هفته دوم اسفندماه تعدادی از کاربران فعال در حوزه میراث فرهنگی و بناهای تاریخی در توییتر خبر دادند که شهرداری مجوز تخریب ساختمان سینگر را صادر کرده است. وقتی رسانهها هم خبر را منتشر کردند، تکذیبیهها شروع شد؛ تکذیبیههایی که خیال هیچکس را راحت نکرده است و از آنجا که مشخص نیست این بنای قدیمی تهران در خطر تخریب است یا نه؟ نگرانیها ادامه دارد.
عبدالمطهر محمدخانی -سخنگوی شهرداری تهران- در صفحه توییتر -لیکس- خود نوشت: «چند منبع غیرمعتبر براساس یک شایعه، مدعی صدور مجوز تخریب ساختمان تاریخی سینگر شدند! خیلی صریح و شفاف: هیچ مجوزی صادر نشده و فعالیت تجاری در آن ساختمان ادامه دارد. هر تخریب یا تغییری در این ساختمان تاریخی تخلف است و با متخلفان قاطعانه برخورد خواهد شد.»
سیداحمد علوی -رئیس کمیته گردشگری- ۱۹ اسفند در جلسه شورای شهر به صدور مجوز تخریب ساختمان سینگر انتقاد کرد و از شهرداری تهران خواست به جای صدور پروانه تخریب روی ایمنسازی بناهای تاریخی و قدیمی تهران بهویژه ساختمان سینگر تمرکز کند.
محسن سعادتی -معاون میراث فرهنگی استان تهران- نیز در گفتگو با خبرنگار ایلنا اعلام کرد: ساختمان سینگر در دوره پهلوی ساخته شده و از آثار شاخص شهر تهران است. صدور هرگونه مجوز برای تخریب آن بدون استعلام از میراث فرهنگی ممنوع است و پیگیرد قانونی دارد. میراثفرهنگی تا کنون هیچگونه مجوزی برای تخریب این ساختمان ارزشمند، صادر نکرده و مالک موظف است نسبت به مرمت، حفاظت و نگهداری آن تحت نظارت این سازمان اقدام کند.»
ساختمان سینگر مالک خصوصی دارد و میتواند تقاضای تخریب و نوسازی بدهد و اگر بتواند از میراث فرهنگی مجوز تخریب بگیرد، شهرداری هم مجبور است این مجوز را صادر کند. ناصر امانی پس از ذکر این نکته اضافه کرد: « سازمان میراث فرهنگی مسئول محافظت از ساختمان سینگر است و اگر مالک از این سازمان مجوز داشته باشد و شهرداری پروانهی تخریب را صادر نکند، مالک میتواند از شهرداری شکایت کند و حکم الزام صدور پروانه بگیرد.»
ساختمان سینگر مالک خصوصی دارد و میتواند تقاضای تخریب و نوسازی بدهد و اگر بتواند از میراث فرهنگی مجوز تخریب بگیرد، شهرداری هم مجبور است این مجوز را صادر کند. ناصر امانی -عضو شورای شهر تهران- پس از ذکر این نکته اضافه کرد: « سازمان میراث فرهنگی مسئول محافظت از ساختمان سینگر است و اگر مالک از این سازمان مجوز داشته باشد و شهرداری پروانهی تخریب را صادر نکند، مالک میتواند از شهرداری شکایت کند و حکم الزام صدور پروانه بگیرد.»
امانی در ادامه بر اهمیت ساختمان سینگر تاکید کرد: «من هم قبلا در جلسهی شورای شهر در این مورد تذکر داده و از شهرداری خواستهام تا جایی که ممکن است و در حدود اختیاراتش قرار دارد، جلوی تخریب ساختمان سینگر را بگیرد ولی مسئولیت اصلی به عهدهی میراث فرهنگی تهران است. اگر یک ساختمان میراثی و ارزشمند است که از نظر ما این بنا هست، سازمان میراث باید موضوع را به شهرداری و دیگر نهادها اعلام کند که نباید اجازه تخریب یا نوسازی برای آن صادر شود.»
عضو شورای شهر درمورد امکان خرید ساختمان سینگر و محافظت از آن زیر نظر شهرداری گفت: «شهرداری بودجهای برای خرید و مالکیت این بنا یا ساختمانهای مشابه ندارد و چنین مبلغی در بودجه شهرداری پیشبینی نشده است. اگر بنا بر خرید ساختمان سینگر باشد، باید شهرداری تقاضا بدهد و بعد از تایید و تصویب در شورای شهر، بودجهی مورد نیاز تامین شود.
مهدی معمارزاده -کارشناس میراث فرهنگی- مردادماه ۱۴۰۲ به روزنامه اعتماد گفته بود: «همه آثاری که ثبت ملی شدهاند حتما واجد خصیصهای هستند که در این فهرست قرار گرفتهاند؛ داشتن معمار معروف یا مهندسی خاصی که در خانه به کار رفته میتواند دلیل ثبتش باشد. اگر خانهای فقط به واسطه سردر زیبایش ثبت شده باشد، باید گفت وقتی یک سردر ارزشمند وجود دارد حتما آن بنا هم ارزشمند است.»
او بنایی در میدان محمدیه تهران (کوچه مسعود) را مثال میزند که سردری فاخر داشت، اما با آب گرفتن روی آن، بهمرور کل بنا تخریب شده است.
معمارزاده وضعیت بسیار بد بافت تاریخی عودلاجان و سنگلج و خانههای فاخری که به مرور در این محل از بین رفتهاند را نتیجهی مفهوم جدیدی به عنوان «بافت فرسوده» در مقابل «بافت تاریخی» میداند و توضیح میدهد: «این عبارت کلاهی برای پنهان کردن چیز دیگری است. در بافتهای تاریخی مانند عودلاجان یا سنگلج به بدترین شکل بروز پیدا کرده است و حتی وزارت میراث هم با در نظر گرفتن ۱۲ متر ارتفاع، به این بافت تاریخی ضربه زده است چون ۱۲ متر در چنین بافتی، ساختار را به هم میریزد.»
مهران تهرانی -فعال فرهنگی و گردشگری- نیز از فهرست بلندبالای خانههای تاریخی و ثبت شدهی محلهی پامنار گفته بود که طی سالهای متمادی با بهانههای مختلف تخریب شدند. او دلسوز نبودن کارشناسان و کارمندان وزارت گردشگری را یکی از دلایل آسیب به میراث ملی عنوان میکند و توضیح میدهد: «سال ۱۳۴۲ قرار بود بافت فرسوده تخریب و بازسازی شود ولی مخالفتهای زیادی داشت. با توجه به اسناد تاریخی، میراث میدانسته چه خانههایی در این بافت بودند ولی سال ۸۴ و با شروع دورهی مدیریت شهری آقای قالیباف، شهرداری بعضی از این خانهها را خراب کرد که باید گفت کوتاهی و قصور میراث به فاجعه فرهنگی و تاریخی منتهی شد.»
عسگری خانهی شکوهالسلطنه، مادر مظفرالدینشاه را مثال میزند که خریداری و تخریب شد یا خانه امین لشگر که با اطلاعرسانی فعالان حفظ شد و شهرداری آنرا خرید ولی میراث این خانه را ثبت نکرده بود و بنا تهاتر میشود... خانه سرهنگ ایرج در کوچه صدرالعظم هم ۷ سال در اختیار پژوهشکده میراث فرهنگی بوده و در این مدت شاکله خانه از بین رفته است. کالسکهخانه عمارت به سرویس بهداشتی تبدیل شده است.
پامنار یکی از محلههای کوچکتر عودلاجان بوده است که به دلیل سکونت شخصیتهای لشکری، کشوری، درباری، ادبی و فرهنگی اهمیت زیادی دارد. محلهای که در هر کوچه و گذر آن خانهای تاریخی و ردپای تهران قدیم دیده میشود.
بسیاری از خانههای تاریخی سنگلج تخریب شدهاند یا با خطر تخریب مواجه هستند. مهمترین خطری که محله سنگلج را تهدید میکند به تصمیمهای مدیریت شهری و میراث فرهنگی در نیم قرن اخیر مربوط است. هر کدام از اینها با ملاحظات عجیبی با محله سنگلج و سایر محلههای قدیمی تهران برخورد کردهاند. شهرداری در نیمقرن اخیر و مشخصا پس از انقلاب بیتوجه به عناصر هویتی و شاخصههای تاریخی، به توسعه شهری پرداخت و وزارت میراث فرهنگی هم با جیب خالی فقط با ثبت، بناها را نگه داشت ولی به لزوم و اهمیت مراقبت و ترمیم بناهای تاریخی توجه نداشت.
نیما توسلی -نماینده قانونی انجمن سنگلج- اردیبهشت ۱۴۰۱ در گفتگو با جهان صنعت این موضوع را مطرح کرد و گفت: «در سنگلج ۱۷ بنا، خانه و مکان تاریخی ثبت میراث فرهنگی شدهاند. عمارت مستوفیالممالک هم ۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ ثبت میراث فرهنگی شده و مالکیت آن در اختیار وزارت ارتباطات است اما بدون هیچ مرمتی رها شده و استفاده درستی از آن نمیشود. بنا روز به روز از نظر سازهای و ارزشهای معماری در خطر آسیب و تخریب بیشتر است.»
توسلی وضعیت خانهها و بناهای تاریخی سنگلج را اینطور توصیف کرد: «بهندرت میتوان خانه و بنای تاریخی در سنگلج نام برد که مرمت شده باشند. بعضی از نمونهها هم اصولی مرمت نشدهاند؛ مثلا خانه فرهنگ ایروانی که قبلا متعلق به آیتالله ایروانی بود، به مالکیت شهرداری درآمد و به خانه فرهنگ تبدیل شد. خانهی منسوب به «شعبان جعفری» هم تحت تملک شهرداری است و تا حدی مرمت شده اما بسیاری از اماکن دیگر مانند عمارت مستوفیالممالک یا مجموعه موقوفات معیرالممالک هیچ مرمتی نشدهاند.»
ساختمان سینگر که در خیابان سعدی تهران قرار دارد، دورهی پهلوی اول و با اقتباس از سبکهای رایج معماری آن در اروپا ساخته شد که نمونهای نئوکلاسیک برگرفته از معماری کلاسیک قرن شانزده اروپا است. برخی کارشناسان، نیکلای مارکوف -معمار روسی- را طراح آن میدانند؛ کسی که دانشسرای عالی بهارستان و مدرسهی البرز را نیز ساخته است.
به این بنا ساحتمان سینگر گفته میشود چون از ابتدا تا اواخر دههی ۵۰ محل استقرار نمایندگی شرکت سینگر -تولیدکننده چرخ خیاطی- و نمایشگاه محصولات شرکت در طبقهی همکف بود. ساختمان سینگر پس از پیروزی انقلاب متروک شد و اوایل دههی ۶۰ طبقهی همکف به چهار دهانه مغازه رو به خیابان سعدی تبدیل شد و از همان زمان به فروش لوازم صنعتی و بعد به عنوان انبار مورد استفاده قرار گرفت.
ساختمان سینگر در ۲۴ آبان ۱۳۸۵ با شماره ثبتی ۱۶۲۵۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شد و از آن زمان جزو میراث ایرانیان به حساب میآید.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
رادمان رسولی مهربانی در پایان نامه: فصل سوم، قسمت پنجم
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش