کریس هجز، روزنامهنگار سابق نیویورک تایمز، سالها در مناطق جنگی خاورمیانه و آفریقا حضور داشته و به عنوان یک فعال ضدجنگ شناخته میشود. آنچه در ادامه میخوانید، یادداشتی است از او به بهانه تدوام کمک تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل در جنگ غزه تا آن روز که پاکسازی قومی فلسطین به برپایی یک سرزمین وسیعتر صهیونیسیتی بیانجامد. هجز در این یادداشت تاکید میکند که تداوم نسلکشی غزه و تامین تسلیحاتی این جنگ نه تنها جان هزاران انسان را به خطر میاندازد بلکه جهان را به ورطه انتقامجویی و ترور میکشاند.
این نه پایان کار است نه آغاز آن. این جنگی دائمی و بیپایان است که نه برای نابودی حماس یا آزادی گروگانهای اسرائیلی، که برای ریشهکن کردن کامل فلسطینیها در غزه و کرانه باختری طراحی شده. این تلاش نهایی برای ایجاد اسرائیل بزرگ است؛ کشوری که نه تنها غزه و کرانه باختری، بلکه بخشهایی از لبنان و سوریه را نیز در بر خواهد گرفت. این نقطه اوج رویای صهیونیستی است و با روان شدن رودخانههایی از خون، خون فلسطینیها، لبنانیها و سوریها، به دست خواهد آمد.
نابودی جمعی زمانبر و پرهزینه است. خوشبختانه کنگره آمریکا، فرایند انتخاباتی و روایت رسانهای ایالات متحده در سلطه کامل لابی اسرائیل است. با وجود اینکه ۶۱ درصد آمریکاییها خواستار توقف ارسال سلاح به اسرائیل هستند، به ناچار هزینه آن را پرداخت خواهند کرد. چون کسانی که مخالفت کنند، روانه سیاهچالههای صهیونیستی میشوند، جایی که صدای آنها خفه میشود و حرفهشان به خطر می افتد؛ شاید هم به کل آن را از دست بدهند. هرچند «دونالد ترامپ» و جمهوریخواهان آشکارا دموکراسی را به سخره میگیرند، دموکراتها و جو بایدن نیز همین رفتار را دارند.
ایالات متحده از اکتبر ۲۰۲۳ تا اکتبر ۲۰۲۴ یعنی در طول یک سال جنگ، ۱۷.۹ میلیارد دلار به اسرائيل کمک نظامی کرده است. این مبلغ نسبت به ۳.۸ میلیارد دلار کمک سالانه قبلی آمریکا به اسرائیل، رشد چشمگیری داشته است. در واقع این رقم برای یک سال رکورد است. وزارت خارجه اخیرا به کنگره اطلاع داده که قصد دارد فروش ۸ میلیارد دلار دیگر سلاح به اسرائیل را تایید کند. قرارداد جدید شامل فروش سیستمهای هدایت جیپیاس برای بمبها، گلولههای توپ، موشک، هلیکوپتر و بمبهای بیشتری از جمله ۲،۸۰۰ بمب MK-۸۴ خواهد بود؛ تسلیحاتی که اسرائیل عادت دارد آنها را روی اردوگاههای چادری پرجمعیت در غزه بیاندازد.
موج فشار ناشی از بمب ۲،۰۰۰ پوندی MK-۸۴ ساختمانها را تخریب و زندگی را تا شعاع ۴۰۰ یاردی نابود میکند. با انفجار این بمب، افزون بر این که ششها و اعضای بدن تکه پاره میشود، گودالی به عمق ۵۰ فوت و عرض ۳۶ فوت به جا خواهد ماند. به نظر میرسد اسرائیل از این بمب برای ترور «سیدحسن نصرالله»، رهبر حزبالله، استفاده کرده است.
نسلکشی غزه و تصمیم آمریکا برای تامین مالی آن، نقطه عطف شومی در تاریخ بشر به حساب میآید. این اعلامیهای عمومی از سوی ایالات متحده و متحدان اروپایی آن است که قوانین بینالمللی و انسانی بیمعنی است؛ اگرچه پیش از این این اعلامیهها از سوی ایالات متحده در عراق، افغانستان، لیبی، سوریه و یک نسل قبلتر در ویتنام نادیده گرفته شده بود. اکنون حتی دیگر تظاهر هم نمیکنیم که انسانیت مهم است. آن چه از این پس خواهیم دید، جهانی هابزی است که در آن ملتهایی که پیشرفتهترین سلاحهای صنعتی را دارند، قوانین را تعیین میکنند. کسانی که فقیر و آسیبپذیرند، تنها در برابر این قوانین سر تسلیم فرود خواهند آورد. نسلکشی در غزه الگوی آینده است و کسانی که در جنوب جهانی هستند، این را میدانند.
بیچارگان زمین، آنها که هیچ سلاح پیشرفتهای ندارند و از ارتشهای مدرن، واحدهای توپخانه، موشکها، ناوگانها، واحدهای زرهی و هواپیماهای جنگی بی بهرهاند، با ابزارهای ابتدایی به این نفرتورزی پاسخ خواهند داد. آنها در پاسخ به کارزارهای گسترده ترور دولتی، به صورت فردی اقدام خواهند کرد.
تعجب میکنیم که از ما نفرت دارند؟ ترور، ترور میآفریند. ما این را در نیواورلئان دیدیم؛ جایی که مردی متاثر از داعش، در روز سال نو با کامیونش به جمعیت حمله کرد و ۱۴ نفر را کشت. از این دست اتفاقات را بیشتر هم خواهیم دید. البته واضح است که ما این راه را آغاز کردیم. خلا اخلاقی بمبگذار انتحاری از خلا اخلاقی ما میآید. ناامیدی اسرائیل از مقاومت سرسختانه در غزه، کرانه باختری، یمن و لبنان عطش خونریزی را افزایش میدهد. اعضای کمیته روابط خارجی و دفاع اسرائیل نامهای به وزیر دفاع ارسال کردند و از دولت خواستند که محاصره غزه را تشدید کند.
در این نامه آمده است: «کنترل موثر بر سرزمین و جمعیت، تنها راه پاکسازی خطوط دشمن از نوار غزه و طبیعتا دستیابی به پیروزی قاطع است. بهجای گرفتار شدن در یک جنگ فرسایشی که در آن طرفی که بیشتر خسته میشود، اسرائیل است، باید این کار را کرد.»
در ادامه این نامه آمده است: «حذف از راه دور تمام منابع انرژی، یعنی سوخت، پنلهای خورشیدی و هر وسیله مرتبط (لولهها، کابلها، ژنراتورها و غیره)» باید انجام شود. همچنین وزارت دفاع باید «حذف تمام منابع غذایی، از جمله انبارها، آب و وسایل مرتبط (پمپهای آب و غیره)» را تضمین کند و «حذف از راه دور هر کسی که در منطقه حرکت میکند و در روزهای محاصره با پرچم سفید خارج نمیشود» را تسهیل کند.
در جمعبندی این نامه آمده است: «پس از این اقدامات و روزهای محاصره بر کسانی که باقی میمانند، ارتش اسرائیل باید بهتدریج وارد شود و پاکسازی کامل لانههای دشمن را انجام دهد. محاصره، کوچاندن جمعیت به یک منطقه بشردوستانه، و محاصره موثر تا تسلیم یا حذف کامل دشمن باید در شمال نوار غزه و به همین ترتیب در هر سرزمین دیگری انجام شود. هر ارتشی همین طور عمل میکند و ارتش اسرائیل نیز باید همین کار را بکند.» خلاصه نامه این است: نابودی وحشیان.
«شمسالدین جبار»، کهنهسرباز ۴۲ ساله ارتش ایالات متحده که با کامیون خود به جمعیتی از جشنگیرندگان سال نو در نیواورلئان حمله کرد، به زبانی با ما سخن گفت که ما برای سخن گفتن با جهان عرب استفاده میکنیم: مرگ بیتبعیض. یعنی هدف قرار دادن بیگناهان، بیتفاوتی سنگدلانه نسبت به زندگی، عطش برای انتقام، شیطانی جلوه دادن دیگران و باور به اینکه سرنوشت یا خدا یا تمدن غربی به ما حق میدهد حتی شده با خشونت، دیدگاه خود را به دیگران تحمیل کنیم. جبار که ویدیوهایی آنلاین منتشر کرده بود و در آنها حمایت خود را از داعش اعلام کرده بود، نسخه قاتل ماست؛ او آخرین نفر نخواهد بود.
وقتی یک جامعه از سرزمین خود محروم میشود، وقتی بیعدالتیهایی که به آن تحمیل میشود غیرقابلحل به نظر میرسند، وقتی «دشمن» همهکاره است، وقتی مردم خود بهعنوان حشرات، سوسکها و «حیوانات دوپا» توصیف میشوند، ذهن از منطق فراتر میرود.
«رابرت فیسک» در کتاب «جنگ بزرگ برای تمدن» مینویسد: «ذهن به دو معنا جذب میشود؛ با ایده زندگی پس از مرگ و با این احتمال که بهنوعی سلاحی فراتر از توانایی هستهای فراهم خواهد کرد. وقتی ایالات متحده در سال ۱۹۸۳ بیروت را به یک پایگاه ناتو تبدیل میکرد و از قدرت آتش خود علیه چریکهای مسلمان در کوههای شرق استفاده میکرد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در بعلبک وعده میداد که خداوند لبنان را از حضور آمریکاییها پاک خواهد کرد. در آن زمان نوشتم که این احتمالا یک نبرد تایتانیکی خواهد بود: فناوری ایالات متحده در برابر خدا. چه کسی برنده خواهد شد؟ سپس در ۲۳ اکتبر ۱۹۸۳ یک بمبگذار انتحاری تنها یک کامیون پر از مواد منفجره را به داخل پایگاه تفنگداران دریایی ایالات متحده در فرودگاه بیروت هدایت کرد و در شش ثانیه ۲۴۱ سرباز آمریکایی را کشت… من بعدها با یکی از تفنگداران دریایی بازمانده که بمبگذار را دیده بود مصاحبه کردم. او به من گفت: «تنها چیزی که به یاد دارم این است که مرد داشت لبخند میزد.»
این اعمال تروریستی یا آنچه در مورد غزه، کرانه باختری، لبنان و یمن اتفاق میافتد، بهانهای است برای توجیه کشتار جمعی بیپایان. این راهی که ما آغاز کردهایم به یک چرخه مرگ در جهان منتهی میشود. به خصوص در زمانهای که تغییرات اقلیمی جهان را تغییر میدهد و نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل و دادگاه کیفری بینالمللی به ابزارهای توخالی بدل شدهاند.
ما در حال کاشتن دندان اژدها در خاورمیانه هستیم؛ همانطور که در اسطوره یونان باستان آمده است، این دندانها در هیئت جنگجویانی خشمگین از خاک سر برمیآورند و برای نابودی ما مصم هستند.
منبع: The Chris Hedges Report (صفحه اختصاصی کریس هجز در substack)
ویدیو:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟