در روزهای اخیر، حسن روحانی بار دیگر از ماجرایی پرده برداشته که دو دهه پیش پرونده هستهای ایران را وارد یکی از پرچالشترین دورههای خود کرد. ورود سانتریفیوژ های آلوده به سایتهای هستهای و رد اورانیومهای غنیسازیشده بر آنها در سال ۱۳۸۲، پای بازررسیهای گسترده آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به تهران باز کرد و موجی از فشارهای جهانی را به دنبال داشت. بر اساس گزارشها، این سانتریفیوژ ها از طریق بازار سیاه و از طریق واسطههایی مثل «عبدالقدیرخان»، دانشمند هستهای پاکستانی، به ایران رسیده بود.
کمال خرازی وزیر امور خارجه پیشین ایران در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما به همت دانشمندانمان دسترسی کامل به تکنولوژی هستهای پیدا کردیم. زمانی که وزیر امور خارجه بودم صحبت از تضمین عینی میکردند که باید تضمین عینی بدهید که به دنبال سلاح هستهای نمیروید. تضمین عینی از منظر غرب اساسا نداشتن غنی سازی است. با مقاومت ایران و همت دانشمندان به حدی رسیدیم که ۱۹ هزار سانتریفیوژ را در چرخش داشتیم. غربیها ناچار به مذاکره شدند تا مساله هستهای ایران را حل کنند و برجام مذاکره شد. با این حال دیدید که باز غربیها تعهدات خود را اجرا نکردند و به خروج امریکا از برجام منجر شد.
[...] ایران احمق نیست. این کشور به هیچ عنوان قصد بازگشت به عصر حجر را ندارد. کاملاً برعکس... برای ایران، توانایی هستهای، جز با هدف بقای حکومتیاش نیست. حکومت این کشور باید اطمینان یابد که هیچکس جرأت مداخله گسترده در اموراتش را ندارد... حالا هر چقدر که میخواهد آسیبپذیر باشد. [...]