این یکی از هراسانگیزترین تصاویر هولوکاست است: سرباز نازی عینکی، هفتتیر را به سوی سر مردی خمیده و سربهزیر نشانه رفته است؛ مردی که در کتوشلوار، مقابل گودالی پر از اجساد زانو زده. نیروهای آلمانی صحنه را در محاصره گرفتهاند.
این عکس که در اوکراین امروزی گرفته شده، سالها به اشتباه با عنوان «آخرین یهودی در وینیتسا» شناخته میشد و دههها در هالهای از راز و ناشناختگی باقی مانده بود.
یورگن ماتئوس، مورخ آلمانی مقیم آمریکا، سالها با دقت تکههای این معمای پیچیده را کنار هم چیده و اکنون با یاری هوش مصنوعی مطمئن است که توانسته قاتل را شناسایی کند.
براساس یافتههایی که او بهتازگی در نشریه معتبر علمی (Zeitschrift für Geschichtswissenschaft) (مجله مطالعات تاریخی) منتشر کرده، نیروهای اساس این کشتار را در روز ۲۸ ژوئیه ۱۹۴۱ [۶ مرداد ۱۳۲۰] احتمالا در ساعات اولیه بعدازظهر، در دژ شهر بردیچیف [واقع در اوکراین کنونی] انجام دادند.
این شهر که قرنها مرکز پررونق زندگی یهودیان بود، ۱۵۰ کیلومتر جنوبغربی کییف و حدود ۹۰ کیلومتر شمالِ وینیتسای کنونی قرار دارد؛ مکانی که سالها به اشتباه محل وقوع این قتلها تصور میشد.
یگان فرماندهی «آینزاتسگروپه C» یکی از چند یگان سیار مستقر در مناطق تازه اشغالشده اتحاد جماهیر شوروی؛ چند روز پیش از سفر آدولف هیتلر، مشغول پاکسازی منطقه از «یهودیان و پارتیزانها» بود.
در میان آنان، «یاکوبوس اُنن» حضور داشت؛ معلم زبان فرانسه، انگلیسی و تربیتبدنی که در سال ۱۹۰۶ در روستای آلمانی تیخلوارف، نزدیک مرز هلند، به دنیا آمده بود.
ماتئوس این مسیر تحقیق را «فرایندی تدریجی» توصیف میکند؛ ترکیبی از جستوجوی سنتی در بایگانیهای خاکآلود، خوششانسی، همکاری همکاران، و مشارکت پیشگامانه داوطلبان گروه روزنامهنگاری متنباز .”Bellingcat”
او میگوید: «طبق نظر کارشناسان فنی، تطبیق بهدستآمده از الگوریتم از نظر درصد انطباق، به طرز غیرمعمولی بالاست.»
پژوهش مقدماتی که سال گذشته منتشر شد، به ماتئوس امکان داد تاریخ، مکان و یگان دخیل در این تیراندازیهای دستهجمعی را آشکار کند؛ و همین خبر بازتاب گستردهای در رسانههای آلمان یافت.
یک خواننده با مورخ تماس گرفت و گفت براساس مکاتبات دوران جنگ که در اختیار خانوادهاش بوده، باور دارد مرد مسلح میتواند عموی همسرش، «یاکوبوس اُنن» باشد.
این خانواده در دهه ۱۹۹۰ نامههای او از جبهه شرقی را نابود کرده بودند، اما هنوز عکسهایی از او داشتند که داوطلبان گروه Bellingcat توانستند برای تحلیل تصویری با هوش مصنوعی استفاده کنند.
ماتئوس گفت: «کارشناسان هوش مصنوعی به من میگویند چون این عکس تاریخی است، رسیدن به درصد انطباق ۹۸ یا ۹۹٫۹ درصد که در کارهای جنایی معاصر رایج است، دشوارتر میشود.»
با این حال، شباهت قوی تصویر، همراه با کوهی از شواهد غیرمستقیم، به او اعتبار لازم را برای انتشار تحقیق داد.
او درباره ظرفیت استفاده از هوش مصنوعی در حوزه خود گفت: «ابزارهای دیجیتال در علوم انسانی به طرز چشمگیری رواج یافتهاند، اما معمولا برای پردازش دادههای انبوه به کار میروند، نه چندان برای تحلیل کیفی. این قطعا گلوله نقرهای نیست؛ یکی از ابزارهاست، و عامل انسانی همچنان نقش اصلی را دارد.»
به گفته ماتئوس، اُنن که پیش از به قدرت رسیدن هیتلر در سال ۱۹۳۳ به حزب نازی پیوسته بود، از خانوادهای تحصیلکرده میآمد و در جوانی از «سفر و یادگیری زبانها» لذت میبرد. او ادامه داد: «بعد، اعزامش به شرق میرسد و آشکارا همینجا ایستاده است. انگیزه یکی از دشوارترین پرسشها برای پاسخ دادن است. به گمانم دلیل ژست گرفتنش در آن صحنه، شیوه ارائه خود، برای تحتتأثیر قرار دادن بوده است.»
اُنن هرگز به بالاتر از یک درجه نسبتا پایین ارتقا نیافت و در اوت ۱۹۴۳ در نبرد کشته شد.
ماتئوس افزود: «شرکت در چنین کشتاری امری بدیهی تلقی میشد و هیچ امتیاز ویژهای در این واحدهای آدمکش برای شما نمیآورد.»
او افسوس میخورد که نامههایی که اُنن از جبهه به خانه فرستاده بود (و میتوانست دریچهای به اندیشه و باورهایش باز کند) از بین رفتهاند. با این حال اشاره کرد که همان خویشاوندی که برای شناسایی احتمالی او پیشقدم شده بود، آن نامهها را دههها پیش خوانده و آنها را «پیشپاافتاده» توصیف کرده بود.
ماتئوس تا بهار امسال رئیس بخش پژوهش «موزه یادبود هولوکاست ایالات متحده» در واشنگتن بود؛ جایی که از سال ۱۹۹۴ در آن فعالیت میکرد.
آخرین کتاب او با عنوان «خشونت قابشده» (Gerahmte Gewalt) به بررسی آلبومهای عکسی میپردازد که آلمانیها در جبهه شرقی طی جنگ جهانی دوم گردآوری کردهاند.
او گفت «تقریبا مطمئن» است که تصویر کشتار بردیچیف (که نسخههای چاپی متعددی از آن وجود دارد) توسط یکی از همرزمان سرباز گرفته شده است و یادآور شد که چنین عکسهایی در آن زمان به عنوان «غنیمت» از حمامهای خون غیرنظامیان تلقی میشدند.
به گزارش رسانه آلمانی اشپیگل که پژوهش تازه را پوشش داده، از حدود ۲۰ هزار یهودیِ بردیچیف در زمان ورود نیروهای آلمانی در سال ۱۹۴۱، تنها ۱۵ نفر تا اوایل ۱۹۴۴ زنده مانده بودند.
ماتئوس گفت: «این اعدامهای دستهجمعی به همین شکل، تا آخرین روز اشغال شرق توسط آلمانها ادامه داشت.»
او افزود: «به نظر من این تصویر باید به همان اندازه تصویر دروازه اردوگاه آشویتس اهمیت داشته باشد، چون ماهیت بیواسطه را نشان میدهد، رویارویی مستقیم میان قاتل و قربانی.»
او گفت شواهد گسترده تصویری و مکتوبی که سربازان آلمانی به خانه میفرستادند، افسانه بیخبری مردم در داخل کشور از نسلکشیای که به نامشان انجام میشد را بیاساس میکند.
پروژه ماتئوس همچنین جستوجوی هویت قربانی در عکس بردیچیف را در بر میگیرد. او با همکار اوکراینیاش، آندری ماخلِتسکی، از پروندههای دوران شوروی درباره جوامع محلی استفاده میکند.
به گفته او، اگر تصاویر مشابهی از مرد کتپوش پیدا شود، هوش مصنوعی ممکن است در این کار کارآگاهانه نیز سودمند باشد.
او سختی این مأموریت را یادآور شد: در حالیکه نازیها نام کسانی را که از اروپای غربی به اردوگاههای مرگ فرستاده میشدند با وسواس ثبت میکردند، بیشتر قربانیانی که در شرق به قتل رسیدند، پس از هشت دهه همچنان بینام ماندهاند.
ماتئوس گفت: «بیش از یک میلیون قربانی در اتحاد شوروی اشغالی وجود داشت. بیشترشان ناشناختهاند، درست همانطور که قاتلان میخواستند.»
منبع: گاردین
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
سید محمدوهاب نازاریان در پایان نامه
پیامدهای پر مخاطره تصمیم بانک مرکزی
احمد شیرزاد در گفتگو با فراز بررسی کرد