است که کارگران با آن مواجهاند.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟