بنابراین مفهوم دشمن در این سرود درباره این دشمن یا آن دشمن نیست، بلکه صرفاً درباره «دشمن» است. باید توجه داشت که همه سرودهای ملّی چنین نیستند. تصویرسازیها یا اشارههای غیرمستقیم به دشمنی معیّن در بسیاری از سرودهای ملی که در حین جنگ یا مقاومت خلق شدهاند، وجود دارد. برای مثال میتوان به سرود «مارسییز» اشاره کرد که رنگی از تحقیر و تهدید دشمن و مناظر خونآلود در متن اصلی دارد. در سرود مارسییز آمده است:
«نعرهٔ این سربازان هراسآور را میشنوی؟
میآیند که به میان شما بتازند،
تا پسران، همسران و دوستانتان را از دم تیغ بگذرانند
بگذار تا خون پلشت دشمنانمان،
شیارهای دشتهایمان را سیراب سازد.»
سرود «ای ایران» فارغ از طبقهبندیهای صنفی، جنسیتی، نژادی و زبانی است. حتی برخلاف سرود «لید در دویچن» و «لند در بِرگ» (سرود آلمان و اتریش) فارغ از ارجاعات مردانه است. اگرچه ستایش و توصیف میهن مقتضای ذات هر سرود ملّی است؛ اما این ستایش در «ای ایران» با صُور خیال و معانی ادبی به شکلی ظریف و غیرمستقیم گره خورده است و در قیاس با «لید در دویچن» که با ترجیعبند اصلی «آلمان برتر از همه» آغاز و «سرزمین پدری» پایان مییابد، اشارت ظریفتری دارد. در سرود «ویلهلموس» (سرود ملی هلند) نیز مدلولهای نژادی و مذهبی معینی دیده میشود. در بیت اول آن اشاره به «خون ژرمنی» و سپس مسیحیت بازنمود پررنگی دارد.
دیگر ویژگی پنهان سرود «ای ایران» آن است که در متن آن نام هیچ حاکم یا فرومانروایی (مانند ویلیام اورانژ در سرود هلند) دیده نمیشود .حتی هیچ نام خاصی غیر از «ایران» در متن دیده نمیشود. به نظر میرسد به طور کلی هر اُتوریتهای غیر از میهن در این متن به کنار رفته و معنویت آن نیز با کمکگرفتن از «نور ایزدی» تأمین شده است. در این سرود، «انسان ایرانی» نه با حاکمان بلکه با خود سرزمین پیمان میبندد؛ زیرا در طول تاریخ حاکمان میآیند و میروند؛ اما استمرار میهن، نامحسوس ولی ابدی است. حتی تأکید نیرومند بر استقلال و ضدیت با اشغالگری در متن سرود مستتر است؛ اما نامی از آن برده نمیشود تا هدف اصلی یعنی تداوم بقای موجودیت ملّی در رأس باشد. به طور کلی تعلق مکانی در این سرود، ارجحیت دارد و در نهایت این پیام کلی یعنی آرزوی جاودانگی سرزمین در آن مستتر است.
ویدیو:
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟