
طبق وعده قبلی مقامات ایران و آمریکا، هیئتهای سیاسی دو کشور روز شنبه ۲۳ فروردین وارد عمان شدند تا بر سر برنامه هستهای ایران مذاکره کنند. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، ریاست هیئت ایرانی را بر عهده دارد و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، مسئول تیم مذاکرهکننده آمریکایی است. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران پس از اعلام رسمی آغاز مذاکرات، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد طرفین مذاکره مواضع خود را از طریق بدرالبوسعیدی، وزیر خارجه عمان، به یکدیگر منتقل میکنند. همچنین اعلام شده است که با توافق طرفین، گفتگوهای میان ایران و آمریکا هفته آینده ادامه خواهد یافت.
هرچند ترامپ اعلام کرده بود این مذاکرات به صورت مستقیم انجام میشود، مقامات ایران تاکید کردند مذاکرات غیرمستقیم است. در نهایت مشخص شد مذاکرات با حضور تیمهای مذاکرهکننده در یک محل و دو سالن مجزا برگزار میشود. روزنامه گاردین پیشتر در گزارشی نوشته بود اختلاف بر سر شیوه مذاکره میتواند نشانهای از شکافهای عمیقتر باشد که احتمال موفقیت این مذاکرات را از بین میبرد.
دنیس جت، سفیر سابق آمریکا و استاد روابط بینالملل، در مصاحبه با گاردین میگوید: «اگر حتی نمیتوانید بر سر این موضوع توافق کنید که مستقیم است یا غیرمستقیم یعنی روند این مذاکرات جدی نیست ... خب واضح است که اگر غیرمستقیم باشد، کار خیلی سختتر خواهد بود.» فارغ از بحث نوع گفتگوها، تحلیلگران معتقدند تیمهای مذاکرهکننده و اهداف آنها در گفتگوهای پیشرو اوضاع را پیچیدهتر میکند.
عباس عراقچی که سرپرستی هیئت ایرانی را بر عهده دارد، از باتجربهترین دیپلماتهای ایران است و نقش کلیدی در مذاکرات منتهی به توافق ۲۰۱۵ موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) داشت. در مقابل، ریاست تیم آمریکایی بر عهده استیو ویتکاف است؛ یک میلیاردر فعال در حوزه هتلداری که اعتماد و نفوذ زیادی نزد رئیسجمهور آمریکا دارد. هرچند، به گفته تحلیلگران، ویتکاف هیچ تجربهای درباره ایران یا فرهنگ پیچیده مذاکراتی آن ندارد. کارشناسان میگویند این شکاف دانشی میتواند شکاف درک متقابل میان دو کشور را که هماکنون نیز بسیار عمیق است، تشدید کند. ری تاکیه، کارشناس ایران در شورای روابط خارجی، در مصاحبه با گاردین میگوید: «ما ایرانیها را نمیشناسیم و مطمئن نیستم آنها هم ساختار سیاسی آمریکا، بهویژه در وضعیت فعلی را بهخوبی درک کنند.» به گفته تاکیه، ۴۵ سال قطع ارتباط دیپلماتیک، جهل متقابل را تشدید کرده است.
از سویی دیگر، با توجه به ناکامی ویتکاف در پایان دادن جنگ اوکراین و غزه، تحلیلگران میگویند ویتکاف برای مذاکره با ایران مسیر دشواری دارد. تحلیلگر اکونومیست میگوید: «زمانی که گفتگوهای ویتکاف با روسیه آغاز شد، ترامپ خوشبین بود بتواند جنگ اوکراین را به سرعت پایان دهد. با گذشت دو ماه اکنون این روند به بنبست رسیده است. نسبت به توانایی او در پیشبرد مذاکره با ایران و دشواری تردید دارند. ولادیمیر پوتین، همانطور که انتظار میرفت، شریک مذاکره سختی از آب درآمد. خظر کنونی این است که وضعیت مشابهی با ایران رخ دهد.»
تحلیلگران معتقدند که مذاکره میان ایران و آمریکا برای هر دو طرف فوری و حیاتی است اما موفقیت این مذاکره با توجه به تمایلات طرفین، در هالهای از ابهام است. ایران بهدنبال رهایی از تحریمهای فلجکننده و در عین حال حفظ ساختار برنامه هستهای خود است. سخنگوی وزارت خارجه ایران پس از آغاز گفتگوهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا گفت: «ما یک فرصت واقعی و صادقانه به دیپلماسی میدهیم، برای این که با گفتگو بتوانیم موضوع هستهای را از یک طرف و مهمتر از آن برای ما، رفع تحریمها را پیش ببریم.»
مقامات ایران حفظ تاسیسات هستهای را ضامن امنیت کشور میدانند و حاضر به واگذاری کامل آن نیستند. هرچند نتانیاهو از آمریکا خواسته است «مدل لیبی» را دنبال کند و ظرفیت غنیسازی اورانیوم را به کل از بین ببرد، این هدف از پیش مردود است. سرنوشت قذافی در لیبی برای تهران هشداری است که خلع سلاح کامل را نپذیرد و بر لزوم باقیماندن زیرساختهای هستهای ولو در قالبی محدودشده تاکید کند.
در مقابل، جریانهایی در دولت ترامپ نظیر مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا، بهدنبال توافقی شبیه به مدل لیبی و پایان حمایت ایران از گروههای نیابتی منطقهای است. با این حال، آن طور که گاردین مینویسد، پس از رسوایی اخیر موسوم به «سیگنال گیت» (افشای پیامهای مقامات آمریکایی در مورد حمله به انصارالله یمن در پیامرسان سیگنال)، نفوذ خود را در کاخ سفید از دست داده است. استیو ویتکاف موضعی میانهروتر دارد و خواهان توافقی با محور راستیآزمایی و نظارتهای گسترده است؛ مدلی نزدیک به برجام ۲۰۱۵. در این میان، ایران نیز بهدنبال دریافت تضمینهایی برای پایداری توافق و لغو تحریمهای نفتی است تا تجربه خروج یکجانبه آمریکا از توافق قبلی تکرار نشود.
تحلیلگران معتقدند فرصت دستیابی به توافق محدود است. منابع آمریکایی، اسرائیلی و عربی میگویند ترامپ تنها چند ماه برای مذاکره وقت خواهد گذاشت و ممکن است همانطور که پیش از این بارها تهدید کرده، به سمت گزینه نظامی برود. با این حال، فرایند دستیابی به برجام دو سال زمان برد. آن طور که اکونومیست مینویسد، اعزام بمبافکنهای B-2 و ناوهای هواپیمابر به منطقه، گرچه پیام تهدید را منتقل میکند، اما نگهداری این سطح از آمادگی نظامی پرهزینه و ناپایدار است. عقبنشینی زودهنگام آمریکا ممکن است به تهران نشانهای از ضعف و به اسرائیل چراغ سبز برای اقدام یکجانبه بدهد. در این شرایط، ممکن است ایران مذاکرات را طولانی کند و هر بار با نزدیکشدن به توافق، خواستههای جدیدی مطرح کند.
با این حال، کارشناسان معتقدند یک توافق شتابزده هم میتواند برای آمریکا بیثمر باشد. هرچند شاید با این توافق فرایند غنیسازی ایران محدود شود، اما فاصله ایران تا بمب را فقط چند ماه به تاخیر میاندازد. این در حالی است که برجام این فاصله را به یک سال رسانده بود.
از زمان خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، ایران غنیسازی اورانیوم را به سطحی بیسابقه رسانده است. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران اکنون ۲۷۵ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد؛ میزانی که در صورت غنیسازی بیشتر، برای ساخت شش بمب هستهای کافی خواهد بود. زمان گریز هستهای ایران به چند روز یا چند هفته رسیده و این نگرانی را ایجاد کرده که در صورت عدم توافق، آمریکا یا اسرائیل دست به اقدام نظامی بزنند.
حتی دستیابی به توافقی حداقلی هم نیازمند امتیازدهی از سوی واشنگتن است. در حالیکه مشاوران ترامپ تاکنون درباره جزئیات چیزی نگفتهاند، به نظر میرسد رفع تحریمهای نفتی ایران یکی از گزینههای محتمل باشد. از سویی دیگر، به نوشته تحلیلگر گاردین، چشمانداز رابطه تجاری آمریکا با ایران و جلوگیری از جنگی دیگر در خاورمیانه میتواند برای ترامپ وسوسهبرانگیز باشد.
اختلاف بر سر حد و حدود امتیازدهی و ابهام در مسیر چانهزنی، سرنوشت مذاکرات را به تصمیمات نهایی سیاسی در هر دو سوی میز گره زده است.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
ابراهیم رضایی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با فراز:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی