«لادن عباسیان»، رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران، اخیرا در گزارشی اعلام کرده که شیوع مصرف محرکهای روانگردان همچون ماریجوانا و آمفتامین، خطر رفتارهای جنسی پرخطر را به شدت افزایش داده است. این مواد، با ایجاد اختلالات شناختی و رفتاری و تحریک میل جنسی، زمینه انتقال اچآیوی از طریق روابط جنسی را گسترش میدهند.
این اظهارنظر که نشان از تغییری اساسی در الگوی انتقال اچآیوی دارد، میتواند بیانگر اهمیت اجرای برنامههای کاهش آسیب باشد. با این حال، به نظر میرسد مدیران و سازمانهای مربوطه نه تنها آگاهی چندانی نسبت به اجرای این برنامهها ندارند، که آموزش لازم را نیز دریافت نکردهاند. به همین دلیل احتمالا در کنترل موج فعلی شیوع اچآیوی از طریق رابطه جنسی، با موانعی روبرو خواهیم بود.
رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران در رابطه با میزان مبتلایان به اچآیوی میگوید: «طبق آخرین آمار ۱۴۰۳، تست اچآیوی ۲۴ هزار و ۷۶۰ نفر مثبت شده اما تخمین زده میشود که ۴۴ هزار نفر اچآیوی مثبت داشته باشند.» بر اساس آمارها، در گذشته تزریق مواد با استفاده از سرنگ مشترک مهمترین عامل انتقال ویروس در ایران بود. آن طور که عباسیان میگوید ۵۳ درصد مبتلایان به اچآیوی از این طریق مبتلا شدهاند.
امروز اما در مسیر انتقال اچآیوی، روابط جنسی پرخطر جایگزین تزریق مواد شده است. عباسیان در همین خصوص توضیح میدهد: «۲۸ درصد از مجموع مبتلایان به اچآیوی، از طریق روابط جنسی به این ویروس مبتلا شدهاند و این درصد در آمار شش ماهه نخست ۱۴۰۳، به ۶۵ درصد می رسد.» این در حالی است که ابتلا از طریق تزریق مواد به تنها ۱۰ درصد رسیده است.
دکتر مینو محرز، رئیس سابق مرکز تحقیقات ایدز، در مصاحبهای پیشتر هشدار داده بود: «یکی از مهمترین چالشهای پیشگیری از اچآیوی، تغییر الگوهای انتقال این بیماری است. زمانی تمرکز ما بر مصرفکنندگان تزریقی بود، اما اکنون باید بهطور ویژه به رفتارهای جنسی پرخطر، بهویژه در میان جوانان، توجه کنیم.»
رئیس مرکز تحقیقات ایدز در رابطه با موارد ابتلا در میان زنان میگوید: «۱۹ درصد از ۲۴ هزار و ۷۶۰ نفری که اچآیوی مثبت دارند را زنان تشکیل میدهند و این درصد در آمار شش ماهه نخست سال ۱۴۰۳ به ۳۲ درصد میرسد؛ بنابراین الگوی انتقال اچآیوی که قبلا بیشتر در مردان بوده الان زنان را نیز شامل شده است». سپیده علیزاده، فعال اجتماعی، با تاکید بر تغییر شیوه انتقال میگوید: «بدیهی است که با تغییر الگوی انتقال اچآیوی از مصرف مواد به رابطه جنسی، تعداد زنان مبتلا افزایش پیدا میکند.»
در این شرایط به نظر میرسد زنان دارای رفتار پرخطر جنسی، بیشتر از دیگر گروهها باید تحت حمایت و مراقبت قرار گیرند. این زنان میتوانند به راحتی افراد دیگر را مبتلا کنند و خود نیز در صورت عدمشناسایی، با مشکلات جسمانی زیادی مواجه میشوند. مسئلهای که میتواند در ادامه پدیده فرزندآوری و مراقبت از کودکان را دچار چالش کند و به نهاد خانواده آسیب زند.
هدف نهایی برنامههای کاهش آسیب که با هدف کنترل پیامدهای مرتبط با اعتیاد اجرا میشوند، پیشگیری از گسترش اچآیوی است. علیزاده میگوید: «این برنامهها شامل توزیع سرنگهای استریل و ارائه خدمات بهداشتی به گروههای آسیبپذیر میشود، اما اکنون باید به سمت توزیع وسایل پیشگیری از بیماریهای مقاربتی و ارائه مشاورههای شبانهروزی برای گروههای پرخطر گسترش یابد.»
به طور کلی برنامههای کاهش آسیب تنها به دنبال کنترل افراد و جلوگیری از بروز رفتارهای آسیبزاست؛ چراکه نمیتوان در زمانی کوتاه راهحلی برای خود مسئله در نظر گرفت.
علیزاده در رابطه با اجرای برنامههای کاهش آسیب میگوید: «هرچند الگوی انتقال اچآیوی در ایران و جهان تغییر کرده، سیاستگذاران ایرانی هنوز نسبت به اهمیت این برنامهها در کاهش روابط جنسی پرخطر آگاهی چندانی ندارند و اجرای آنها را جدی نمیگیرند.»
سازمان بهزیستی، که مسئولیت مهمی در اجرای برنامههای کاهش آسیب داشته، به دلیل ادغام بخش پیشگیری از اعتیاد با حوزه اجتماعی، نقش کمرنگتری در این زمینه ایفا میکند. این تغییرات نگرانیهای زیادی برای فعالان اجتماعی ایجاد کرده است؛ چرا که با کاهش اجرای این برنامهها، احتمال گسترش موج انتقال اچآیوی از طریق روابط جنسی پرخطر افزایش مییابد.
افزون بر این، دستورالعملهای وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی در رابطه با اچآیوی قدیمی است. در واقع تغییر الگوی انتقال از یک الگوی جهانی پیروی میکند و امروزه در تمامی کشورها روابط جنسی پرخطر عامل اصلی ابتلا به اچآیوی است. با این حال، شیوهنامههای مقابله با این موج در ایران چندان به روز نیست.
برخی از موسسات از نظر قانونی موظف به اجرای برنامههای کاهش آسیب هستند. این موسسات از خود سازمان بهزیستی سرنگ استریل و وسایل مراقبت جنسی دریافت میکنند. علیرغم تعهد قانونی این نهادها به توزیع وسایل پیشگیری، موانع اجتماعی و فرهنگی در استفاده از این وسایل همچنان پابرجاست. عدهای از زنان دارای رفتارهای جنسی پرخطر از حمل وسایل مراقبت جنسی واهمه دارند چراکه فکر میکنند در صورت دستگیری، این وسایل به عنوان مدرک جرم ضمیمه پروندهشان میشود. این ترس سبب کاهش استفاده از وسایل مراقبت جنسی در شرایط پرخطر میشود.
عباسیان در رابطه با کاهش آمار مبتلایان به اچآیوی از طریق مصرف مواد میگوید: «این مسئله نشان می دهد برنامههای کنترلی و کاهش آسیب ما در گروهی که اعتیاد تزریقی داشتهاند، موفق بوده است.»
بررسیها نشان میدهد که امروزه مواد تزریقی دیگر چندان پرطرفدار نیست و جوانان به محرکهایی مثل آمفتامین بیشتر گرایش دارند. سپیده علیزاده در رابطه با اهمیت پیگیری برنامههای کاهش آسیب میگوید: «این یک فرصت خوب است که جنس مواد مصرفی دیگر مثل قبل قابل تزریق نیست اما این ترس همچنان وجود دارد که در آینده با تغییر نوع مواد، نرخ ابتلا به اچآیوی از طریق مصرف مواد دوباره افزایش یابد.»
اهمیت این برنامهها از آن جا مشخص میشود که امروز به هر حال نرخ ابتلا از طریق استفاده از سرنگ آلوده به شدت کاهش یافته است. سپیده علیزاده در این رابطه میگوید: «برنامههای کاهش آسیب در تمامی الگوهای انتقال باید در دستور کار قرار گیرد. هرچند امروز نرخ ابتلا از طریق مصرف مواد کاهش یافته، برنامههای کاهش آسیب نباید متوقف شود. اگر زمانی لازم بود سرنگ و سوزن استریل توزیع کنیم، امروز توزیع وسایل مراقبت جنسی اهمیت دارد.»
برنامههای کاهش آسیب که تاکنون تاثیرات مثبتی داشته، نباید متوقف شود. غفلت از گسترش آنها میتواند منجر به شیوع غیرقابل کنترل اچآیوی، بهویژه از طریق روابط جنسی پرخطر شود. از طرفی ممکن است با بیتوجهی به اجرای برنامههای کاهش آسیب، نرخ ابتلا به اچآیوی در میان مصرفکنندگان تزریقی دوباره افزایش یابد. از طرفی دیگر نیز، عدم اجرای این برنامهها متناسب با الگوی فعلی انتقال، میتواند تعداد مبتلایان از طریق رابطه جنسی را افزایش دهد.
ویدیو:
گفتوگو با سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس
دکتر فرهاد تیمورزاده در «کما»
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟