بعضی خبرها از سقوط کودکی در چاه و تلاش برادر و پدر و خانواده نوشته بودند اما کودک و توپ در میان نبود. همه چیز به فقر و خشکسالی برمیگشت. به یک چاه ۲۰ ساله که کشاورزان تلاش میکردند دوباره از آن استفاده کنند و برای کشیدن آب آن موتوری خریده بودند که با بنزین کار میکرد. مسمومیت دلیل اصلی مرگ این افراد در عمق چاه متروکه اعلام شده است.
چاه قدیمی مال ۲۰ سال پیش پشت خانه ماست. موتور برقی گرفته بودند که از آن برای آبیاری چاه استفاده کنند. پمپ موتور چاه ایراد داشت و کار نمیکرد. این اتفاق برای موتورها زیاد میافتد. بعضی وقتها موتور کار میکند و آب را نمیکشد که باید پایین بروی و درستش کنی. اول ساسان پایین میرود و صدایش میکنند و خبری از او نمیشود که برادرش یوسف پایین میرود. کسانی که پایین رفته بودند، تا ۵ متری که میرسند، نفسشان قطع میشود و نمیتوانند به آخر چاه برسند.
دو نفر دیگر طناب برمیدارند و پایین میروند ولی آنها هم نفسشان میگیرد. اولین بار ساعت ۷:۴۰ دقیقه با آتشنشانی تماس گرفته میشود اما شهرستان کوهنانی امکانات زیادی ندارد. آتشنشانی محل زود رسید ولی امکانات زیادی ندارد و کاری از آنها بر نمیآمد. از آتشنشانی رومشکان برای کمک آمدند. احتمال دارد کشت خشخاش و غیرمجاز بودن چاه یکی از عوامل تماس دیرتر اهالی با نیروهای امداد بوده است.
طرهانی یکی دیگر از اهالی روستا روایت دیگری دارد. او به روزنامه پیام ما گفت: «در منطقه ما برای نجات از فقر خشخاش کشت میشود. این چاه ۱۳-۱۴ متر عمق دارد. مردم ناچارند. هر جا یک ذره آب ببینند، آنرا میریزند در مزارع خشخاش. میخواستند این چاه متروکه را احیا کنند و از آن آب در بیاورند. چاهی که چند سال از آن آب نکشیدهاند. برای این کار باید برق داشت. ساسان مرادی (یکی از جانباختگان) از آنجا رد میشود و میرود داخل چاه ببیند چرا کفکش موتور برق خاموش شده است. اما دیگر برنمیگردد. یونس که خودش موتور را داخل چاه برده بود، دوباره میرود پایین ولی او هم برنمیگردد. اهالی با خبر میشوند. چند نفر دیگر هم پایین میرود و فتحالله بابایی آخرین نفرشان است.»
سر رسیدن طرهانی، جان دیگرانی را نجات میهد که میخواستهاند پایین بروند! او متوجه خطر گازگرفتگی میشود و اهالی بالاخره با اورژانس و آتشنشانی تماس میگیرند.
روستای بساطبیگی با رومشگان بیش از ۳۲ کیلومتر فاصله دارد و به دلیل کوهستانی بودن جاده و مسیر، طی این مسافت غیرمستقیم میتواند تا ۴۵ دقیقه طول بکشد.
فاصله شهرستان کوهدشت از روستای بساط بیگی نزدیک ۴۰ کیلومتر است که طی کردن آن بیش از ۵۰ دقیقه زمان لازم دارد.
گراب با فاصلهی ۱۵ کیلومتر نزدیکترین شهرستان به روستای بساط بیگی است که ایستگاه آتشنشانی دارد و حدود ۲۵ دقیقه زمان لازم است تا ماشینهای آتشنشانی به این روستا برسند.
جادههای استان لرستان و شهرستان کوهدشت ناهموارهستند و همیشه محل تصادف بودهاند. جان باختن اهالی در این جادهها، جز خبرهای همیشگی استان لرستان است. وضعیت این جادهها هم در دیر رسیدن نیروهای امدادی موثر بوده است.
طرهانی با بغض و گریه به پیام میگوید: «بمیرم برای وطن سوختهام که ۳۰ هزار نفر جمعیت در یک بخش آن، دسترسی به هیچ چیزی ندارند. ما نه آمبولانس و امداد درست و حسابی داریم، نه آتشنشانی. بخش ما هلالاحمر ندارد. بعد از ۳ ساعت تلاش و پیگیری ما نیروهای امدادی آمدند که حتی اکسیژن نداشتند، بروند در چاه ببینند چه خبر شده. اتفاق از ۵:۳۰ عصر شروع شد و تا ۱۰ شب ادامه پیدا کرد. چه انتظاری است برای ما که در هیچ کجای این کشور اسمی نداریم، جایگاهی نداریم، کاری انجام دهند؟!»
بساط بیگی، روستایی از توابع بخش کوهنانیِ شهرستان کوهدشت در استان لرستان است. کوهدشت در دشت بزرگی واقع شده است که اطراف آنرا کوهها احاطه کردهاند و با جمعیت۸۹٬۰۹۱ نفر بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ چهارمین شهر پرجمعیت استان لرستان بعد از خرمآباد، بروجرد و دورود محسوب میشود.
رومِشکان یکی از شهرستانهای استان لرستان است که در جنوب غربی این استان قرار دارد و مرکز آن شهر چغابل است. رومشکان جزو نخستین سکونتگاههای بشر در لرستان و ایران است و آثار تاریخی بسیاری در خود دارد.
محمد کبادی، درمورد حادثه به رکنا گفت: خانواده کشاورز تلاش میکردند چاه نیمهفعال را به حالت فعال در بیاورند، پس از نفر اول، نفرات بعدی به ترتیب برای نجات پایین میروند و همگی بر اثر گاز گرفتگی جان خود را از دست میدهند و بالاخره با نیروهای امدادی تماس میگیرند و تمامی دستگاههای امدادی اعزام میشوند ولی تمامی افراد فوت کرده بودند.
پایین آمدن سطح آب سدهای تهران و کرج و تنش آبی ۲۷ استان کشور، صدای زنگهای هشدار را آنقدر بالا برده است که میتواند گوشها را کر کند و تنها را از وحشت به لرزه درآورد. صدا آنقدر بلند شده است که مسئولان نمیتوانند با گرفتن گوشهای خود آنرا انکار کنند یا ناشنیده بگیرند. ناترازی برق، ناترازی گاز و حالا ناترازی آب و خطر جیرهبندی بیخ گوش همه.
اما آژیرهای هشدار بیش از ۲۰ سال پیش به صدا درآمده بودند، نه فقط در استانهای خشکی مانند یزد و اصفهان، حتی در استانی پرآب مانند لرستان.
سال ۱۳۹۱ رضا چمنآرا در مقالهای با عنوان «ارزیابی تأثیر خشکسالی هواشناسی بر آبهای زیرزمینی آبخوان کوهدشت» را بررسی کرد. این مقاله در مجله تحقیقات آب ایران به چاپ رسید و در بخشی از آن نوشته شده بود: وقوع خشکسالیهای پیدرپی، پمپاژ بیش از حد منابع آب زیرزمینی طی سالهای اخیر، بیلان منفی، افت شدید سطح سفره آب زیرزمینی و وضعیت بحرانی حاکم بر آبخوان کوهدشت، انجام چنین پژوهشی را ضروری میسازد.
۲۴ اسفند ۱۳۹۶ تسنیم در گزارشی با تیتر «بحران در سفره های زیرزمینی کوهدشت؛ برداشت آتش از چاههای آب» نوشت: بحران آب در سومین شهرستان پرجمعیت لرستان، نگرانیها را برای تأمین آب شرب و کشاورزی در فصول مختلف سال و بهویژه در فصل تابستان تشدید کرده و این شهرستان نیز با خشکی چشمهها، رودخانهها و حتی قطعی آب در روستاها روبهرو شده است.
براساس نظر کارشناسان آبهای زیرزمینی شهرستان کوهدشت سالانه یک تا دو متر کاهش مییابد و افت سفرههای آب زیرزمینی در شهرستانی که روزی انبار غله لرستان بود، بهشدت در حال گسترش است.
میرزایی، مدیرعامل وقت آب منطقهای لرستان به تسنیم گفته بود از سال ۱۳۹۳ برداشت آبهای زیرزمینی در شهرستان کوهدشت ممنوع شده و از آن تاریخ تاکنون هیچ گونه پروانه حفاری و بهرهبرداری جدید صادر نشده است.
اما نورمحمد فردی بیرانوند -فرماندار وقت کوهدشت- ضمن اعلام اینکه بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، حدود ۲۰ هزار نفر از جمعیت شهرستان کوهدشت به دلیل خشکسالی کوچ کردهاند، همچنان قانون مدونی درمورد کشت محصولات آببر در شهرستان کوهدشت وجود ندارد و کشاورزان چنین محصولاتی را کشت میکنند.
۲۹ شهریور ۱۴۰۱ علی محمدیفر -عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی اتاق بازرگانی خرمآباد- به فارس گفت: خشکسالی باعث از بین رفتن ۸۰ تا ۱۰۰ درصد اراضی دیم شهرستانهای کوهدشت و رومشکان شده است، در بخشهای کوهنانی، طرهان و درب گنبد میزان خسارت کشاورزان ناشی از خشکسالی ۱۰۰ درصد بوده است.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
گفتار تحلیلی سردبیر فراز
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش