نگرانیها درباره سرنوشت ۲۱۱ اثر نفیس تارخ ایران آنقدر زیاد شد، که سرانجام جبرئیل نوکنده، رییس کل موزه ملی ایران به حرف آمد. او گفته این آثار که آذر ۱۴۰۲، در دولت سیزدهم از ایران به چین فرستاده شده بودند، سرانجام در فروردین ۱۴۰۴به کشور بازگشتند. اظهارنظری که البته پرسشهای زیادی را برانگیخته و نگرانیها درباره وضعیت این آثار همچنان پابرجاست. چراکه مشخص نیست این آثار تحت چه قرارداد و چارچوب مشخصی برای نمایش به چین فرستاده شدند و چرا دوره نمایش آنها که قرار بود شش ماه باشد، حدود ۱۵ ماه به درازا کشید؟ چرا تا پیش از افشای اخباری درباره این آثار، رییس موزه ملی هیچ خبری از بازگشت آنها در فروردین ۱۴۰۴ نداده بود؟ برای پاسخ به این پرسشها، ابتدا باید اصل این ماجرا را مرور کنیم و ببینیم که آثار تاریخی ایران چرا سر از چین در آورد و چگونه رفتهرفته نگرانیها درباره سرنوشت این آثار برانگیخته شد؟
نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: بر اساس مطالعاتم، شکوه و عظمت ایران باستان را خوب احساس کردهام و ایران باستان را بخشی از هویت ایرانیان میدانم.درباره بزرگی کوروش و خدمات او به حوزه تمدنی ایران تردید ندارم.
کوروش کبیر ۵۳۹ سال قبل از میلاد مسیح، یعنی حدود ۲۵ قرن پیش که پادشاهان و حاکمان، برای هیچ شخص و ملتی قائل به هیچ حق و حقوقی جز فرمانبرداری و خراجگزاری نبودند به صورت داوطلبانه قانونی که دربرگیرنده حقوق انسان ها بود را تدوین و اولین منشور حقوق بشری را به اجرا درآورد. اما این درد را با که باید گفت که در شرایطی که ملت های فاقد پیشینه تاریخی، به هر دری می زنند تا بلکه کوزه ای شکسته بیابند و کشورشان را ریشه دار جلوه دهند ما این گوهرهای بی بدیل و آن تاریخ پرسابقه و شکوه را نادیده می انگاریم طوری که کوروش حتی یک تاریخ رسمی در تقویم ایران ندارد!