مجری جلسه: با درود به هر دو مهمان محترم. بحث اصلی ما در بخش نخست مناظره، مقایسه دو رویکرد دیپلماتیک در پرونده هستهای ایران است. آقای جلیلی، شما در دوره مسئولیت خود (۱۳۸۶-۱۳۹۲) مذاکرهکننده ارشد بودید. محل اصلی بحث منتقدان شما، ۶ قطعنامه شورای امنیت، از جمله سختترین آنها، قطعنامه ۱۹۲۹ است که علیه ایران صادر شد و پرونده ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل رفت. سوال این است که چرا فرایند دیپلماسی در آن دوره نتوانست مانع از اعمال تحریمهای فصل هفتم شود؟
سعید جلیلی: نگاه ما، نگاه عمق راهبردی بود. دشمن به دنبال امتیازگیری حداکثری و تعلیق دائمی فعالیتهای قانونی ما بود. ما بر حفظ حقوق مسلم ملت پافشاری کردیم، هرچند هزینههایی داشت. نباید فراموش کنیم که این مسیر با تعلیق داوطلبانه فعالیت هستهای کشور در سال ۸۲ آغاز شد. ضمناً، سه قطعنامه شورای امنیت هم زمان آقای لاریجانی صادر شد. هزینه اصلی، فروش حقوق ملت است.
روحانی: آقای جلیلی! تحمیل فصل هفتم به ایران یک خطر بزرگ نظامی و اقتصادی بود. این خطابه خواندن پشت میز مذاکره نیست. دیپلماسی یعنی استفاده از فرصتها. در آن دوره، با رد پیشنهادهایی مانند تأمین سوخت راکتور تهران در سال ۲۰۰۹، شما عملاً به شورای امنیت بهانه دادید. نتیجه این بنبست دیپلماتیک و عدم انعطاف، تبدیل پرونده ما به مسئله امنیت جهانی و تصویب ۱۹۲۹ بود. ما مجبور شدیم در برجام، برای لغو همین فاجعه تاریخی مذاکره کنیم. در ضمن، چه کسی گفته در سال ۸۲، فعالیتهای ما تعلیق شد؟ شما آن موقع کجا بودید؟
در قطعنامهای که علیه ما صادر شده بود، قرار بر این بود که همه چیز تعطیل بشود اما ما در سال ۸۲ اجازه ندادیم. ما فقط گازدهی به ۱۰ سانتریفیوژی که در نطنز کار میکرد را تعلیق کردیم. ما مذاکرات سعدآباد را در مهر ۸۲ انجام دادیم. تاسیسات هستهای اصفهان در فروردین ۸۳ افتتاح و در فروردین ۸۴ تکمیل شد. آب سنگین اراک هم تابستان ۸۳ تولید شد. تعداد سانتریفیوژها در زمستان ۸۳ به ۳ هزار عدد رسید. فناوری هستهای در دوران ما کامل شد. رهبری ۱۲ روز بعد از مذاکرات ما فرمودند با این مذاکرات، توطئه آمریکا شکسته شد و این مذاکرات بدون تسلیم و بدون پذیرش حرف زور بود.
مجری: آقای جلیلی، منتقدان شما معتقدند رویکرد شما موجب تحمیل روزانه ۵۰۰ میلیون دلار خسارت به مردم ایران شد. در حالی که شما این قطعنامهها را بیاهمیت خوانده بودید. پاسخ شما به این انتقاد چیست؟
جلیلی: این ارقام برای هجمه سیاسی ساخته شدهاند. حفظ استقلال تصمیمگیری و توانمندی فنی کشور، بالاتر از ارقام موقتی است که میتوان با مقاومت جبران کرد. خسارت اصلی، هدر دادن سرمایه هستهای کشور در برجام بود.
مجری جلسه: آقای روحانی، برجام با هدف لغو تحریمها امضا شد. به ادعای شما و تیم مذاکرهکننده برجام، بزرگترین دستاورد آن، لغو تمام ۶ قطعنامه فصل هفتم شورای امنیت بود. با این حال، امروز میبینیم که تحریمها لغو نشده و فقط تعلیق شده بودند. خروج آمریکا از برجام هم نشان داد که ضمانت کافی برای تعهد طرفین توافق از آنها گرفته نشده بود.
روحانی: ما موفق شدیم پرونده ایران را در روزهایی که سایه جنگ و تحریم، یک خطر جدی برای کشور و مردم ایران محسوب میشد، از شورای امنیت خارج کنیم. این افتخار حقوقی برجام حتی پس از خروج آمریکا پا برجا ماند. این توافق، مانع افروخته شدن آتش جنگ شد و راه را برای افزایش فروش نفت تا ۲.۵ میلیون بشکه و کاهش تورم ۴۰ درصدی به تورم تک رقمی باز کرد. ما ثابت کردیم شجاعت در برقراری صلح، مهمتر از شجاعت در جنگ افروزی است. امروز موعد برجام تمام شد و همه چیز برگشت به دوران پیش از توافق؛ آن هم نه به خاطر قصور ما و دولت تدبیر و امید، بلکه به خاطر بدعهدی آمریکا؛ سلمنا! مگر نمیگفتید برجام خسارت محض بود؟ حالا که برجامی نیست، آرزوی دوستان آقای جلیلی محقق شده!
جلیلی: آقای روحانی! شما در ازای این «افتخار حقوقی» چه چیزی به طرف غربی دادید؟ شما وعده گلابیهای برجام را دادید، اما مردم طعم آن را نچشیدند. شما که میگفتید برجام «از طوفان هم مصون است»! چرا با خروج یک رئیسجمهور، تحریمهای اولیه آمریکا برگشت؟ تنها فایده برجام، «عبرت گرفتن» است. این توافق، بند ۳۷ مکانیزم ماشه را پذیرفت که راه بازگشت تحریمهای شورای امنیت را باز گذاشت.
مجری جلسه: آقای روحانی، آقای جلیلی به بند ۳۷ اشاره کردند که راه را برای فعالسازی مکانیزم بازگشت تحریمها باز گذاشت. آیا این بند، همانطور که منتقدان میگویند، بزرگترین آسیبپذیری حقوقی برجام نبود که راه سوءاستفاده را باز گذاشت؟
روحانی: بند ۳۷، نتیجه همان شرایطی بود که در دوره قبل ایجاد شده بود. اما اگر آمریکا خارج نمیشد و اگر کارشکنیهای داخلی نبود، این بند هرگز فعال نمیشد. ما در بهار ۱۴۰۰ مذاکرات را تا پای امضا پیش بردیم و تمام خواستههایمان را گرفتیم، اما متأسفانه نگذاشتند توافق به نام دولت ما تمام شود. این کارشکنی سیاسی داخلی، ۳۰۰ میلیارد دلار خسارت به ملت زد و فرصت را از بین برد.
مجری جلسه:: آقای روحانی، یکی از مهمترین چالشهای دولت شما، عدم دسترسی کامل بانکها بود. شما عامل این مشکل را عدم تصویب FATF میدانید. آیا شما معتقدید که بدون پذیرش کامل الزامات بینالمللی، امکان گشایش اقتصادی وجود دارد؟
روحانی: مطلقاً خیر! FATF به اندازه برجام حیاتی بود. وقتی عدهای در داخل با انگیزههای سیاسی با تصویب آن مخالفت کردند، ما عملاً با دست خودمان دسترسی بانکها را به جهان قطع کردیم و به لیست سیاه برگشتیم. تجارت خارجی ما به «دوره قاجار» برگشت. دولت چهاردهم هم با همین مشکل روبروست و چارهای ندارد جز اینکه به FATF برگردد.
جلیلی: پذیرش FATF به معنای تقدیم ابزار فشار به دشمن است. ما نباید منافع امنیتی کشور را فدای موانع بانکی موقتی کنیم.
مجری: وقت مناظره به پایان رسید. مردم ایران با سه واقعیت روبهرو هستند: واقعیت اول؛ تصویب ۶ قطعنامه فصل هفتم و تحمیل خسارتهای اقتصادی. واقعیت دوم؛ تعلیق ۱۰ سالهی این قطعنامهها با برجام، اما ناکامی در دستیابی به نتایج کامل اقتصادی به دلیل خروج آمریکا و بنبستهای داخلی (FATF). واقعیت سوم؛ این دو رویکرد متضاد، همچنان مسیر آینده دیپلماسی و اقتصاد ایران را تعیین میکنند. قضاوت نهایی در مورد رویکردی که هزینه و فایده بهتری برای کشور داشته، بر عهده بینندگان و نخبگان جامعه است.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
دو کلمه حرف حساب