حرفهای علیرضا بیرانوند دروازهبان تیم ملی درباره دانشجو بودنش در گفگوی تلوزیونی با محمدضا میثاقی تحاشیهساز شد. در این گفتوگو میثاقی از وضعیت سربازی بیرانوند پرسید و او گفت هنوز دانشجو است! در پاسخ به چه مقطعی و چه رشتهای گفت: «دکترای فیزیولوژی دانشگاه آزاد خرمآباد!»تعجب میثاقی وقتی بیشتر شد که بیرانوند ادعا کرد سوالات کنکور را ۱۰-۲۰-۳۰-۴۰ پاسخ داده ولی نمرههای منفیاش زیاد نشده است و توانسته وارد دانشگاه شود! او تاکید کرد که اصلا زبان انگلیسی نمیداند که بتواند سوالهای کنکور را بخواند!
این ویدئو واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی ایجاد کرد و بسیاری از کاربران به دانشگاه آزاد انتقاد کردند. سیدامیر محجوب، -مدیرکل روابط عمومی دانشگاه آزاد- در ایکس (توییتر سابق) نوشت:
دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد در هیچ یک از گرایشهای تربیت بدنی، از جمله فیزیولوژی، مقطع دکتری ندارد. آقای بیرانوند عزیز هم دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد این واحد هستند و تاکنون نیز از پایاننامه خود دفاع نکردهاند.
محمدمهدی طهرانچی -رئیس دانشگاه آزاد- نیز وادار به واکنش شد و به ایسنا گفت: اینطور نیست که کسی از مسیری رد شود و بخواهد در دوره دکتری دانشگاه آزاد اسلامی ثبت نام کند. اگر هم چنین ادعایی از سوی کسی وجود داشته باشد، تخلف است. به هیچ عنوان موردی در دانشگاه آزاد پیدا نمیکنیم که غیرقانونی و از شیوههای غیرقانونی در دوره دکتری دانشگاه تحصیل کند.
طهرانچی گفته بود که دانشگاه آزاد ادعای بیرانوند درمورد شیوهی پذیرش در دوره دکتری یکی از واحدهای دانشگاه آزاد را با دقت بررسی میکند و هیچ کس به خاطر شهرت نمیتواند به شکل غیرقانونی وارد دانشگاه آزاد شود. بنابراین خیال همه از این بابت راحت باشد!
هر چند طهرانچی خواسته بود خیال همه راحت باشد! محجوب تحصیل بیرانوند در دوره کارشناسی ارشد را تایید کرده بود که با توجه به زبان ندانستن این فوتبالیست و اینکه حتی نمیداند «سیاره» چیست، جای سوال دارد و تعجب برانگیز است.
به همین بهانه در ادامه مدرکگرایی در ایران و بعضی موارد خبرساز مرتبط با آنرا بررسی میکنیم.
تا سه دهه پیش، گرفتن مدرک دانشگاهی کار دشواری بود، همانطور که وارد شدن به دانشگاه هم کار خیلی سختی بود. نزدیک ۲ میلیون داوطلب برای نشستن روی صندلیهای دانشگاههای سراسری رقابت میکردند که تعدادشان به ۱۵۰ هزار هم نمیرسید. حتی اضافه شدن اولین واحدهای دانشگاه آزاد نتوانست این رقابت فشرده را کم کند. هر چند همه داوطلبها امکان و توانایی پرداخت شهریههای دانشگاه آزاد را نداشتند ولی تعداد داوطلبان پشت درهای این مراکز هم اختلاف چندانی با دانشگاههای دولتی نداشت.
در طول چند سال با افزایش تعداد واحدهای دانشگاه آزاد در مراکز استانها، شهرهای بزرگ و حتی شهرهای کوچک، رقابت آزادیها راحتتر شد؛ اما همچنان ورود به دانشگاههای دولتی سخت بود. تمام شدن دوره تحصیل همه دهه شصتیها و پشتکنکوری شدن دهه هفتادیها، کمکم وضعیت را تغییر داد. نسبت تعداد صندلیها به داوطلبان تغییر کرد و شانس افراد برای ورود به دانشگاه بالا رفت؛ هم در دانشگاههای دولتی و هم آزاد.
شرایط برای دهه هشتادیها کاملا تغییر کرد، دانشگاههای غیرانتفاعی در محلهها و کوچههای مختلف سر برآوردند و نسل جدید تمایل کمتری به تحصیلات و دانشگاه داشتند. حالا تعداد واحدهای دانشگاه آزاد آنقدر زیاد شده است که فقط ورود به رشتههای خاص مانند پزشکی و بعضی مهندسیها، در واحدهای مرکزی یا پرطرفدار، به رقابت نیاز دارد.
حتی رقابت برای دانشگاههای دولتی هم ساده شده است و در حالی که تا چند سال پیش با رتبه سه رقمی امکان قبولی در رشتههای خوب دانشگاههای برتر وجود نداشت، حالا میتوان با رتبه ۴ رقمی هم روی صندلی آن کلاسها نشست. غیر از کاهش تعداد داوطلبان، اضافه شدن پردیسها و پذیرش دانشجویان دولتی با عنوان شبانه هم در رسیدن به این شرایط تاثیر زیادی داشت.
مدرکگرایی و تمایل به ورود به دانشگاه، فقط به دلیل رویکرد جامعه و ارزشمند شدن مدرک و دانشگاه نبود و دستورالعملها و قوانین هم آنرا بیشتر کرد.
سازمانها و ادارههای دولتی به کارمندانی که مدرک بالاتر دارند، حقوق بیشتر و امکان ارتقای بیشتری میدهند. تحصیل ضمن خدمت هم یکی از امتیازات بعضی از مراکز دولتی است. گاهی همین سازمانها به دلایلی سهمیهای هم برای کارمندان خود در نظر میگیرند و بسیاری اوقات در کلاسهای درسی، کارمندانی هستند که فقط به دانشگاه آمدهاند تا مدرک بگیرند و حقوقشان را افزایش دهند. تعداد این دانشجوها در دانشگاههای آزاد و پردیسها و شبانههای دولتی بیشتر است.
این مدرکگرایی به کارمندان و مدیران ادارهها محدود نشد و یکی از شروط داوطلب شدن برای نمایندگی مجلس، داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن است.
معادلسازی مدرک حوزه علمیه با مدراک دانشگاهی هم در این راستا بود، از سوی دیگر روحانیون و طلاب نیز برای ورود به دانشگاه و دریافت مدرک تلاش کردند و میکنند.
عوضعلی کردان، وزیر کشور دولت احمدینژاد بود که مدرک جعلی دکترای او از دانشگاه آکسفورد خبرساز شد. شانزدهم مرداد ۱۳۸۷ سایت تحلیلی-خبری «الف» خبر داد دانشگاه آکسفورد پس از استعلام این پایگاه اینترنتی اعلام کرده هرگز به علی کردان هرگز مدرک تحصیلی نداده است. واکنش اولیه وزرات کشور انکار این خبر و ادعای واهی بودن ادعای سایت بود و این تکذیبها ادامه داشت تا اینکه نهم مهر ۱۳۸۷ کردان جعلی بودن مدرک تحصیلی خود را تایید کرد و گفت فریب کسی را خورده است که خود را نماینده «دانشگاه آکسفورد در لندن» معرفی کرده بود. با این حال گفت پس از گرفتن مدرک، هرگز موردی پیش نیامده است که به اصالت آن مدرک شک بکند.
مدرک جعلی باعث شد وزیر کشور به دلیل بیصداقتی استیضاح شود و مجلس رأی اعتمادش را پس بگیرد. حتی یکی از نمایندگان مجلس هشتم، گفت او مدرک لیسانس و فوق لیسانس هم ندارد و آخرین مدرک تحصیلی علی کردان فوق دیپلم است.
رسوایی و استیضاح کردان باعث نشد سایر افراد دولتی و حتی نمایندهها قید مدرک جعلی را بزنند. تیرماه ۱۳۹۳ سایت وبآموز اطلاعاتی منتشر کرد که نشان میداد ۴۸۰ نفر از فردی به نام میثم شکریساز که شرکت خود را نماینده دانشگاه NIUTM مدرک کارشناسی ارشد و دکتری خریدهاند. نام و مشخصات تمامی افراد منتشر شد و اسامی دو نماینده مجلس (عفت شریعتی و امیرعباس سلطانی) و چند معاون و مدیر دستگاههای دولتی، امام جمعه، استاد دانشگاه و وکیل نیز بین آنها بود.
عفت شریعتی کوهبنانی که آن زمان نماینده مجلس بود و نامش در سرورهای سایت بهعنوان خریدار آمده بود، پس از بررسی وب آموز صراحتا موضوع مدرک دکتری را تکذیب و اعلام کرد که همه اینها توطئه منافقین است.
در ادامه این افشاگری مشخص شد دانشگاهی به اسم NIUTM وجود خارجی ندارد و همان کسی که خودش را نماینده معرفی کرده و به این افراد مدرک فروخته است، سایت را طراحی کرده بود. با اینکه انتشار اسامی افراد، در شبکههای اجتماعی و بین مردم واکنشهای زیادی به دنبال داشت، نهادهای نظارتی و قضایی آنرا پیگیری نکردند و هیچ کدام از آن افراد به دلیل خرید مدرک (از دانشگاه جعلی یا واقعی) و استفاده از آن بازخواست نشد.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
گفتار تحلیلی سردبیر فراز
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش