در زمان نگارش این گزارش، شهریورماه ۱۴۰۴، برق خانگی در شهر تهران، روزانه دو ساعت و در سایر استانها به روزی ۲ نوبت دوساعته رسیده است. برخی اخبار حکایت از قطعی دو روزه برق کارخانهها نیز دارد.این قطعی درکنار آسیبی که به سرمایه اجتماعی وارد میکند و باعث نارضایتی مردم میشود، به تولید و اقتصاد کشور خسارت میزند. آسیب به صنایع باکاهش تولید، کاهش فروش و صادرات و درنهایت به کاهش ارزآوری، افزایش تورم و تعدیل نیروی کار منجر میشود.
اما یک سوال مهم؛ چقدر زمان برای کاهش ناترازی نیاز است؟ اگر فرض بگیریم همین فردا تمام تحریمها رفع شود و درآمد کشور افزایش پیدا کند و بتوانیم در این صنعت سرمایهگذاری کنیم، چقدر زمان نیاز است تا ناترازی برق را کاهش دهیم و کمبود برق را به صفر برسانیم؟
ناترازی برق از سال ۱۳۹۹ در کشور شدت گرفته است. در این سال حداکثر تولید ۵۸ هزار مگاوات و حداکثر تقاضا ۶۴ هزار مگاوات بود و درنتیجه شکاف ۶ هزار مگاواتی را شاهد بودیم. در سالهای بعد این شکاف افزایش پیدا کرد و در سال ۱۴۰۳ با حداکثر تولید ۶۵ هزار مگاواتی و تقاضای ۸۵ هزار مگاوات، به ۲۰ هزار مگاوات رسیدیم. برای امسال یعنی سال ۱۴۰۴، پیشبینی افراد صاحبنظر و وزیرنیرو، بر کسری ۲۵ هزار مگاواتی است. اگر این روند را ادامهدار ببینیم، با گرمایش زمین و افزایش تقاضا و همچنین کاهش ظرفیت واقعی تولید نیروگاهها به دلیل عدم سرمایهگذاری کافی، به ۲۸ تا ۳۰ هزار مگاوات شکاف عرضه و تقاضا در سال ۱۴۰۵ خواهیم رسید. برای حل این شکاف چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
در قسمت تقاضا، راهحلهای مختلفی از جمله افزایش قیمت به عنوان اولین راهحلی که سیاستگذار به ذهنش خطور میکند وجود دارد و با سیاستهای دیگری از جمله بستههای تشویقی یا تنبیهی، شاید بتوان تقاضا را مقداری مدیریت کرد. اما در این گزارش قصد داریم به افزایش تولید بپردازیم به عنوان مطمئنترین گزینه موجود،هرچند کار سختی بهشمار میرود.
برای افزایش تولید برق در کشور، نیاز به سرمایهگذاری در این صنعت است. سرمایهگذاری در نیروگاههای گازی یا ترکیبی برای افزایش تولید، به بیش از ۳ سال زمان نیاز دارد تا به بهرهوری و افزایش تولید برسیم. پس شاید گزینه سریعی نباشد.
یکی از سریعترین گزینههای افزایش تولید برق، نیروگاههای برق خورشیدی است که از طریق پنلهای خورشیدی میتوان برق تولید کرد.
بازار تولید پنلهای خورشیدی عمدتا در اختیار چین است. سهم بازار جهانی تولید پنلهای خورشیدی چین در سال ۲۰۱۰ نزدیک به ۶۰ درصد بوده، اما امروز حدود ۸۰ درصد این بازار را دراختیار دارد و شرکتهای بزرگ چینی از جمله JinkoSolar، LONGi، Trina Solar، و JA Solar بیش از ۵۰% صادرات جهانی را انجام میدهند. تولیدکنندگان چینی سالانه بیش از ۱۲۰۰ تراوات پنل خورشیدی تولید میکنند و از جهت تامین پنل خورشیدی برای رفع کمبود ۳۰ هزار مگاواتی، مشکلی وجود ندارد.
قیمت پنلهای خورشیدی در کشورهای مختلف متفاوت است. متوسط قیمت جهانی پنلهای PV در ۲۰۲۵ حدود ۱۰ تا ۲۰ سنت دلار در هر وات است. شرکتهای چینی به دلیل سرمایهگذاری زیادی که در ظرفیت تولید کردهاند، به تولید بسیار انبوه و مازاد عرضه رسیدهاند. قیمت پنلهای چینی بین ۸ تا ۱۲ سنت دلار در هر وات است که اگر برای خرید پنلهای خورشیدی از چین یک کارگروه مشترک تشکیل شود تا به صورت عمده خرید شود، میتوان با حداقل ۸ سنت و شاید پایینتر، خرید انجام داد.
هزینه کل نصب برای پروژههای مقیاس کاربردی که utility-scale شناخته میشود در چین بین ۴۰ سنت تا ۶۰ سنت است. اگر حداکثر این بازه قیمتی را درنظر بگیریم، هزینه کل نصب (شامل پنلها، اینورترها، سازهها، نصب، اتصال به شبکه، و مجوزها) برای نیروگاه برق خورشیدی ۳۰ هزار مگاواتی ، ۱۸ میلیارد دلار برآورد میشود. البته خوشبینانه شاید بتوان تا ۱۲ میلیارد دلار این هزینه را کاهش داد، اما فرض را بر ۱۸ میلیارد دلار میگذاریم که محافظهکارانه است. هزینهها به اینجا محدود نمیشود. نیاز به باتری و ذخایری برای ذخیره برق تولیدشده نیز هست. هزینه باتریهایی با ذخایر ۵۰ گیگاوات ساعت طبق قیمت جهانی ۲۰۰ دلار در هرکیلووات ساعت، معادل ۱۰ میلیارد دلار میشود. درواقع هزینههای نصب و راهاندازی چندسایت نیروگاه خورشیدی با ظرفیت ۳۰ هزار مگاوات ساعت به همراه ذخایر مورد نیاز، حدود ۳۰ میلیارد دلار برآورد میشود.
ذکر یک نکته مهم ضروریاست؛ این هزینه با فرض رفع کامل تحریمها درنظر گرفته شده است و هزینههای گرانخریدن بابت تحریم و مبالغی که در مسیر دورزدن تحریمها پرداخت میشود، محاسبه نشده است. البته درصورتی که تحریمها رفع نشود، چنین بودجهای هم برای توسعه کشور وجود ندارد. اما درشرایطی که تحریم رفع شود و بتوانیم به راحتی، بدون تخفیف و گسترده نفت بفروشیم و جذب سرمایهگذار خارجی داشته باشیم، ۳۰ میلیارد دلار عدد قابل توجهی به شمار نمیآید، بهخصوص در تولید انرژیهای تجدیدپذیر در کشور داغ ایران که برای سرمایهگذار خارجی بسیار جذاب است.
مهمتر از هزینه ساخت نیروگاه خورشیدی، زمان ساخت آن است. طبق برآوردهایی که انجام شده است، اگر با بروکراسی فعلی بخواهیم این فرآیند را طی کنیم، حداقل ۳ سال زمان میبرد تا به بهرهبرداری برسیم و کسری برق کشور جبران شود.
اما اگر بروکراسیهای زائد اداری حذف شود و عزم ملی برای حل معضل ناترازی برق جزم شود، طبق برآوردهای انجام شده و جهانی، تمام فرآیند خرید و انتقال تجهیزات، نصب و آموزش سرمایه انسانی، اتصال به شبکه انتقال و توسعه ظرفیت شبکه انتقال را میتوان طی یکسال به نتیجه رساند و به بهرهبرداری این ظرفیت رسید. درساعات اوج مصرف برق که اوج تولید انرژی خورشیدی است، در کویرهای ایران با تابش ۲۰۰۰-۲۵۰۰ kWh/m² در سال، میتوان تا ۲۵ هزار مگاوات برق تولید کرد. این میزان تولید انرژی، کسری برق کشور را تاحدود زیادی تامین میکند.
ببینید:
درمجموع اگر تحریمها لغو شود و وحدت ملی برای حل کردن یکی از بحرانهای مهم که به اقتصاد، صنعت و رضایت مردم آسیب زده است، به کار گرفته شود؛ میتوان با ۳۰ میلیارد دلار و پس از یکسال، بخش عمده ناترازی برق را حل کرد. البته این محاسبات و برآوردها درحالت خوشبینانه و باحذف بروکراسیهای دست و پاگیراداری است. درواقعیت و با شناختی که از روند فعالیتهای اداری داریم، همانند دیگر طرحهای توسعهای کشور که بیشتر از حد معمول زمان صرف انجام شدن آنها شده، پس از ۳ سال احتمالا ناترازی برق درکشور حل شود.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
رادمان رسولی مهربانی در پایان نامه: فصل سوم، قسمت پنجم
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش