قطعی برق در تابستان طی چند سال اخیر به یک معضل جدی برای مردم و صنعت کشور تبدیل شده است. مازوت سوزی و آلودگی شدید هوا هم مشکل زمستانی کشور است که به دلیل کمبود گاز گریبانگیر کشور شده و همهی اینها به ناترازی انرژی مربوط است. در حالیکه قرار بود امسال مازوت سوزانده نشود، هفته گذشته آلودگی شدید و قطعی برق همراه و همزمان شد و نفس شهرها و مردم را تنگ کرد.
در پی آن مسعود پزشکیان از مردم خواست با کاهش ۲ درجهای محیط خانه و محل کار خود دولت را در عبور از این شرایط سخت همراهی کنند.
قبلا هم دولت و حاکمیت مردم را دعوت به صرفهجویی کردهاند ولی این بار شرایط دشوارتر از همیشه است و همراهی مردم را میطلبد. مسئولان و متولیان در طول سالهای گذشته به روشهای مختلفی از مردم خواستهاند با صرفهجویی در مصرف آب، برق و گاز دولت را در تامین انرژی یاری کنند و همینطور جلوی هدررفت سرمایههای ملی را بگیرند. توصیهها و خواهشهایی که راه به جایی نبرده است.
آخرین راهکار، دستهبندی مصرفکنندگان به کممصرف، مصرف عادی و پرمصرف و جریمهی پرمصرفها با افزایش بهای قبض بود. راهکاری که به نظر میرسد تاثیر قابل توجهی نداشته است و همچنان آمارها از میزان بالای مصرف انرژی در ایران نسبت سایر کشورها اطلاع میدهند.
سبک و روش زندگی امروزهی مردم ایران سابقهای بیش از ۳۰ سال ندارد و پس از پایان جنگ و تغییر در شرایط اقتصادی و سیاسی کشور شروع شد. نگاهی به زندگی مردم در دهههای ۶۰ و ۷۰ نشانگر تفاوت زیاد در تمامی عرصهها و زمینهها است.
حتی بدون در نظر گرفتن آمار و ارقام، نگاهی به سبک زندگی ایرانی روش مصرف اشتباه را در انرژی و منابع حیاتی مانند آب نشان میدهد و پرسش اینجاست که چرا بدمصرفی و پرمصرفی جای مصرف بهینه را گرفته است؟ بهویژه وقتی دین و مذهب هم بر صرفهجویی و خودداری از اسراف تاکید دارد.
پس از آنکه سیاستهای کلی و کلان دولت و حکومت تغییر کرد و دولت سازندگی رویکردی متفاوت را پیش گرفت، تشویق و ترغیب به مصرف بیشتر در دستور کار رسانهها قرار گرفت. هر چند این تشویقها درمورد کالاهای مصرفی و تشویق مردم به خرید بود، روی دیگر جنبههای زندگی از جمله شیوهی مصرف انرژی نیز اثر داشت. عرضهی انواع وسایل الکتریکی و تامین گاز لولهکشی تصور وحس بینهایت و همیشگی بودن منابع انرژی را ایجاد کرد و مردم از شیوهی مصرف بهینهی پیشین دور کرد.
ما مصرف نکنیم که صادر کنن؟ من به خودم سختی بدم که پول صادراتش بره توی جیب خودشون؟
این جملهها و موارد مشابه در پاسخ به درخواست از مردم برای صرفهجویی بسیار شنیده میشوند. جدای از بیاعتمادی مردم به خبرها و اطلاعاتی که در اختیارشان قرار میگیرد، روش مصرف انرژی در ادارهها و سازمانهای دولتی نیز این مسئله را تشدید میکند.
بهمن ۱۴۰۲ فخاری-استاندار وقت تهران- در برنامهی بازدید از مرکز رصد و پایش برق شهر تهران گفت: بخش صنعتی کمترین میزان مصرف را دارد و بیشترین مصرف در بخش اداری، سازمانها و دستگاههای دولتی و بعد بخش خانگی است.
براساس آمارهای سراسر کشور طی سالهای ۸۴ تا ۱۴۰۲ سهم بخش خانگی از ۴۲.۴ درصد کاهش یافته و به ۳۶.۸ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده، اما در همین مدت سهم بخش عمومی از ۲۲ درصد به ۲۵ تا ۲۶ درصد رشد مصرف داشته است.
آمارنامه شهر تهران الگوی متفاوتی دارد. مصرف کل برق پایتخت از حدود ۱۵ هزار و ۵۰۰ مگاوات در سال ۱۳۸۴ به ۲۴ هزار و ۴۰۰ مگاوات در سال ۱۴۰۲ رسیده یعنی رشد ۵۸ درصدی داشته است. در این مدت، به بخش خانگی با ۳۶.۸ درصد بیشترین میزان مصرف برق را در شهر تهران داشته، بخش عمومی با ۲۵ تا ۲۶ درصد، رتبهی دوم را دارد، بخش تجاری با ۲۲ درصد رشد، در جایگاه سوم است. بخشهای صنعت و معدن با ۱۰ درصد، بخش کشاورزی با ۵ درصد و بخش روشنایی معابر با ۱.۱ درصد در ادامه قرار گرفتهاند.
از سوی دیگر مصرف برق بخش عمومی تهران از مقدار مصرف آن در ۱۵ استان بیشتر است.
میزان مصرف برق در کشور از ۴۴۱۰۸ مگاوات در سال ۱۳۸۴ به ۸۳۴۰۳ مگاوات در سال ۱۴۰۲ افزایش پیدا کرده است. از سوی دیگر سرانه مصرف برق خانگی ایران با میزان ۱۰۲۲ کیلووات ساعت با بعضی کشورهای اروپایی و روسیه برابر است.
شیوهی نادرست مصرف بخشی از مشکل است و بخش دیگر را باید به ساختارها و زیرساختها مرتبط دید. ساختمانها و درها و پنجرههای غیر استاندارد، بازسازی و بهسازی نشدن ساختمانهای قدیمی، فرسودگی وسایل برقی، استفاده از وسایل پرمصرف و... نیز در افزایش میزان مصرف موثر هستند.
این موارد درمورد آب و گاز نیز صدق میکنند اما همچنان نمیتوان فرهنگ اشتباه مصرف را نادیده گرفت. سادهترین مثال شستشوی حیاط، ماشین و فرش، باز گذاشتن شیر آب در طول استحمام، بیتوجهی به هدر رفت آب و... همچنین گرمای بیش از حد فضاهای بسته در طول زمستان و عادت نداشتن به پوشیدن لباس گرم در خانه است.
فارغ از اینکه به دولت و مسئولان اعتماد داشته باشیم یا نه، کشور در شرایط خوبی قرار ندارد. ناترازی انرژی یک مسئلهی جدی و قطعیهای برق و گاز یک زنگ خطر است. تغییرات اقلیمی فقط شامل حال ایران نمیشود و کل منطقه و جهان را درگیر کرده است. در چنین شرایطی با صرفهجویی، به مردم شهرها و روستاهای دوردست کشور، به خودمان در سالهای آینده و نیز به کشور کمک کردهایم.
حتی اگر ایران کشوری پرآب با شرایط اقتصادی بدون مشکل بود و ناترازی انرژی نداشتیم، صرفهجویی و مصرف بهینه یک ضرورت و مسئولیت اجتماعی بود. برای تولید برق باید از آب یا گاز استفاده کرد، دو منبع طبیعی و خدادادی که بیانتها و ابدی نیستند و باید برای نسلهای بعد هم باقی بمانند.
گذشته از این، کاهش مصرف انرژی یک توصیهی جهانی برای کاهش گازهای گلخانهای و جلوگیری از گرمایش بیشتر زمین است. سوختهای فسیلی یعنی نفت، گاز، بنزین، گازوئیل و زغال سنگ جزو عوامل اصلی آلودگی هوا و تولید گازهای گلخانهای هستند.
ایران در فهرست جهانی کشورهای تولیدکننده گازهای گلخانهای در رتبه دهم قرار دارد که نکتهای منفی برای کشور و اقلیم ماست. کاهش بارندگی در سالهای اخیر، افزایش خشکسالی، مرگ گونههای جانوری، کاهش پوشش گیاهی، آتشسوزی جنگلها و... از عوارض و پیامدهای این وضعیت است.
هر کدام از انسانهای کرهی زمین و مردم ایران، به اندازهی سهم خود و برای آیندهی جهان و فرزندانشان لازم است به تغییر این وضعیت کمک کنند.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟