محمدرضا زنوزی مطلق این روزها یک چهرهی شناخته شده بهویژه بین علاقهمندان فوتبال است که او را بهعنوان مالک متعصب باشگاه فوتبال تراکتور تبریز می شناسند؛ کسی که بیدریغ برای تیم شهرشان هزینه میکند و نه تنها حامی تیم فوتبال تراکتور است، تمام قد از حق و حقوق بازیکنان و حتی تماشاگران و هوادارن حمایت میکند.
او بخش عمدهی شهرت خود را پس از خرید باشگاه تراکتورسازی تبریز به دست آورد؛ تراکتور و فوتبال برای زنوزی مطلق فقط نامآوری نداشت، مهمتر اینکه باعث شد عناوینی مانند بدهکار بانکی، مهآفرید شماره ۲، م.ز متهم اختلاس ۳ هزار میلیاردی و... در صفحههای گوگل عقب برود و کمکم از خاطر جامعه هم پاک شود. حالا با جستجوی نامش بیش از هر چیزی حرفهای جنجالی درباره فوتبال، تراکتور و هواداران تیم به چشم میآید.
محمدرضا زنوزی مطلق در حالی به عنوان یکی از ثروتمندترینهای ایران معرفی شده است که به نظر میرسد او نیز مانند بسیاری دیگر از صاحبان سرمایه، برای افزایش ثورت خود از شرایط اقتصادی و تورمی کشور بهرهی فراوان برده است.
نام زنوزی اولین بار به عنوان خریدار خودروی شخصی احمدینژاد -رئیس دولت نهم و دهم- بر سر زبان افتاد. محمود احمدینژاد سال ۱۳۸۹ پژوی ۴۰۵ معروف خود را به مزایده گذاشت تا از پول آن برای تأمین مسکن معلولان استفاده شود. اسفندماه همان سال در رسانهها اعلام شد یک ایرانی پژوی احمدینژاد را به مبلغ ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان خریده است. با اینکه نام خریدار اعلام نشد، بعضی منابع مستقیم و غیرمستقیم به زنوزی اشاره کردند که باعث شد بعضی گمانهزنیها در مورد رابطه نزدیک این میلیونر با رییسجمهور وقت افزایش پیدا کند. با این حال خودش بعدها این موضوع را تکذیب کرد.
دو سال بعد، تیرماه ۱۳۹۱ محسنی اژهای -سخنگوی وقت قوه قضائیه- - خبر بازداشت محمدرضا زنوزی را به دلیل مسائل مالی (بدهی بانکی) تایید کرد. زنوزی به قید وثیقه ۵۰۰ میلیارد تومانی آزاد شد و پس از پرداخت ۱۳۸۰ میلیارد تومان، مابقی بدهی او به تعویق افتاد. میزان بدهی باقیمانده اعلام نشد تا اینکه ۷ سال بعد دوباره نام او بهعنوان یکی از ابر-بدهکاران بانکی کشور مطرح شد.
مرداد ۱۳۹۸ فهرستی از بدهکاران اصلی بانک تجارت منتشر شد و نام محمدرضا زنوزی با ۵۷۷ میلیارد و ۱۰۷ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان تسهیلات غیرجاری در این فهرست قرار داشت که واکنشهای زیادی در فضای رسانهای کشور ایجاد کرد. اما دو روز بعد روابط عمومی این بانک در بیانیهای اعلام کرد: طی سالهای گذشته بدهی ایشان به شرکتهای زیرمجموعه گروه بانک گردشگری منتقل و تبدیل تعهد شده و مراتب به ترتیب در ردیف های ۱۵و ۱۹ یادداشتهای فوقالذکر افشا شده است. بر این اساس گروه متعلق به آقای محمدرضا زنوزی مطلق در حال حاضر هیچگونه بدهی به بانک تجارت ندارد!
اما ۲۶ مهر همان سال روزنامه قدس در گزارشی با عنوان «م.ز، میلیاردر افسانهای ایران کیست» نوشت: سال گذشته، دایره حقوقی بانک «م» که صدها میلیارد تومان طلب معوق از این فرد دارد حکم جلب او را گرفته است. این بدهکار بانکی برای احداث کارخانه ف.گ تبریز در بناب و به بهانه تامین مواد اولیه مورد نیاز آن درخواست شمش کرده است. او حدود یک هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان تسهیلات بانکی گرفته اما کارخانه را با هزینهای کمتر از ۷۰۰ میلیارد تومان و با استفاده از تجهیزات فرسوده و تکنولوژی قدیمی در موقعیتی بسیار نامناسب به دلیل دوری از منابع و معادن بنا کرده است.
او مردادماه ۱۳۹۰ خواستار واگذاری سهمیه ماهانه ۶۵ هزار تن شمش تولید کارخانه ف.خ شده بود که با وجود موافقت یک جریان انحرافی، به دلیل انتشار اسناد آن در رسانهها، عملیاتی نشد. اما م.ز تقاضای خود را برای دریافت ۵۰۰ هزار تن شمش تولیدی کارخانه مذکور مطرح کرد که از مابهالتفاوت ۱۳۰ تومانی قیمت آن در بازار، رقم کلانی به دست میآید.
روزنامه قدس در ادامه گزارش خود بخشی از مطلب فروردینماه هفتهنامه «۹دی» را نیز آورده است. نشریهای که حمید رسایی -نماینده حامی دولت احمدینژاد در مجلس هشتم- صاحب امتیاز آن بود و در گزارشی با عنوان «خریدار خودروی شخصی دکتر احمدی نژاد» میزان اموال و داراییهای آن فرد با نام مخفف «م.ز» را اعلام کرد. در این گزارش نوشته شده بود: «شنیده شده فردی که اسفند سال گذشته خودروی شخصی رئیسجمهور را خرید، از طریق ارتباطات مختلف با برخی چهرههای ذینفوذ و صاحب منصب، به ثروت کلانی دست پیدا میکند. وی در حال حاضر ۳۰درصد سهام یک بانک و ۳۴ درصد سهام یک بانک دیگر و بخشی از سهام ایران خودروی تبریز و شرکت هواپیمایی آتا را دارد.»
باشگاه فوتبال تراکتور آذربایجان سال ۱۳۴۹ در تبریز بنیانگذاری شد و شرکت تراکتورسازی ایران مالک آن بود. تیم فوتبال تراکتور سال ۱۳۵۴ به جام تخت جمشید صعود کرد و پیش از انقلاب در جایگاه نهم جدول قرار داشت. تراکتور تا فصل ۸۱–۱۳۸۰ در سطح اول فوتبال ایران بازی میکرد اما پایان آن فصل به دسته پایینتر سقوط کرد و سال ۱۳۸۸ دوباره به لیگ برتر فوتبال برگشت.
مالکیت این باشگاه در این مدت دو بار تغییر کرد و از سال ۱۳۸۸ که سپاه عاشورا مالک آن بوده، به دلیل قرار گرفتن در رده تیمهای نظامی، بازیکنان سرباز جذب میکرد. این تیم پس از صعود دوباره به لیگ برتر، مسیر صعودی داشت و سه دوره نایب قهرمان لیگ و دو بار قهرمان جام حذفی شد.
مالک تراکتورسازی از زمان تاسیس تا ۳۰ سال بعد، شرکت تراکتورسازی ایران بود و سپس ناصر شفق یاشگاه را خرید و چند سال مدیرعامل و مالک تراکتورسازی تبریز بود. پس از آن با حاشیههایی به سپاه پاسداران واگذار شد و این نهاد در فاصله ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۶ مالک تراکتورسازی تبریز شناخته میشد.
پس از شکستها، نتایج بد و افزایش بدهیهای تراکتورسازی تبریز، مدیرعامل آن برکنار و الیاسی سرپرست باشگاه شد که خبر واگذاری باشگاه را داد. سردار عابدین خرم -فرمانده سپاه عاشورا- در یک نشست خبری اعلام کرد بدهی باشگاه میلیاردی است و بازیکنان ستاره قراردادشان را کامل نگرفتهاند. در همان نشست اعلام شد باشگاه تراکتورسازی به شخص حقیقی واگذار نمیشود و خریدارانی مانند زنوزی و شفق باید با اسم شرکت یا کارخانه وارد گود شوند.
سازمان خریدار سهام باشگاه تراکتورسازی باید در قدم اول ۲۸ میلیارد تومان بابت بدهیهای باشگاه بپردازد و این عدد را به صفر برساند. پس از آن ۵۰ میلیارد برای خرید امتیاز لیگبرتری باشگاه پرداخت کند. برای خرید و خصوصیسازی باشگاه تراکتورسازی تبریز ۱۷۸ میلیارد تومان سرمایه اولیه نیاز بود.
آگهی مزایده باشگاه تراکتورسازی تبریز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ بهصورت رسمی منتشر شد. تا یک هفته بعد سه درخواست برای بررسی به مسئولان رسید که محمدرضا زنوزی، - مالک باشگاههای گسترش فولاد و ماشینسازی- یکی از آنها بود. اما پیش از نهایی شدن بررسیها و اعلام رسمی، تبریکهای اطرافیان در شبکههای اجتماعی شروع شده بود.
خرداد ۱۳۹۶ محمدرضا زنوزی مطلق مالک این تیم شد و دو سال بعد مدیران و مالک، پس از دریافت تایید فیفا نام باشگاه تراکتورسازی تبریز را به باشگاه تراکتور آذربایجان تغییر دادند.
تراکتور حذف شدنی نیست، بار دیگر ثابت شد کدام تیم بیشترین هوادار را دارد، من رکوددار هرینه در تاریخ فوتبال ایران هستم، مثل برخیها نیستم که زیپ دهنم را بکشم، آن ناگفتههایی دارم که خواهم گفت گرانترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران را خریدهایم... اینها فقط بعضی از حرفها و جملههای جنجالی زنوزی هستند.
سایت تابناک آبانماه امسال در گزارشی نوشت: به نظر میرسد مالک تراکتور از مصونیت خاصی برخوردار است. واکنش تهدیدآمیز زنوزی به پروندهی شکایت باشگاه پرسپولیس از علیرضا بیرانوند یکی از دلایل این گزارش بود. بیرانوند قرارداد خود را به صورت غیرقانونی فسخ کرده بود و احتمال داشت با ۴ ماه محرومیت قطعی روبهرو شود ولی مالک باشگاه تراکتور با انتشار ویدئویی فدراسیون فوتبال و مهدی تاج را تهدید کرد: «اگر چنین رأیی بیرون بیاید واقعاً متأسفم میشوم و بعد از آن ناگفتههایی دارم که خواهم گفت.»
او چند روز بعد در مصاحبهی دیگری گفت: «برای این موضوعات کوچک پای رییسجمهور، امام جمعه و معاون پارلمانی دولت را وسط نکشید. ... امیدوارم که متولیان امر تحتتأثیر این جوسازیها قرار نگیرند و بر مدار عدالت و قانون حرکت کنند. در غیر این صورت، گردابی شکل میگیرد که همه آنان را دامنگیر خواهد کرد.»
زنوزی مطلق ۲۰ مهرماه در مصاحبهی پرحاشیه دیگری گفت: «من حرفم را میزنم و مثل برخیها نیستم که زیپ دهنم را بکشم. ولی زورم به این افراد نمیرسد. یک سیستم پشت این افراد است. وقتی جواد خیابانی همشهری ما را چنان قانع کردهاند که در تلویزیون حرفهای غیرحرفهای میزند. از بقیه چه انتظاری دارید؟»
مالک تراکتور در بخشی دیگر از حرفهایش فدراسیون را به طرفداری از تیمها و دخالت در نتایج بازیها متهم کرد: «بعضی مجریان و افراد در فدراسیون رنگیتر از هواداران دو تیم پایتخت هستند. داوری را برای بازی حساس «تراکتور – فولاد» انتخاب کردند که فامیل یکی از داورانی است که قبلاً تراکتور را در جمعه سیاه به خاک سیاه نشانده بود. انتخاب چنین داوری برای تقابل با فولاد برنامهریزی شده بود. البته امیدوارم که این چنین نباشد.»
روز بعد کمیته اخلاق مالک تراکتور را احضار کرد ولی او به کمیته نرفت. کمیته اخلالق جلسهی دیگری تشکیل داد ولی رأی آن هم تا حدود یک ماه بعد اعلام نشد. در همان شرایط رضا درویش -مدیرعامل باشگاه پرسپولیس- پس از صحبت علیه فدراسیون فوتبال و احضار به کمیته انضباطی در فاصله سه روز رأی گرفت، ۲ میلیارد تومان جریمه و سه ماه از حضور در تمام مسابقات داخلی پرسپولیس محروم شد.
با اینکه طرفداران و هوادارن تراکتور همچون مدیرعامل آن معتقدند فدراسیون جانبدارانه رأی میدهد یا عدهای نمیخواهند تراکتور قهرمان شود، برخورد فدراسیون با تخلفهای این تیم و مالکاش با مماشات همراه است و شاید دلیل اصلی، همان تهدیدهای زنوزی مطلق باشد.
من تا سال ۸۹ استقلالی بودم، اصلا نمیدونستم شهرمون تیم داره، تراکتور که اومد لیگ برتر، ۱۹ سالهم بود، با داداشم رفتیم ورزشگاه، با استگلال بازی داشت، گل که زد، گریه کردم، دلم میخواست استگلال ببره ولی بعدش دیدم همشهریامون طرفدار تراکتور شدن. منم رفتم سمت تراکتور دیگه. هر کی ترکه، باید طرفدارش باشه. ولی همین داداش خودم هنوز استگلالیه.
ابوالفضل اهل مشگینشهر ولی ساکن تهران است. اینجا نقاشی ساختمان میکند و در مسیر رفت و برگشت، با اسنپ هم کار میکند. با اینکه طرفدار سرسخت تراکتور است، میگوید اگر یک تیم دیگر در آذربایجان بود شاید طرفدار آن میشد، خصوصا اگر علی دایی مربی یا مالک باشگاه باشد.
بسیاری از مردم آذربایجانهای شرقی و غربی و ترکزبانهای سایر استانهای کشور با شعارهای جداییطبانه، میدان دادن به پانترکها، برافراشتن پرچم ترکیه و... در بازیهای تراکتور مشکل دارند و با آن مخالف هستند. اما همچنان یک تیم که به همزبانهایشان تعلق دارد و زبان مادری مشترک دارند، برایشان جذاب است، به همین دلیل ترجیح میدهند طرفدار تراکتور بمانند.
در همین شرایط مالکیت تنها تیم فوتبال این خطه به کسی سپرده شد که تابعیت ترکیه دارد و ظاهرا حساسیتی به این مسئله ندارد. رفتارها و شعارهای جداییطلبانه و برافراشته شدن پرچم ترکیه و آذربایجان بین تماشاگران تراکتور در سالهای اخیر بارها تکرار شده، بیشتر و تندتر شده است ولی هیچکس مانع آنها نمیشود.
زنوزی حدود یک ماه پیش در برنامه شبهای فوتبالی در واکنش به انتقادها گفت: پانترک و تجزیهطلب شمایید که به این حواشی دامن میزنید! او که گفته است به خاطر اتفاقات بازی پرسپولیس به فیفا شکایت خواهد کرد، نهتنها درمورد شعارهای قومگرایانه در ورزشگاه تبریز سکوت میکند، یک بار هم گفته بود که میخواهد قهرمانی تیم را به تمام ترکزبانهای دنیا هدیه کند. اگر سخنان مالک و مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی را در سالهای اخیر دنبال کنید، رفتارهای تجزیهطلبانه، شعارهای قومگرایانه و سایر اتفاقات ورزشگاه و تماشاگران محکوم نمیشوند و فقط تاکید میکنند که عدهای محدود هستند که هر جایی میتوانند باشند!.
مهمتر آنکه اگر ادعایشان در مورد مخالفت با این افراد و شعارهایشان واقعیت داشت، پس از چنین رفتارهایی در ورزشگاه روی سایت و شبکههای اجتماعی اعلام میشد ولی حتی یک بار هم روی صفحهی اینستاگرام باشگاه یا سایت آن، متن یا بیانیهی رسمی در مخالفت و محکومیت شعارها و حرکات تماشاگران پانترک و برافراشتن پرچمهای ترکیه و آذربایجان منتشر نشده است.
گذشته از این، باشگاه هیچ تلاشی برای جلوگیری از این رفتارها بین تماشاگران نداشته یا پیگیر نشده است تا نهادهای مسئول مانع ورود چنین افرادی به ورزشگاه شود. ناگفته نماند نهادهای نظارتی و امنیتی هم در این زمینه حساسیتی ندارند و اقدامی نکردهاند. واکنش مجلسیها به اتفاقات بازی احیر پرسپولیس-تراکتور (۷ بهمن ۱۴۰۳) و دستگیری دو تماشاگر زن پرسپولیسی به دلیل رفتارهای غیراخلاقی، نشان داد اگر ارادهای برای مقابله با شعار و رفتارهای پانترکها در بازیهای دیگر وجود داشت، سکوهای ورزشگاه تبریز جولانگاه تجزیهطلبان نمیشد.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟