بهار عربی با خودسوزی محمد ابو عزیزی، یک سبزی فروش دورهگرد، در تونس آغاز شد. او بعد از سیلی خوردن از پلیس، دست به این اقدام زد و موج گستردهای از اعتراضات اجتماعی را علیه فساد، فقر و اختلاف طبقاتی در منطقه آغاز کرد. در نتیجه تکرار خودسوزیهای اعتراضی و خیزشهای اجتماعی پس از این واقعه بود که حکومت زینالعابدین بنعلی، رئیسجمهور وقت تونس، در ژانویه ۲۰۱۱ سقوط کرد و با الهام از همین ماجرا، مردم مصر درصدد براندازی حسنی مبارک برآمدند و پس از آن، اعتراضات مردمی در لیبی معمر قذافی و در یمن علی عبدالله صالح را از ادامه حکومت دیکتاتوری ساقط کرد.
در ۱۵ مارس ۲۰۱۱ شعله نا آرامیها تا سوریه هم زبانه کشید اما این بار این اعتراضات، سرکوب شد اما ناآرامیهای گاه به گاه در قوم و گروههای مختلف برقرار بود. در نتیجه تداوم همین فعالیتهای اعتراضی توسط گروههای عقیدتی مختلف بود که داعش، متشکل از گروههای اسلامی مسلح عراق و شام شکل گرفت. اقدامات این گروه افراطی تا همین زمان هم گاه و بیگاه علیه حکومت مرکزی و بشار اسد، ادامه یافت تا اینکه، حالا در اواخر سال ۲۰۲۴، رئیس جمهور سوریه مجبور به ترک این کشورو ئناهندگی به روسیه شد. اما سرانجام دیگر رؤسای جمهور سرنگون شده در بهار عربی چه بود؟
بنعلی، در ژانویه ۲۰۱۱، با کمترین مقاومت و پس از ۲۳ سال حکومت بر تونس، با شروع اعتراضات به فساد و بیکاری، از قدرت کناره گرفت و به عربستان سعودی فرار کرد. پس از آن به ندرت در رسانهها ظاهر شد و سرانجام در ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۹ در سن ۸۳ سالگی درگذشت.
بعد از فرار زینالعابدین بنعلی، تونس به سمت دموکراسی حرکت کرد و در سال ۲۰۱۴، «محمد المنصف المرزوقی» و در سال ۲۰۱۹، «قیس سعید» به مقام ریاست جمهوری رسید. هرچند تونس همچنان با چالشهای اقتصادی و اجتماعی جدی مواجه است و همچنان ناآرامی و اعتراضاتی به دلیل بیکاری و فساد ادامه دارد، با این حال تونس موفقترین کشور در رقم زدن فرایند دموکراتیک در بین کشورهای بهار عربی شناخته میشود.
حسنی مبارک با ۳۰ سال حکومت بر مصر، طولانیترین حاکم این کشور بود. او در فوریه ۲۰۱۱ پس از ۱۸ روز اعتراضات در میدان التحریر قاهره، مجبور به استعفا شد و به زندان رفت. مبارک در جریان دادگاههای سال ۲۰۱۲ به قتل عمد معترضان در جریان انقلاب ۲۰۱۱ و همچنین به فساد مالی و سوءاستفاده از قدرت متهم و محکوم به حبس ابد شد ولی در دادگاه سال ۲۰۱۴، از کشتار معترضان تبرئه شد. بعد از این برائت مبارک به حبس خانگی محکوم شد و در نهایت در سال ۲۰۲۰ در سن ۹۱ سالگی و بر اثر بیماری درگذشت.
پس از سرنگونی حسنی مبارک، «محمد مرسی» از حزب اخوانالمسلمین رئیسجمهور مصر شد اما با کودتای ارتش علیه او، در سال ۲۰۱۳، برکنار شد و به زندان افتاد و «عبدالفتاح السیسی» به قدرت رسید. در حال حاضر مصر تحت حکومت السیسی با محدودیتهای شدید در آزادیهای مدنی مواجه است و روش برخورد حکومت، سرکوب شدید مخالفان است و هرچند اقتصاد مصر بهبود یافته، اما نارضایتیهای اجتماعی همچنان وجود دارد.
عبدالله صالح ۲۱ سال رئیس جمهور یمن بود و پس از یک سال اعتراضات و درگیریها از آغاز بهار عربی، در فوریه ۲۰۱۲ مجبور به کنارهگیری شد و به عربستان سعودی فرار کرد. به رغم کنارهگیری عبدالله صالح از قدرت، او به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد و با حوثیها متحد شد و اتفاقاً در ۴ دسامبر ۲۰۱۷ در درگیری با حوثیها کشته شد. مرگ او نشاندهنده پایان دوران طولانیمدت او در سیاست یمن بود. صالح در سال ۲۰۱۲ از قدرت کنار رفت، اما یمن وارد جنگ داخلی شد که هنوز ادامه دارد. این جنگ باعث بحران انسانی شدید و فاجعهبار در کشور شده است.
بعد از کنارهگیری علی عبدالله صالح، «عبدربه منصور هادی» به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. منصور هادی هم نتوانست در کنترل کشور موفق عمل کند و جنگهای داخلی در یمن آغاز شد و تا همین لحظه هم یمن با یکی از بدترین بحرانهای انسانی جهان مواجه است. جنگ داخلی میان نیروهای حوثی و دولت هادی ادامه دارد و این کشور با فقر و قحطی شدید دست و پنجه نرم میکند.
معمر قذافی، ۴۲ سال بر لیبی حکمرانی و در این مدت، دیکتاتوری فردی خود را به گونهای مثال زدنی بنا کرد! شکنجههای قذافی و ترور شخصیتهای مخالف خودش یکی از شاخصههای اصلی او است. قذافی با خشونت بسیار زیادی حکمرانی و مخالفان خود را سرکوب میکرد و بعد از یک دوره جنگ داخلی چند ماهه در اکتبر ۲۰۱۱، توسط مخالفان خود، به طرز خشونتباری به قتل رسید. تصاویر مرگ او در اکتبر ۲۰۱۱ و بعد از ۶ تا ۷ ماه جنگ داخلی و سرکوب معترضان، به سرعت در رسانهها پخش و موجب شادی مردم لیبی شد.
بعد از سرنگونی قذافی، چندین دولت مختلف و گروههای مسلح، برای کنترل کشور رقابت کردند و لیبی وارد دورهای از بیثباتی و جنگ داخلی شد و هرچند در سال ۲۰۲۰، توافق آتشبس میان گروههای طالب قدرت لیبی به امضا رسید ولی همچنان درگیریهای داخلی در جریان و وضعیت سیاسی و امنیتی همچنان ناپایدار است.
بشار اسد از سال ۲۰۰۰ و بعد از مرگ پدرش، حافظ اسد، رئیس جمهور سوریه شد. او در ابتدا به عنوان یک اصلاحطلب معرفی شد و تغییرات اقتصادی و اجتماعی را آغاز کرد، اما به تدریج با استفاده از خشونت، سرکوب نظامی و شکنجه در مقابل مخالفان خود، انتخابات فرمایشی و کنترل و محدودسازی رسانهها، خود را به عنوان یک دیکتاتور به اذهان بینالمللی معرفی کرد.
جنگ داخلی سوریه، در تاریخ ۱۵ مارس ۲۰۱۱ و در ماههای نخست «بهار عربی» آغاز شد. اعتراضات در سوریه، علیه فساد و دیکتاتوری بود و در ابتدا به صورت مسالمتآمیز و با خواستههایی برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی آغاز شد اما به تدریج و با مقابلههای اسد، به خشونت کشیده شد و به یک جنگ داخلی تمامعیار تبدیل شد که تا یک دهه ادامه یافت.
هر چند در مقاطع مختلف زمانی از جمله در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، با میانجیگری کشورهای خارجی، آتشبسهای موقت در سوریه برقرار شده بود، اما هیچوقت شرایط این کشور به طور کامل سامان نگرفت و امسال و در کمتر از یک هفته از شروع دسامبر ۲۰۲۴، گروه تروریستی موسوم به تحریر شام موفق شد تا دولت بشار اسد را با تصرف حلب، هما و حمص تضعیف و در نهایت با فتح دمشق، پایتخت سوریه، اسد و دولتش را سرنگون کند.
تا پیش از پیش روی تحریر شام در سوریه، وضعیت سوریه رو به ثبات و با وجود مسائل امنیتی و اقتصادی روابط بشار اسد با کشورهای دیگر به ویژه در خاورمیانه در حال تغییر و عادیسازی بود. اما بحرانهای انسانی، مشکلات و ناکارآمدی در بازسازی زیرساختها و تنشهای داخلی و خارجی باعث شد تا نارضایتی مردم به حد اعلی برسد و از پیشروی گروه تحریر شام در کشور استقبال کنند.
نگاه به تاریخ کشورهایی که در اثر اعتراضات مردمی در «بهار عربی» حکام آنها از ساختار قدرت حذف یا مجبور به کنارهگیری شدهاند نشان میدهد که اعتراضات متحد و بیرون راندن رئیس جمهور به تنهایی کافی و شرط برون رفت از بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی نبوده است و با وجود تحقق آرمان سرنگونی دیکتاتور، این کشورها هنوز به سامان و آرامش نرسیدهاند.
ویدیو:
یادداشتی از رابرت رایش
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟