يکشنبه ۲۳ دی ۱۴۰۳ 12 January 2025
دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۳
کد خبر: ۸۶۶۲۱

اردوغان چگونه با اسلحه آب سوریه را به زانو در آورد

اردوغان چگونه با اسلحه آب سوریه را به زانو در آورد
ریشه‌های اقتصادی فروپاشی نظام سوریه و سرنگونی بشار اسد به بیش از ۲۰ سال پیش برمی‌گردد و نمی‌توان شرایط جغرافیایی و اقتصادی این کشور را در ایجاد وضعیت امروز سوریه و تسلط گروه بنیادگرای تحریرالشام نادیده گرفت.

رودهای دجله و فرات نام‌های آشنایی برای ایرانیان هستند و در ذهن اغلب ما کشور عراق را تداعی می‌کنند اما این دو رودخانه‌ی عظیم و طولانی آب و حیات را در مناطق و پهنه‌های بزرگی از چهار کشور تامین می‌کنند: ترکیه، سوریه، عراق و ایران.

رودخانه فرات از ترکیه سرچشمه می‌گیرد، پس از ورود به سوریه و گذر از این کشور وارد عراق می‌شود و در پایان به تالاب هورالعظیم می‌ریزد. روخانه دجله مستقیماً از ترکیه وارد عراق می‌شود و پس از پیوستن به فرات در امتداد مسیر به اروند رود می‌پیوندد و سرانجام به تالاب هورالعظیم سرازیر می‌گردد. بنابراین میزان اصلی آب ورودی این تالاب مرزی که بین ایران و عراق قرار دارد، از دجله و فرات تأمین می‌شود.

این زیست‌بوم چند صدهزار ساله در ۲ قرن اخیر به دلیل تغییر مرزها، تحولات منطقه‌ای و به‌ویژه سدسازی و سیاست‌های آبی، به‌شدت تحت تاثیر قرار گرفته و بحران‌ساز شده است. سرچشمه‌ی اصلی این بحران‌ها در سرچشمه‌ی اصلی رودخانه‌ها یعنی ترکیه است؛ جایی که رئیس‌جمهور آن سودای بازآفرینی عثمانی بزرگ را در سر دارد و برای رسیدن به این مقصود نه‌تنها از بحران و آشوب در کشورهای همسایه‌اش استقبال می‌کند، بلکه به آن‌ها دامن می‌زند یا در ایجادشان نقش‌های مهمی ایفا می‌کند.

وقتی از حیات و زندگیِ وابسته به رودخانه‌های مشترک در این کشورها حرف می‌زنیم، منظور فقط آب آشامیدنی یا کشاورزی نیست؛ هوا، پوشش گیاهی، گونه‌های جانوری، زیست‌بوم و اقلیم و نیز شرایط اقتصادی و سیاسی در این کشورها کاملا به دجله و فرات وابسته و پیوسته است. سدهایی که ترکیه طی سال‌های اخیر در بالادست دجله و فرات احداث کرده، کشاورزی و اقتصاد را درون مرزهای خودش رونق بخشیده و برای سه کشور دیگر تغییرات اقلیمی، توفان‌های غبار و شن، خشکسالی، قحطی و بحران‌های سیاسی و اقتصادی به دنبال داشته است.

تاثیر سدسازی ترکیه بر جنگ داخلی سوریه

گاپ، طرحی که منطقه را به هم ریخت

ترکیه از سال ۱۹۹۲ با ساخت یک مجموعه سد روی دجله و فرات، مسیری را آغاز کرد که بحران و خشکسالی را برای سه کشورِ در امتداد این رودها را به دنبال داشت. گاپ یا طرح آناتولی جنوب شرقی شامل ۱۴ سد روی فرات، ۸ سد روی دجله و ساخت ۱۹ نیروگاه برق‌آبی است. پس از تکمیل این طرح ۱/۷ میلیون هکتار زمین کشاورزی در ترکیه آبیاری می‌شود و سالانه ۵۵ میلیارد کیلووات ساعت برق در این کشور تولید خواهد شد.

سد آتاتورک اولین سازه‌ی بزرگ گاپ بود که سال ۱۹۹۲ با ظرفیت ۴۸ میلیارد متر مکعب تکمیل شد و سطح زیر کشت را در جنوب دریاچه‌ی سد بالا برد. پیامدهای زیست‌محیطی و مشکلات کشورهای همسایه از همان آغاز آب‌گیری آتاتورک شروع شد که آب فرات به مدت یک ماه کاملا قطع شد.

سد ایلیسو (ILisu) یکی از مهم‌ترین سدهای این طرح است. ساخت آن از سال ۲۰۰۶ شروع و انحراف مسیر دجله در ۲۰۱۲ نهایی شد. و با گنجایش ۱۰.۶ میلیارد متر مکعب (۲ برابر کرخه)، دومین سد بزرگ ترکیه و یکی از سدهای بزرگ جهان به شمار می‌آید. افتتاح و آبگیری سد به دلیل اعتراض‌های بسیار تا آبان ۱۳۹۸ به تعویق افتاد و آبان ۱۴۰۰ رسما با حضور اردوغان افتتاح شد. این سد بیش از ۱۲۱ هزار هکتار از اراضی دیم ترکیه را به اراضی آبی مدرن تبدیل کرد ولی و به نظر کارشناسان کشاورزی ترکیه، فقط ۱۰ درصد از حجم آب مخزن سد برای سیراب کردن این زمین‌ها کافی بود.

اعتراض فعالان محیط‌زیست و باستان‌شناس

پس از تکمیل نهایی طرح گاپ، ترکیه حدود ۴۵ درصد آب رودخانه‌های دجله و فرات را کنترل خواهد کرد. بر اساس بعضی پژوهش‌ و بررسی‌ها، با تجمع حجم زیادی آب پشت سد که میزان تبخیر از سطح دریاچه‌ را بالا می‌برد، سطح رطوبت منطقه تغییر می‌کند و سامانه‌ آب‌شناختی (هیدرولوژیک) حوضه‌ آبخیز این دو رود به هم می‌خورد که باعث تغییر اقلیم می‌شود. افزایش گرمایش زمین می‌تواند میزان آب ورودی به عراق را تا ۸۰ درصد کاهش دهد.

با آبگیری سد ایلیسو یک منطقه‌ی باستانی با قدمت بیش از ۱۰۰۰۰ سال و چندین روستای کردنشین کاملا زیر آب رفت و ۱۹۹ روستا و شهرک تحت تاثیر قرار گرفتند. پس از تکمیل طرح گاپ حدود ۵۵۰ سایت باستانی و آثار تاریخی که از ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد تا پایان حکومت عثمانی به جا مانده‌اند، زیر آب خواهند رفت. 

تاثیر سدسازی ترکیه بر جنگ داخلی سوریه
اهمیت کشاورزی برای سوریه

کشاورزی یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد سوریه است و بیش از ۴۶ درصد مردم این کشور برای تامین زندگی خود به کشت‌وکار وابسته هستند که غیر از تولیدات کشاورزی، زنبورداری، دامداری و پرورش کرم ابریشم را هم شامل می‌شود. زیتون، گندم و پنبه سه محصول صادراتی اصلی سوریه در این زمینه هستند. محصولات کشاورزی و دامداری تقریبا یک چهارم تولید ناخالص داخلی سوریه را تامین می‌کردند و بین ۳۸ تا ۴۷ درصد نیروی کار در این بخش اشتغال داشتند.

جمعیت سوریه از حدود ۱۶ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ به نزدیک ۲۲ میلیون نفر در سال ۲۰۰۹ رسید، در حالی‌که وضعیت اقتصادی و میزان بی‌کاری رو به افزایش بود. سال ۲۰۰۵ برنامه توسعه سازمان ملل متحد اعلام کرده بود ۳۰٪ از جمعیت این کشور در فقر مطلق و ۱۱.۴٪ زیر سطح معیشتی قرار دارند. نرخ بیکاری سوریه سال ۲۰۰۹ بر اساس آمار دولتی نزدیک ۱۲.۶٪ بود ولی مراجع مستقل نرخ ۲۰٪ را درست‌تر ۲۰% می‌دانند. ژوئن همان سال اعلام شد حدود ۷۰۰ هزار خانوار (یعنی نزدیک ۳.۵ میلیون نفر) از مردم سوریه هیچ درآمدی نداشته‌اند.

خشکسالی، بی‌کاری و جنگ داخلی

سوریه سرزمین کم‌آبی به حساب می‌آید و به دلیل شرایط اقلیمی، آب شیرین و قابل شرب آن کافی ندارد. سال ۲۰۰۸ حجم کل آب قابل مصرف در سوریه ۲ /۱۴ میلیارد متر‌مکعب و مصرف سالانه ۵۶ /۱۷ میلیارد متر‌مکعب و پایان همان سال تولید واقعی آب این کشور۸ /۱۱ میلیارد متر‌مکعب بود. سرانه آب مصرفی در این کشور در آن سال به ۶۰ متر‌مکعب هم نمی‌رسید.

با افزایش گرمایش زمین، تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی‌ها در یک قرن اخیر شش بار درگیر خشکسالی شد که آخرین خشکسالی ۵ سال طول کشید و به افزایش بیکاری، مهاجرت روستاییان و بحران اقتصادی منجر شد. حدود ۶۰ درصد از خاک سوریه بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۱ درگیر خشکسالی شد و در این مدت حدود ۷۵ درصد از محصولات کشاورزان و ۸۰ درصد احشام دامداران از بین رفتند. بین ۱.۳ تا ۱.۵ میلیون نفر از جمعیت روستایی مجبور به مهاجرت و حاشیه‌نشینی در اطراف شهرها شدند. با کاهش تولیدات کشاورزی و دامداری، قیمت مواد غذایی و منابع اولیه بالا رفت و بر مشکلات مردم افزوده شد. فقر شدید، سوءتغذیه، فروش اموال، بدهی خانوارها، ناتوانی برای تحصیل فرزندان، اشتغال کودکان و... میزان نارضایتی مردم را افزایش داد.

تاثیر سدسازی ترکیه بر جنگ داخلی سوریه

عوامل مؤثر بر بحران آب و نابودی کشاورزی

فرات و رودهای فرعی آن منبع اصلی آب سوریه برای کشاورزی، تولید برق و تامین آب شرب جمعیت هستند. کاهش سطح آب فرات، افزایش میزان نمک، آلودگی شیمیایی (با آفت‌کش‌ها)، باعث جیره‌بندی آب در دمشق، حلب و چند شهر دیگر شده و توان تولید برق را هم کاهش داده است. در عین حال تخمین زده می‌شود 35% آب دمشق به دلیل فرسودگی لوله‌کشی شهر هدر می‌رود.

نابودی بیش از ۶.۵ میلیون هکتار زمین کشاورزی در کشورهای سوریه و عراق از نتایج سدسازی ترکیه است. سیاست‌های اقتصادی سوریه و کاهش حمایت‌‌های دولتی از بخش کشاورزی باعث کاهش رونق و سوددهی در این بخش و مهاجرت روستاییان به حاشیه شهرها شد.

با شروع طرح گاپ میزان آب ورودی فرات به سوریه از ۸۵۰ سانتی‌متر بر ثانیه به ۵۰۰ سانتی‌متر بر ثانیه کاهش یافت. بخشی از منابع آب سطحی سوریه نیز (۹.۹۴ میلیارد متر مکعب) از آبهای رود فرات و رود عاصی و بارش باران تامین می‌شد. سال ۱۹۹۲ با آب‌گیری سد آتاتورک جریان آب فرات به مدت یک ماه قطع شد.
اعمال نوعی از اصلاحات ارضی و تقسیم مالکیت زمین‌های کشاورزی (به دلیل قوانین ارث سوریه) باعث کوچک شدن زمین‌ها و کاهش بازدهی و برداشت محصول شد.
نبود مدیریت درست در بخش کشاورزی، بی‌توجهی به تامین نیازهای کشاورزان (مانند بذر، کود، سموم کشاورزی، واکسن و داروهای دامی و...)، به‌روز و تجهیز نشدن دستگاه‌های کشاورزی، استفاده نکردن از تکنولوژی در مقیاس وسیع و...

اجرای سیاست‌های بازار آزاد که میزان نابرابری را افزایش داد و باعث شد بخش کمی از جمعیت کشور، بازرگانان و طبقه‌ی هم‌سو با دولت منتفع شوند ولی نرخ بیکاری افزایش یابد و نارضایتی از دولت در مناطق فقیرنشین به‌ویژه شهرهایی مثل درعا و حمص و مناطق فقیرنشین شهرهای بزرگ بالا برود.

نگاهی به نقشه‌ی زیر سلطه‌ی نیروهای بنیادگرای اسلامی مانند النصره، جبهه اسلامی، تحریر‌الشام و نیز مناطق تحت سلطه‌ی داعش نشان می‌دهد هرچند اعتراض‌ها از درعا (جنوب سوریه) شروع شد، این نیروها در مناطق خشک و شهرهای تحت تاثیر بحران آب، نفوذ و قدرت بیشتری داشته‌اند. (ادلب، دیرالزور، رقه)

آسیب سدهای ترکیه به ایران

کاهش آب ورودی به بخش وسیعی از خاک این دو کشور باعث خشکی منطقه و ایجاد کانون‌های فرسایش بادی شده است که به تولید گرد و غبار منجر می‌شود. خاک و غبار برخاسته از عراق وارد ایران می‌شود و استان‌های غربی و جنوبی کشور مثل ایلام، کرمانشاه و خوزستان را درگیر شده‌اند.

از بین رفتن تعداد زیادی از گونه‌های کمیاب گیاهی و جانوری، آلودگی آب، شور شدن خاک، خشکی باتلاق‌ها و حوضچه‌ها، گسترش بیابان‌زایی، تولید ریزگردها و... بعضی از عواقب و پیامدهای سدسازی ترکیه برای سوریه، عراق و ایران هستند. به نظر می‌رسد این کشور غیر از تولید انرژی و گسترش کشاورزی، در صدد تبدیل شدن به قدرت آبی منطقه بوده است.

تالاب بزرگ هورالعظیم ایران یکی از قربانی‌های سدسازی ترکیه است. با کاهش حق‌آبه عراق و ایران از دجله و فرات ورودی آب به هورالعظیم تقریبا قطع و این تالاب به کانون بحرانی ریزگرد در منطقه تبدیل شد. میزان خاک و غبار در این منطقه و هجوم هر ساله‌ی ریزگردها به ۲۵ استان غربی و مرکزی کشور معضل بزرگی است که ایرانیان با آن درگیر هستند.

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر
زندگی