شعیب بهمن تأکید میکند که توافقنامه راهبردی ایران و روسیه اگرچه زمینهساز همکاریهای گسترده از جمله در حوزه نظامی است، اما تعهدی برای مداخله مستقیم در صورت جنگ علیه ایران در آن وجود ندارد. با این حال، ایران از عملکرد روسیه، بهویژه در عرصه دیپلماتیک، گلهمند بوده چراکه انتظار داشت «روسیه با یک نگاه کلانتر این جنگ را به عنوان جنگی علیه محور تهران-مسکو-پکن ببیند؛ همانطور که ایران جنگ اوکراین را جنگ روسیه و ناتو تلقی کرد.»
او با اشاره به دلایل عدم همراهی روسیه در این جنگ، از حضور جمعیت قابل توجه روستبارها در اسرائیل، ملاحظات راهبردی در سوریه، درگیری در اوکراین و نیاز روسیه به حفظ تسلیحات خود سخن میگوید، اما تأکید میکند: «اگر روسیه این جنگ را صرفاً منازعهای منطقهای ببیند و نه بخشی از یک تقابل کلان با غرب، دچار اشتباه راهبردی خواهد شد که تبعات آن دامن خود مسکو و حتی پکن را هم خواهد گرفت.»
در جریان جنگ ۱۲روزه و با توجه به سفر آقای عراقچی به روسیه پس از حمله آمریکا، برخی انتظار داشتند که روسیه براساس توافقنامه راهبردی با ایران، در جنگ با اسرائيل موضعی فعالتر اتخاذ کند. آیا وقت آن نرسیده که درباره کارکرد این توافقنامه تجدیدنظر کنیم؟
توافقنامه راهبردی ایران و روسیه جامع است و حوزههای مختلفی از جمله همکاریهای امنیتی و نظامی را شامل میشود. با این حال، در آن هیچ بندی وجود ندارد که در صورت حمله نظامی به یکی از طرفین، دیگری را ملزم به حمایت نظامی مستقیم کند. بنابراین، نمیتوان انتظار داشت که روسیه الزاما در چنین شرایطی وارد میدان شود. بخشی از همکاریهای نظامی، نظیر تحویل سوخو-۳۵، میتواند ذیل این توافقنامه تعریف شود. ایران نسبت به تعلل یا اجرای ناقص برخی تعهدات از سوی روسیه گلایهمند است و این انتقادات نیز بهطور مستقیم منتقل شده است. پس از آن، شاهد تغییراتی در مواضع روسیه نسبت به ایران در جریان این جنگ بودیم.
در افکار عمومی این انتقاد وجود دارد که روسیه بهعنوان شریک راهبردی ایران، در این بحران نه از نظر نظامی و نه سیاسی، حمایتی موثر نشان نداد. آیا تجدیدنظر در این رابطه ضرورت دارد یا هنوز میتوان به اجرای مفاد توافق از جمله تحویل سوخو-۳۵ امیدوار بود؟
ایران بهطور قطع در برخی حوزهها از جمله همکاریهای نظامی تجدیدنظر خواهد کرد. این به معنای کاهش روابط با روسیه نیست، بلکه بهدنبال تنوعبخشی به منابع تامین تسلیحات است؛ بهویژه در شرایط فعلی که اخبار خرید جنگندههایی از چین و پاکستان نیز منتشر شده است. ایران بهدنبال حفظ تعامل با روسیه است، اما همزمان مسیرهای جایگزین را نیز در نظر گرفته است. در عین حال، ایران همچنان از مواضع نهچندان قاطع روسیه در شورای امنیت سازمان ملل درباره این جنگ گلایه داشت؛ پس از انتقال این گلایهها، شاهد تغییر رویه روسها بودیم.
تحلیلگران دلایل متعددی برای عدم همراهی صریح روسیه عنوان میکنند، از جمله توافق نانوشته با اسرائیل در سوریه، درگیری در اوکراین، تحریمهای تسلیحاتی و کمبود تجهیزات. این عوامل تا چه حد منطقی هستند؟
روسیه همواره در قبال مناقشه ایران و اسرائیل سیاستی محتاطانه اتخاذ کرده و تلاش داشته از تشدید درگیری پرهیز کند. باید توجه داشت که حدود یکپنجم ساکنان اراضی اشغالی، روستبار هستند و در ساختار سیاسی اسرائیل نیز نقشآفرینی جدی داشتهاند. این موضوع برای سیاست خارجی روسیه بسیار حساس است، همانطور که در جنگ اوکراین با شعار حمایت از روستبارها آغاز کردند. همچنین، پایگاههای روسیه در سوریه در موقعیت حساسی قرار دارند و هرگونه درگیری مستقیم با اسرائیل میتواند حضور روسیه در سوریه را تهدید کند. از سوی دیگر، جنگ اوکراین برای روسیه اولویت مطلق است؛ چه از نظر تسلیحاتی، چه سیاسی. روسیه تمایلی ندارد در جبههای دیگر با آمریکا وارد تنش شود، زیرا بهدنبال یافتن راهحلی سیاسی برای پایان دادن به جنگ اوکراین است.
در صورت ازسرگیری یا تشدید جنگ ایران و اسرائیل، رفتار احتمالی روسیه را چگونه میتوان پیشبینی کرد؟ و اساسا ایران چه انتظاری از روسیه دارد؟
ایران در جریان این جنگ به کمک تسلیحاتی از هیچ کشور دیگری نیاز نداشت و حتی در صورت طولانی شدن جنگ، ظرفیت داخلی و بومی کافی برای مقابله را داشت. اما از نظر تحلیلی، ایران انتظار داشت روسیه تهاجم آمریکا و اسرائیل را نه بهعنوان نزاعی تاکتیکی، بلکه در چارچوب کلان درک کند؛ همانطور که ایران جنگ اوکراین را نه میان روسیه و اوکراین، بلکه میان روسیه و ناتو تحلیل کرد.
تحلیلگران و اندیشکدههای غربی نیز از مدتها قبل اتحاد ایران، روسیه و چین را خطری راهبردی برای غرب تلقی کردهاند. در ماههای اخیر این نگاه تقویت شده که ایران نسبت به گذشته در وضعیت ضعیفتری قرار دارد، و ضربه زدن به آن میتواند آغازگر تضعیف روسیه و چین نیز باشد. بنابراین، انتظار ایران از روسیه و چین این بود که به تهدیدات اخیر علیه ایران از همین زاویه نگریسته و آن را صرفاً یک درگیری منطقهای یا ایدئولوژیک تلقی نکنند.
در واقع، اگر روسیه و چین این تهدید را در سطح یک منازعه راهبردی تحلیل نکنند و بخواهند آن را صرفاً بهعنوان تقابل ایران و اسرائیل ببینند، دچار خطای محاسباتی بزرگی خواهند شد. چنین اشتباهی میتواند نه تنها ایران، بلکه امنیت و موقعیت راهبردی خود آنها را نیز در معرض خطر قرار دهد.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
گفتوگوی فراز با مشاور سازمان محیط زیست
لایحه سازمان ملی مهاجرت اصل هشتاد و پنجی شد
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش