سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ 05 August 2025
سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۰
کد خبر: ۹۹۰۱۶

چرا جوانان به راحتی تن به ازدواج نمی‌دهند؟

چرا جوانان به راحتی تن به ازدواج نمی‌دهند؟
«تحولات فرهنگی منجر به ظهور ارزش‌های فردگرایانه و استقلال‌محور شده است. نسل جوان دیگر ازدواج را به‌عنوان یک ضرورت اجتماعی یا وظیفه خانوادگی تلقی نمی‌کند، بلکه آن را به‌مثابه انتخابی فردی و در گرو رضایت عاطفی و کیفیت رابطه در نظر می‌گیرد. همین نگرش، فرآیند انتخاب همسر را دشوارتر و زمان‌برتر کرده است. تأخیر در ازدواج و تغییر در ارزش‌ها و نگرش‌ها، زمینه را برای شرایط دیگر فراهم می‌کند.»

  روزنامه ایران گزارش داد: طبق گزارش اخیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، میانگین سنی جمعیت ایران به ۳۵ سال رسیده و ۱۱ درصد از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می‌دهند. همچنین ۶۰ درصد زنان متأهل در سن باروری در گروه سنی ۳۵ تا ۴۹ سال قرار دارند؛ یعنی در مرز پایان دوران توانایی فیزیولوژیکی برای فرزندآوری. این داده‌ها به‌ وضوح نشانه‌هایی از تغییر الگوهای باروری، تأخیر در ازدواج و فرزندآوری را ارائه می‌کنند. اما سؤالی که مطرح می‌شود این است:چرا بخش زیادی از جمعیت ایران دیر ازدواج می‌کنند؟ چرا زوجین پس از ازدواج تصمیم به فرزندآوری را به تأخیر می‌اندازند؟


 دکتر فهیمه نظری، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه خانواده به «ایران» می‌گوید:«به نظر من تحولات اجتماعی و ارزشی بین جوانان، ترس‌های اجتماعی و روانی، چندلایه بودن تأخیر در فرزندآوری، جامعه در آستانه تغییرات پارادایمی و تعمیم الگوهای نابرابر به تمامی استان‌ها، از جمله دلایل مهم در ازدواج دیرهنگام و به تأخیر انداختن فرزندآوری است.»


این جامعه‌شناس توضیح می‌دهد: «تأخیر در ازدواج، بازتابی از تحولات اجتماعی و ارزشی بین جوانان است. هر چند تحصیل کردن همیشه در خانواده‌های ایرانی ارزش بالایی داشته، اما در دهه‌های اخیر به واسطه تحصیلات و اشتغال به‌عنوان عوامل ساختاری بویژه بین دختران، سهم مهمی در تأخیر در ازدواج داشته است. در جامعه امروز ایران، افزایش دسترسی به آموزش‌عالی بویژه برای زنان، منجر به تأخیر در ازدواج شده است. مطالعات نشان می‌دهد هر چه سطح تحصیلات بالاتر باشد، سن ازدواج افزایش می‌یابد. علاوه بر آن، ناپایداری بازار کار و نبود امنیت شغلی بویژه برای مردان، نقش تعیین‌کننده‌ای در تأخیر ازدواج دارد. در شرایطی که جوانان قادر به تأمین حداقل‌های معیشتی برای تشکیل خانواده نیستند، تصمیم به ازدواج به تعویق می‌افتد.»


 «تغییر ارزش‌ها و نگرش‌ها هم از جمله عوامل تأثیرگذار تأخیر در ازدواج محسوب می‌شوند.» نظری با بیان این مطلب می‌گوید:«تحولات فرهنگی منجر به ظهور ارزش‌های فردگرایانه و استقلال‌محور شده است. نسل جوان دیگر ازدواج را به‌عنوان یک ضرورت اجتماعی یا وظیفه خانوادگی تلقی نمی‌کند، بلکه آن را به‌مثابه انتخابی فردی و در گرو رضایت عاطفی و کیفیت رابطه در نظر می‌گیرد. همین نگرش، فرآیند انتخاب همسر را دشوارتر و زمان‌برتر کرده است. تأخیر در ازدواج و تغییر در ارزش‌ها و نگرش‌ها، زمینه را برای شرایط دیگر فراهم می‌کند.»

ترس اجتماعی و روانی از ازدواج 


ترس‌های اجتماعی و روانی پیرامون ازدواج، عامل مهم دیگری در تأخیر در ازدواج به شمار می‌رود. این پژوهشگر اجتماعی توضیح می‌دهد:«احساس ترس از طلاق و شکست رابطه را می‌توان پیامد چنین وضعیتی دانست. در یکی، دو دهه اخیر، جامعه ما با افزایش نرخ طلاق مواجه بوده است. جوانان بیش از گذشته از ناپایداری زندگی زناشویی بیم دارند. آنها نگران‌ هستند که سرمایه‌گذاری عاطفی و اقتصادی‌شان در ازدواج، به تجربه‌ای تلخ منجر شود. این ترس از شکست، خود را به‌ صورت تعویق در ازدواج یا امتناع از آن نشان می‌دهد. همچنین بی‌اعتمادی جنسیتی و افزایش شکاف‌های ارتباطی میان زنان و مردان، چه در سطح فردی و چه فرهنگی موجب نوعی بی‌اعتمادی متقابل شده است. بسیاری از جوانان احساس می‌کنند نمی‌توانند شریک زندگی مناسب خود را که همسو با ارزش‌ها و انتظارات آنها باشد، پیدا کنند. این وضعیت با رشد فضای مجازی و روابط سطحی و زودگذر تشدید شده است.»


پدیده چندلایه‌ای به نام تأخیر


به اعتقاد نظری، تأخیر در فرزندآوری، پدیده‌ای چندلایه‌ای است. حتی در میان زوج‌هایی که ازدواج کرده‌اند هم فرزندآوری به تعویق افتاده است.او می‌گوید:«دلایل این تأخیر را می‌توان در سه بخش اجتماعی، اقتصادی و روانی طبقه‌بندی کرد. از جنبه دغدغه‌های اقتصادی و آینده‌نگری، زوج‌ها در مواجهه با بحران‌های اقتصادی، افزایش قیمت مسکن، آموزش، بهداشت و تغذیه، فرزند را بار مالی سنگینی تلقی می‌کنند. آنها معتقدند نمی‌توانند کیفیت مطلوبی از زندگی را برای فرزند خود تأمین کنند. این نگرش بویژه در طبقه متوسط شهری بسیار رایج شده است. تردید نسبت به آینده جامعه هم وجود دارد. مسائل کلان‌تری مانند بی‌ثباتی اجتماعی، بحران زیست‌محیطی و نگرانی از مهاجرت یا محدودیت‌های فرهنگی نیز در تصمیم‌گیری برای فرزندآوری نقش دارد. بسیاری از زوج‌ها آینده را نامطمئن و مبهم می‌دانند و احساس می‌کنند فرزندآوری مسئولیتی سنگین است. تغییر نقش‌های جنسیتی و الگوی زن مدرن را هم باید به بقیه موارد اضافه کرد. زن ایرانی امروز، دیگر فقط در نقش «مادر» و «همسر» تعریف نمی‌شود، بلکه نقش‌های اجتماعی، شغلی، علمی و هنری نیز دارد. بسیاری از زنان می‌خواهند ابتدا به ثبات شخصی و هویتی دست یابند و سپس در مورد فرزندآوری تصمیم بگیرند. این ترجیح شخصی و هویتی، منجر به تأخیر در زادآوری یا گاه عدم تمایل به آن شده است.»


این پژوهشگر با بیان اینکه جامعه در آستانه تغییر پارادایم یعنی بازاندیشی در ازدواج و فرزندآوری است، توضیح می‌دهد:«جامعه ایران به سوی پارادایم جدیدی از روابط، خانواده و فرزندآوری حرکت می‌کند که در آن انتخاب، کیفیت زندگی و هویت فردی جایگاه برجسته‌تری دارد. البته این تغییرات بدون پیامد نیست. تأخیر در ازدواج و زادآوری، در بلندمدت می‌تواند به سالخوردگی جمعیت، کاهش نیروی کار و چالش‌های اقتصادی و رفاهی گسترده‌ای منجر شود.»


تفاوت‌های استانی و الگوهای نابرابر


بر اساس گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، استان‌های سمنان، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و خراسان جنوبی، کمترین آمار ازدواج را دارند. نظری معتقد است این آمار می‌تواند نشانه‌ای از مهاجرت جوانان، رکود اقتصادی یا محدودیت در فرصت‌های شغلی و فرهنگی در این استان‌ها باشد. کاهش نرخ ازدواج در این مناطق می‌تواند منجر به افزایش نسبت سالمندان و کاهش نرخ رشد جمعیت منطقه‌ای شود که در بلندمدت اثرات منفی بر توسعه محلی خواهد داشت. از طرفی استان سیستان و بلوچستان با کمترین سن در اولین ازدواج (زوج: ۲۵، زوجه: ۲۰.۸ سال) نشان می‌دهد در برخی مناطق کشور هنوز الگوهای سنتی ازدواج پابرجا هستند. 


در مقابل، استان تهران با بیشترین سن در اولین ازدواج (زوج: ۳۰.۶، زوجه: ۲۷.۱ سال)، به ‌خوبی نمایانگر تأثیر مدرنیته، رقابت شغلی، تحصیلات بالا و فشار اقتصادی کلان‌شهری بر الگوی ازدواج و تشکیل خانواده است. نظری می‌گوید:«این تفاوت‌ها نشان می‌دهد که نمی‌توان با نسخه‌ای واحد به مسأله ازدواج و فرزندآوری در کشور نگریست. سیاست‌گذاری‌های جمعیتی و حمایتی باید با درک واقعیت‌های بومی و منطقه‌ای انجام شود؛ هر استان با شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خاص خود، نیازمند مداخلات هدفمند و محلی است. تأخیر در ازدواج و کاهش زادآوری نشان می‌دهد این پدیده‌ها صرفاً پیامد عوامل زیستی یا روانی نیستند، بلکه در بستر تحولات ساختاری، فرهنگی، ارزشی و اقتصادی جامعه ایرانی شکل گرفته‌اند. سیاست‌گذاران باید به‌ جای توصیه‌های کلی و تبلیغاتی، به اصلاح بنیادین زیرساخت‌های اقتصادی، اعتمادسازی اجتماعی، حمایت از زنان شاغل و کاهش ناامنی‌های جمعی روی آورند تا روندهای جمعیتی متعادل شود. یادمان باشد جمعیت هر کشوری حساس و هوشمند است و هوشمندانه عمل می‌کند. هوشمندی جمعیت را می‌توان در مواجهه با تحولات و تغییرات، تصمیم‌ها و سیاست‌گذاری‌ها مشاهده کرد. به همین دلیل هر گونه رخداد منفی یا مثبت در برنامه‌ریزی یا سیاست‌گذاری جمعیتی اثرگذار است و جامعه بهای آن را می‌پردازد.»

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر
زندگی