حالا سالهاست که سهمیههای کنکور یکی از جنجالیترین بخشهای این آزمون سراسری هستند. سهمیههایی که با هدف اولیه بسط عدالت آموزشی در آزمون ورودی دانشگاههای سراسر کشور وضع شده اما در طولها گاهی به ضد خود تبدیل شده است. از سوی دیگر این سهمیهها که به گروههای مختلف تعلق میگیرد، منجر به بروز نارضایتیهایی در میان برخی اقشار جامعه نیز شده است. بیشتر انتقاد این گروهها نیز به سهمیه ایثارگران بوده و این در حالی است که این گروهها در سالهای اخیر بهره چندانی از سهمیهها نبردند. اما دقیقا چه کسانی از سهمیه بهرهمند میشوند؟
نکتهای که پیش از ورود به بحث باید به آن توجه داشت این است که استفاده از همه سهمیهها داوطالبان را تعهداتی پس از فارغالتحصیلی روبهرو میکند و برخلاف تصورعمومی امتیازی یکطرفه نیست.
نگاهی به دفترچه کنکور که سازمان سنجش منتشر میکند، نشان میدهد که سهمیهها به طور کلی به سهمیه مناطق، سهمیه بهیاران، سهمیه جنسیتی و سهمیه شاهد و ایثارگران میشود. با گذشت نزدیک به ۳۵ سال از جنگ تحمیلی امروز سهمیه شاهد و ایثارگران در آزمون سراسری به حداقل رسیده است. ایثارگرانی که در سالهای اخیر و به ویژه پس از ظهور داعش در منطقه جنگیدهاند نیز تعداد زیادی ندارند یا آنقدر جوان بودهاند که اگر دارای فرزند نیز باشند که به سن هجده سالگی نرسیدهاند. این ادعا را البته آمارها نیز تایید میکند.
به گفته عبدالرسول پورعباس سرپرست سازمان سنجش سال ۱۴۰۲ فقط ۹.۱ درصد ظرفیت ثبتنامی از خانواده ایثارگران بوده است. این آمار را رضا البرزی مدیرکل امور شاهد و ایثارگر وزارت بهداشت نیز تایید کرده و در گفتوگو با خبرگزاری «مهر» گفته که در یک دهه گذشته فقط ۸ تا ۹ درصد سهمیه دانشجویان شاهد و ایثارگر از سوی جامعههدف تکمیل شده و باقی به پذیر سایر دانشجویان اختصاص یافته است. این در حالی است که سهمیه ایثارگران شامل «همسر و فرزندان شهدا و مفقودالاثران»، «آزادگان و همسر و فرزندان آنان»، «جانبازان ۲۵ درصد و بالاتر و همسر و فرزندان آنان»، ۲۵ درصد بوده است. به این معنا که ۲۵ درصد از ظرفیت هر کد رشته باید به افراد دارای این سهمیه اختصاص پیدا میکرده. همچنین سهمیه ۵ درصد ایثارگران نیز شامل «جانبازان زیر ۲۵ درصد و همسران و فرزندان آنان» و «همسر و فرزندان رزمندگان با حداقل شش ماه حضور داوطلبانه در جبهه» است و باید ۵ درصد ظرفیت هر کد رشته به آنها اختصاص داده میشده. در عمل اما در ده سال گذشته فقط ۸ تا ۹ درصد از ظرفیت این سهمیه استفاده شده است. نکته دیگر اینجاست که کسانی که از این سهمیه استفاده کردهاند باید تعهد دهند که پس از گذراندن دوره تحصیل در مقطع رشتهای که پذیرفته شده اند (برای برادران پس از انجام خدمت وظیفه عمومی) به مدت یک برابر مدت زمان تحصیل خود، تعهد مربوط به استفاده از آموزش رایگان را در مناطقی که وزارتخانهها و سازمانهای ذیربط تعیین میکنند، خدمت کنند. بنابراین حتی سهمیه این گروه بدون تعهد پس از فارغالتحصیلی نیز نبوده است.
آمارها نشان میدهد که عمده سهمیههای استفاده شده در کنکور مربوط به دیگر بخشهاست. اصلیترین سهمیه کنکور سهمیه مناطق است. در این سهمیه کلیه نقاط کشور به سه منطقه یک، دو، سه تقسیم میشود که براساس محل تحصیل سه سال آخر دوره تحصیلی مدرسه تعیین شده است. هدف این سهمیهها اختصاص امتیازی برای قبولی داوطلبان مناطق محروم نسبت به دانشآموزان مناطق مرفه است. اتفاقی که در عمل رخ نداده و این دانشآموزان تراز پایینتری نسبت به داوطلبانی که در شرایط بهتر درس خواندهاند دارند و به این ترتیب مجاز به انتخاب رشته نمیشوند. از سوی دیگر با توجه به تاثیر۵۰ درصدی سوابق تحصیلی و آزمون نهایی سراسری، عملا زمینه برای نمرات بالاتر دانشآموزانی که در مدارس بهتر درس میخوانند فراهم میشود. بنابراین سهمیه مناطق بیش از پیش بلاموضوع شده است.
یکی از این سهمیهها مربوط به اعضای هیات علمی دانشگاههاست. براین اساس فرزندان اعضای هیات علمی دانشگاهها میتوانند با استفاده از سهمیه هیات علمی از دانشگاه محل تحصیل خود به یکی از دانشگاهها محل خدمت والدین انتقالی بگیرند. البته پس از اعتراضات گسترده دیوان عدالت رای به حذف این سهمیه داده است.
سهمیه دیگر بلایای طبیعی است. به این صورت که شورای عالی انقلاب فرهنگی بر اساس میزان خسارت وارده بر اثر زلزله یا سیل در یک استان، برای داوطلبان آن استان به مدت حداکثر سه سال سهمیه بلایای طبیعی را در نظر میگیرد. این سهمیه ۵ درصد و به صورت مازاد بر ظرفیت عادی دانشگاهها است اما فقط شامل دانشگاههای همان استان میشود. نکته دیگر اینجاست که اگر رشته مورد نیز داوطلب در دانشگاههای استان نباشد، میتواند از استانهای مجاور نیز استفاده کند اما باید تعهد دهد که به مدت دو برابر زمان تحصیل پس از فارغالتحصیلی خدمت کند.
در بین سهمیهها، سهمیه مناطق محروم نیز به چشم میخورد. براساس این سهمیه ۴۰ درصد از ظرفیت پذیرش کد رشته «محلهای ناحیهای، قطبی و کشوری دوره روزانه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در استان های ایلام، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، سیستان و بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویر احمد، لرستان و هرمزگان» به داوطلبان بومی این استانها اختصاص پیدا میکند.
در این سهمیه بهیاری نیز در کنکور سراسری از سال ۱۴۰۰ به مدت ۵ سال و به میزان ۵ درصد از ظرفیت رشتهها برای ورود به رشته پرستاری از سال ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۶ اجرایی شده است. همچنین ۵ درصد از ظرفیت رشتهها نیز برای ورود به رشتههای اتاق عمل و هوشبری در نظر گرفته شده.
در کنار این سهمیهها، سهمیهبندی جنسیتی نیز در آزمون سراسری وجود دارد. به این صورت که در برخی رشتههای روزانه شامل برخی پزشکیها، برخی از مهندسیها و برخی علوم انسانیها حداقل ورود هر جنسیت را تضمین میشود.
بنظر میرسد که تلاشهای برای تحقق عدالت آموزشی چندان موفقیتآمیز نبوده است. برخی حتی پا را فراتر میگذارند و میگویند که نظام آموزشی در ایران طبقاتی شده و فرزندان طبقات برخوردار جامعه میتوانند روی صندلی دانشگاههای برتر بنشینند. مسعود پزشکیان بارها درباره لزوم تغییر در این وضعیت صحبت کرده اما باید دید که بازنگری در سهمیهها و البته شرایط قبولی در آزمون سراسری دانشگاهها تاچد میتوانند اصلاحاتی در این ساختار رقم بزند.
ویدیو:
سه رأس مثلث به جامانده از دولت سیزدهم
چرا صداوسیما این روزها گلبهخودی میزند؟
ویدیو:
بررسی چالش اصلی نظام سلامت ایران در گفتگو با دکتر هادی یزدانی:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک