
«امرالله صالح»، معاون پیشین ریاستجمهوری افغانستان، در روزهای گذشته از کشته شدن یک مقام ارشد استخبارات طالبان خبر داد. خبرگزاری اطلس به نقل از این سیاستمدار افغان، گزارش داده که «عبدالرحیم حمزه» توسط «بچهای که او را برای مقاصد جنسی نگهداری میکرد» کشته شده. هرچند طالبان و منابع مستقل درباره این خبر چیزی نگفتهاند، به نظر میرسد این پسربچه به دلیل سالها آزار و اذیت جنسی دست به قتل زده است.
عبدالرحیم حمزه که بهعنوان معاون اول استخبارات خارجی تعیین شده بود، تنها یکی از دهها فرمانده طالبان است که پسران نوجوان را مورد سواستفاده جنسی قرار میدهند. در واقع، سالهاست این کار با عنوان «بچهبازی» در میان مردان پرنفوذ افغان رواج دارد.
بچهبازی، سنتی در افغانستان، پاکستان و بخشهایی از آسیای مرکزی است که در آن پسران نوجوان برای رقص و سرگرمکردن مردان مسنتر بهکار گرفته میشوند. این پسران که لباسها و آرایش زنانه دارند، مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند و پس از بلوغ، از این چرخه کنار گذاشته میشوند. خبرگزاری فرانسه در گزارشی میدانی از سرنوشت قربانیان، تاکید میکند عمل بچهبازی در افغانستان به هیچ عنوان همجنسگرایی نیست؛ «بسیاری از این قربانیان هنگامی که ریشهایشان درآمد، آزاد میشوند؛ البته امکانش وجود دارد که آنها در آینده به عنوان سواستفادهگر و نه قربانی وارد این چرخه باطل شوند.»
برخی پژوهشگران منشا این پدیده را به دوران باستان نسبت میدهند، اما اغلب معتقدند جنگهای پیاپی، فقر شدید و نبود حمایت خانوادگی در افغانستان معاصر، زمینه گسترش این آسیب را فراهم کرده است. در سال ۱۹۹۴، «ملا محمد عمر»، بنیانگذار طالبان، پسر جوانی را که قرار بود توسط دو فرمانده نظامی مورد تجاوز قرار گیرد، نجات داد. مخالفت با بچهبازی محبوبیت او را در سراسر دهه نود افزایش داد. سرانجام با به قدرت رسیدن طالبان در سال ۱۹۹۶ بچه بازی به عنوان نقض قوانین اسلامی، غیرقانونی اعلام شد. با این همه، گزارشها و شواهد نشان میدهد مردان صاحبنفوذ افغانستان همچنان به صورت پنهانی پسران خردسال و نوجوان را مورد سواستفاده قرار میدادند. «خالد حسینی» در رمان «بادبادکباز» جزئیاتی از این بردهداری جنسی را روایت میکند.
پس از سقوط دور اول حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱، بچهبازی بار دیگر در میان نیروهای موسوم به ائتلاف شمال گسترش یافت. مقامات دولتی و فرماندهان نظامی که از پسران خردسال و نوجوان برای مقاصد جنسی استفاده میکردند، در واقع قدرت و منزلت خود را به یکدیگر نشان میدادند. محققان معتقدند در جامعهای که زنان پشت برقع پنهان میشوند، پسران جوان جایشان را میگیرند و مثل زنان با لباسها و گاه آرایش زنانه، برای مردان میرقصند. «نجیبالله قریشی»، روزنامهنگار افغان، در سال ۲۰۱۰ با سفر به مناطق شمالی افغانستان، مستندی از شرایط و زندگی این پسربچهها تهیه کرد.
این کودکان و نوجوانان که اغلب از خانوادههای فقیر و ضعیف جامعه میآیند، در ازای پول یا وعدههای دروغین، به این سرنوشت دچار میشوند. این اما تنها بخشی از ماجراست. خبرگزاری فرانسه سال ۱۳۹۵ در گزارشی از وضعیت بچهبازی در افغانستان مینویسد: «فرضیه همگانی این است که خانوادههای فقیر فرزندانشان را به فرماندههای صاحب قدرت میفروختند و یا اینکه آن اشخاص با میل شخصی و به طمع هدایا و پول، زندگی نوکرمابانه را انتخاب میکردند. اما در ۱۳ مورد از گزارشهای انجامشده، ردپای شیوع مخفیانه آدم ربایی دیده میشد. این پسران در روز روشن از خانههایشان، مزارع کشت تریاک و یا زمین بازی ربوده شدهاند.»
فارغ از آزار و اذیت جنسی، خطر قتل این نوجوانان نیز وجود دارد. به گزارش رویترز، مسئولان امنیتی توانایی مقابله با پدیده بچهبازی را ندارند، چرا که بیشتر مردانی که در این فعالیت دخالت دارند، از بالاترین ردههای سیاسی و نظامی کشور میآیند.
نیروهای بینالمللی مستقر در افغانستان بهتدریج از رواج این پدیده در پایگاههای نظامی افغانستان مطلع شدند، اما اغلب با استناد به «هنجارهای فرهنگی محلی» از مداخله خودداری میکردند. گزارشهایی از سوی نظامیان کشورهای غربی، از جمله کانادا و ایالات متحده، ثبت شد که نشان میداد پسران در پایگاهها مورد تجاوز قرار گرفتهاند و سربازان شاهد این موارد دچار آسیب روانی شدهاند.
در سال ۲۰۱۵، نیویورکتایمز گزارش داد که برخی از سربازان آمریکایی مأمور در افغانستان، از سوی فرماندهان خود دستور داشتند تا نسبت به سوءاستفادههای جنسی از پسران نوجوان توسط متحدان افغان خود چشمپوشی کنند. این سیاست نانوشته بهمنظور حفظ روابط با نیروهای محلی و جلوگیری از تنش با فرماندهان افغان اتخاذ شده بود. در برخی موارد، سربازانی که به این سوءاستفادهها اعتراض کردند، با تنبیه مواجه شدند. پدر یک تفنگدار دریایی آمریکایی که در افغانستان کشته شد، به نیویورکتایمز گفت: «پسرم میگفت شبها صدای فریاد پسران را میشنوند اما اجازه ندارند کاری بکنند، چون گفتهاند این بخشی از فرهنگ افغانهاست.»
پدیده «بچهبازی» همچنان یکی از مصادیق آشکار بردهداری جنسی است که علیرغم تغییر دولتها و وعدههای مکرر برای مقابله با آن، ریشههای فرهنگی و ساختاریاش همچنان پابرجا مانده است. با این حال، کشورهای غربی سالها با عنوان احترام به «فرهنگهای محلی» از به رسمیت شناختن تبعات این پدیده طفره رفتند. برخی دیگر نیز با حمله به منتقدان این پدیده، بچهبازی را شکلی از همجنسگرایی تلقی میکنند که باید به رسمیت شناخته شود. فساد در میان فرماندهان طالبان تا آن جا گسترش یافته که یک گردشگر انگلیسی پس از سفر خود به افغانستان، به صورت علنی اعلام کرد با یکی از اعضای طالبان رابطه جنسی داشته است.
در این شرایط، قتل مقام ارشد طالبان به دست پسربچهای که مورد سوءاستفاده این فرمانده قرار داشت، به روشنی نشان میدهد صدها کودک و نوجوان چطور در ساختار فرهنگی افغانستان قربانی میشوند.
*در این مطلب از گزارشهای رویترز، نیویورکتایمز و خبرگزاری فرانسه استفاده است. همچنین اطلاعات مقاله علمی «Soldiering and Silences: Witnessing Child Sexual Abuse in Afghanistan» که اسفندماه منتشر شده، به عنوان یکی از منابع بهروز در این زمینه مورد استفاده قرار گرفته است.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
گذشته و آینده پکک در گفتگو با پیمان عارف
علی آذری، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در گفتوگو با فراز:
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی