یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اینکه تونل در مترو درست کنند و با لباس فرم هم حضور پیدا کنند آب در هاون کوبیدن است. خود معتقدین به حجاب هم از این روش برائت میجویند.
محسن هرمزی، معاون حملونقل و ترافیک شهرداری تهران و سرپرست شرکت مترو گفت: ما چیزی به نام حجاببان در مترو نداریم. آن چیزی که شما به آن اشاره میکنید کارکنان یگان حفاظت مترو هستند. آنها لباس فرم مشخصی میپوشند که پشت آن کلمه یگان حفاظت نوشته شده است. این مأموران مترو در حوزههای کنترلی و نظارتی موضوعات مختلفی را انجام میدهند. مأموران یگان حفاظت مترو از مواردی چون ورود آقایان به واگن ویژه بانوان جلوگیری و یا از ورود بار حجیم به مترو ممانعت میکنند.
محمود علیزاده طباطبایی نوشت: پس از ناکامی گشتهای ارشاد، برخی افراد و جریانات سیاسی به دنبال تغییر شکل گشتهای ارشاد و تبدیل آن به حجاببان و...هستند. این حاکمیت است که باید جلوی دخالت افراد و گروههای مختلف که فراقانونی عمل میکنند را بگیرد.
علی مجتهدزاده از وزیر کشور پرسید: وزیر کشور گفته مجوز خاصی برای این کار توسط این وزارتخانه داده نشده است. دو نکته در این خصوص وجود دارد؛ اولا چرا رسما نهاد اعطاکننده مجوز معرفی نمیشود. اگر به هر دلیلی هر نوع تنشی ایجاد شود، تکلیف مسوولیت قانونی آن چیست؟
وزیر کشور در پاسخ مجدد به پرسش خبرنگاری در خصوص مجوز تذکر حجاب در برخی اماکن عمومی و اینکه متولی این اقدام چه نهادی است، اظهار کرد: طبق قوانین کشور رعایت حجاب الزامی است و عموم مردم نیز به این امر اهتمام دارند.
معینالدین سعیدی در واکنش به حضور حجاببانها در مترو گفت: کشور به اندازه کافی برای این نوع رفتارها هزینه داده است و امیدوارم به آن مرز از عقلانیت برسیم که این روشها را تکرار نکنیم.
احمد صادقی، عضو شورای شهر تهران، درباره نظر مدیریت شهری تهران نسبت به اقدام حجاب بانها در مترو گفت: ما از هر کاری که تاکید بر قانون باشد حمایت میکنیم و به هر طرحی که برای جلوگیری از هنجارشکنی باشد تاکید میکنیم.
احمد وحیدی در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران درباره تذکر حجاب در مترو تهران، اظهار کرد: ما مجوز خاصی برای این کار ندادیم و تحت امر معروف و نهی از منکر ظاهرا توسط گروه های مردمی انجام می شود. کارشان در چارچوب امر معروف و نهی از منکر است. همه مردم برای این کار وظیفه دارند، ولی باید با ادبیات خوب و الفاظ خوب و صرفا تذکر لسانی انجام شود. در همین حد این گروه ها مجاز هستند.
عباس عبدی به حضور حجاب بانان در مترو تهران واکنش نشان داد و نوشت: این تونلی که از نیروهای پلیس در مترو تشکیل میشود، هر چه باشد ربطی به سفیر هدایت ندارد.
روزنامه فرهیخنگان نوشت: وزارت کشور بهعنوان مهمترین دست قوه مجریه در سیاست داخلی باید سیاستهایی را پیگیری کند که ضمن تعمیق قدرت ملی، برای یک گروه خاص سیاسی نباشد.
پس از گیت ورود و جایی که قصد دارید به سمت یکی از دو خط مترو بروید، تعداد حجاببانان بهوضوح بیشتر است و تذکرشان هم جدیتر است. به شکلی که اگر پس از تذکر، شال یا روسری بهسر نکنند، پشت سرشان میروند و با جدیت بیشتر تذکر رعایت حجاب میدهند. امری که در این بین سوال است ضبط و ثبت تصویر است.
رئیس پلیس مترو تهران گفت: ضاربان بانوی مسافر آمر به معروف که در یکی از ایستگاههای مترو مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود با حضور مامور انتظامی دستگیر و به کلانتری تحویل داده شدند.
اگر چرخی کوتاه در شهر بزنیم پیرمردان فرتوتی را میبینیم که در این سن و سال مسافرکشی میکنند یا از آن دلخراشتر، تصویر زنان سالمندیست که کنار خیابان یا در راهروهای مترو دستفروشی میکنند اما واقعیت این است که حق این آدمها این نیست و ۲۰ درصدِ پیشنهادی دولت در هیچ سطحی هیچ کمکی به اعادهی حق نمیکند....
روزنامه اعتماد نوشت: یکی دیگر از این دانشآموزان که خود را همکلاسی آرمیتا معرفی میکند و مدام با دست اشکش را پاک میکند، با چند جمله کوتاه پاسخ هر پرسشی را به پایان می رساند؛ شما فکر میکنید چه اتفاقی آن روز رخ داد؟ «همان که همه میدانیم و شنیدیم دیگر.»
شهردار تهران در حالی ادعا کرد که واگنهای قطارهای مترو و اتوبوسهای BRT به دوربین مجهز نیستند که اسفندماه سال گذشته انتشار تصاویر زنده از واگن زنان در سایر واگنها بحث برانگیز شده بود.
روزنامه کیهان نوشت: افت فشار و بیهوش شدن یک دختر دانشآموز در ایستگاه مترو سوژه دروغبافی ضد انقلاب شده، در حالی که خانواده وی میگویند بیهوش شدن دخترشان یک حادثه بوده است.
علی مجتهدزاده نوشت: مراجع رسمی قبل از آنکه به دنبال ربط دادن بیاعتمادی عمومی به عملیات روانی دشمنان و مخالفان باشند باید به این بیندیشند که چرا جامعه نباید در چنین موقعیتی از خود بپرسد «اگر مشکلی در کار نبوده دلیل بازداشت یک خبرنگار و ممانعت از تهیه گزارش در این رابطه چیست؟»
عصر ایران نوشت: علی لاریجانی در مصاحبهای گفته بود پیش از انقلاب و در دوره دانشجویی در یک اتاق بالای نانوایی نزدیک دانشگاه (آریامهر/ شریف) زندگی میکرده است.