«محمدامین مبینی» در این پایاننامه به بررسی تطبیقی مضامین آثار سینمایی و تلویزیونی ایران و آمریکا در ژانر داستان بلوغ پرداخته است. پژوهش با هدف تحلیل موضوعات موردعلاقه نوجوانان ایرانی، شباهتها و تفاوتهای فرهنگی میان تولیدات دو کشور را بررسی کرده است. با انجام نظرسنجی از نوجوانان تهرانی، آثار محبوب در این ژانر شناسایی شدند و سپس مضامین پرتکرار این آثار تحلیل شدند. پژوهش نشان داد که در هر دو کشور، موضوعاتی چون ماجراجوییهای نوجوانانه، رشد شخصیت، و روابط عاطفی از مضامین مشترک بودهاند.
در عین حال، تفاوتهایی نیز مشاهده شد؛ آثار ایرانی بیشتر بر واقعگرایی، چالشهای اجتماعی و واقعیتهای زندگی نوجوانان تأکید دارند، در حالی که آثار آمریکایی اغلب از عناصر فانتزی و جادویی بهره میبرند. این پژوهش، علاوه بر شناخت ترجیحات فرهنگی مخاطبان ایرانی، به بررسی امکان بهرهگیری از ژانر داستان بلوغ برای تقویت سینمای ملی پرداخته و چارچوبی نظری بر مبنای مفاهیم جهانیشدن، فرهنگ و سینمای ملی ارائه کرده است.
عمران صلاحی بیست و اندی سال پیش در جلسهای، در نقد ابتذال آنچه بهعنوان ادبیات کودک به کودکان ایرانی قالب میشود، سطری را از یکی از کتابهای موسوم به «کتاب کودک» خواند و گفت: اگر با کسی دشمنی دارید، این سطر را به بچهاش یاد بدهید که بخواند: گوسالهام گوساله، گوسالهی دو ساله!
کرونا خانوادهها را در سرتاسر هند مجبور کرده از عروسیهای سنتی خود با میهمانان زیاد صرفنظر کنند اما حالا یک زوج جوان هندی مکانی را پیدا کردهاند که محدودیتها در آن جایی ندارد؛ متاورس.