همانها البته این را هم میگویند که «تاس اگر نیک نشیند همه کس نَراد است!» این یکی یعنی گاهی ـ و البته به ندرت ـ آدمهای ناشی و نابلد هم به بختیاری تاس، حریفان قَدَر را فیتلیهپیچ میکنند. وقتی چنین چیزی رُخ میدهد میگویند که «بله آقاجان! تخته، ناشی بَر است!» یا به اصطلاح، به تازه واردان «شانس مبتدی» می دهد. انگار حضرتش با رانت پنهان، موذیانه میخواهد آماتورها را معتاد و نمکگیر کند.
گفته میشود «تخته نرد» را نخستین بار، بزرگمهر خردمند برای سرگرمی نوشیروان اختراع کرد. افسانه باشد یا نه، تخته نرد به گونهای شگفتانگیز با روان جمعی و نوع نگرش ایرانیان ـ به ویژه آنان که سیاست، کسب و کارشان است ـ سازگار و آمیحته است: فوت و فَنِ کار را یاد بگیر، وسط بازی با کُریخوانی، «منم منم» کردن و شامورتیبازی، روی اعصاب حریف برو و به اصطلاح امروزی «جنگ روانی» راه بیانداز اما بدان که همه اینها گرچه لازم و از ضروریات پیروزی است اما کافی نیست! نتیجه نهایی را لغزش تاس روی تخته براق است که تعیین میکند.
برعکس! ممکن است ناشی و نابلد باشی و با اشتباهات مکرر خودت را به مخمصه بزرگی افکنده باشی اما به یاری یک «جفت شش» یا تاسِ دلخواه، ناگهان ورق به نفعت برگردد و ایام به کامت شود!
سیاست ـ و به ویژه سیاست خارجی ـ اما بیش از آنکه به تخته نرد شبیه باشد به زورآزمایی اندیشه و راهبرد در صفحه شطرنج ماننده است: در شطرنج، بخت و اقبال هیچ جایی ندارد. مهرهها توان و محدودیتهای روشنی دارند و برای پیروزی باید برسر تک تک حرکتهای خودت و حریف، از مغزت کار بکشی و اعصابت را بفرسایی. شطرنج در سکوت بازی میشود و تخته نرد بدون کُریخوانی و هارت و پورت مزه ندارد.
مشکل از جایی آغاز میشود که سیاستمداری که لابد باید شطرنجباز باشد، نه تنها به تختهنرد خو گرفته که به «جفت شش» هم معتاد شده باشد. اعتیاد به «جفت شش» البته ویژه این دولت و آن دولت و حتا جمهوری اسلامی و پهلوی هم نیست. پیرزوی انقلاب اکتبر شوروی در گرماگرم نخستین جنگ جهانگیر، «جفت شش» ایران و ایرانی پس از دو سده ناکامی و نامرادی بود. جنگ اکتبر ۱۹۷۳ اعراب اسراییل که منجر به جهش ناگهانی بهای نفت و سرازیر شدن سیلاب دلار به خزانه شد، «جفت شش» پهلوی دوم بود. حمله دیوانهوار صدام به کویت ـ در شرایطی که نزدیک به ۲ هزار کیلومتر از خاک ایران در اشغال عراق بود و اسیران همچنان در بند، «جفت شش» جمهوری اسلامی در سال ۱۹۹۱ بود. چرا راه دور برویم و از تاریخ وام بگیریم؟! ویروس کرونا و شکست ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ «جفت شش» برای رهایی از کمند «فشار حداکثری» بود وگرنه در شرایطی که بیکاری در آمریکا در کمترین اندازه ۶۰ سال گذشته بود و اقتصاد پر رونق، پدر جد بایدن هم نمیتوانست دونالد را از کاخ سفید بیرون کند...
استفاده از «جفت شش» هم البته در جای خود هنری است که همگان ندارند. اگر به بختیاری در کوزه افتادن صدام پس از حمله به کویت، ایران توانست خاکش را پس بگیرد نفسی تازه کند و برای یک دهه ـ بین ۱۹۹۱ تا سپتامبر ۲۰۰۱ـ از زیر سایه تهدید خارج شود، لابد کسانی بودند که گرچه چندان به شطرنج روی خوش نشان نمیدادند اما دستکم هنر استفاده از «جفت شش» را بلد بودند.
چنانکه پیداست، «جفت شش» ۲۰۲۰ که در دولت مرحوم رییسی با دستدست کردن و فریفته شدن به سرابهای دلانگیزی چون «زمستان سخت اروپا» از دست رفت، آخرین «شانس مبتدی» برای سیاستورزان ایرانی بوده و تا اطلاع ثانوی «جفت شش» دیگری در کار نیست. حالا کفگیر به تهِ دیگ خورده و ناترازی از همه سو در جولان است. چاره نیست جز آنکه کمربندها را سفت ببندیم و به جای تخته نرد مفرح و کُریخوانی، شطرنجِ سخت یاد بگیریم. یاد بگیریم که اگر «جفت شش» در کار نباشد، دو دو تا نه پنج میشود و نه شش...
گندهگوییهای رایج در طیف سخت موسوم به انقلابی اما گویای آن است که حضرات نه تنها به «تخته نرد» خو گرفتهاند که بنا نیز ندارند اعتیاد به «جفت شش» را ترک کنند و همچنان در چشمانتظاری لغزش تاسِ مراد بر تختهاند... .
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟