سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ 18 March 2025
شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۰
کد خبر: ۸۹۹۲۰
الناز سخائیان کیست و چرا سخنرانی او حاشیه‌ساز شد

فارسی بلد نیستیم ولی شما ضدزن هستید!

فارسی بلد نیستیم ولی شما ضدزن هستید!
الناز سخائیان، مدیرعامل شرکت نستله‌ ایران است، در معرفی او نوشته شده اولین مدیر ایرانی و اولین مدیر زن نستله در ایران. کسی که دکترای داروسازی دارد ولی این روزها به دلیل دیگری نامش در اینترنت و فضای مجازی پرتکرار شده است.

انتشار ۱ دقیقه و ۵۰ ثانیه از سخنرانی الناز سخائیان در رویدادی با عنوان نکست-شیفت واکنش‌های زیادی در شبکه‌های اجتماعی و به‌ویژه توییتر ایجاد کرد. نشستی که خرداد ماه امسال با همراهی دیجی‌کالا برگزار شده و منابع انسانی در دوره دیجیتال و هوش مصنوعی، موضوع اصلی آن بود.

سخائیان که به‌عنوان اولین مدیرعامل شرکت نستله ایران، در این نشست سخنرانی کرده بود در صحبت‌هایی که کمتر از ۲ دقیقه طول کشید، بیش از ۳۰ واژه‌ی انگلیسی استفاده کرد! کاربران توییتر (ایکس) واکنش گسترده‌ای به روش صحبت و سخنرانی او نشان دادند و انتقادهای زیادی به این شیوه مطرح شد. دلیل نقدها و ایرادها استفاده نابه‌جا و غیرضروری از واژه‌های انگلیسی و نادیده گرفتن زبان فارسی در سخنانی بود که برای یک جمع ایرانی و فارسی‌زبان ارائه می‌شد.


زبان استارت‌آپ و مارکتینگ همین است!

پس از شکل‌گیری موج نقدها درمورد بی‌توجهی به زبان فارسی در این نشست و استفاده‌ زیاد از واژه‌های انگلیسی، عده‌ای از کاربران توییتر در حمایت از چنین روش و رویکردی، دلیل آوردند که موضوع سخنرانی و واژه‌های به کار رفته تخصصی بوده است. آن‌ها گفتند مخاطبان و حاضران تمامی صحبت‌های سخنران را می‌فهمیدند، این شیوه‌ در حوزه (اکوسیستم) استارت‌آپ و مارکتینگ ایران مرسوم است و نباید خرده‌ای به سخائیان گرفت.

بعضی از همین افراد که در همین حوزه‌‌ها فعال هستند، فرهنگستان زبان فارسی را مقصر دانستند که در یافتن، ساختن و جایگزین کردن واژه‌های جدید فارسی به جای واژه‌های تخصصی حوزه مارکتینگ (بازاریابی) و استارت‌آپی کوتاهی کرده است.

منتقدان ولی نظر دیگری داشتند و تاکید کردند نه‌تنها محتوای این سخنرانی چندان تخصصی نبود، بیشتر واژه‌هایی که در این ارائه به انگلیسی بیان شند، معادل‌های گویا و جاافتاده‌ی در فارسی دارند؛ مانند مهارت به جای skill، مسیر و هدف به جای direction، نقش به جای role و...

از سوی دیگر صرف تخصصی بودن جمع و نشست، توجیهی برای بی‌توجهی به زبان مادری و ملی نیست و نباید چنین روشی مرسوم شود. بعضی کاربران، اساتید ایرانی خود در حوزه‌های مختلف علمی و فنی را مثال زدند که در رشته‌ی تحصیلی و کاری خود سرآمد و متخصص هستند. و پس از سال‌ها زندگی در کشورهای انگلیسی‌زبان، مطالب و سخنرانی‌هایشان را به فارسی سلیس و روان ارائه می‌دهند.

زبان فارسی


استفاده‌ از زنانگی برای دفاع از جایگاه مدیریتی!

نظرات‌تون در مورد الناز سخائیان شرم‌آور و ضدزنه، امیدوارم خودتون متوجه نباشید و از ناخودآگاه‌تون بیاد، صدها مرد توی این اکوسیستم اینطوری حرف میزنن، مدیرعامل و بنیان‌گذار و معروف هم هستند اما چون یک زن اینطور حرف زده تازه متوجه شدید و انتقاد می‌کنید. اساسا جوامع ضدزن وقتی یک زن کاری رو انجام میده بیشتر حق خودش می‌دونه تند و تیز نقد کنه.

این متن، محتوای توییتی بود که حدیث خسروی منتشر کرد. او خودش را مدیر روابط عمومی و فرشته نگهبان کسب‌وکارها معرفی کرده است. خسروی یکی از اولین کسانی بود که نقدها را به جنسیت و جایگاه اجتماعی مدیر نستله به‌عنوان یک زن ربط داد. در ادامه چند نفر دیگر هم مسئله را به این شیوه مطرح و موضوعی مرتبط با زبان و محاوره را به زن بودن مرتبط کردند.

در طرف مقابل کاربران زن و مرد، این شیوه را نقد کردند و آن‌را نه حمایت از یک زن در جایگاه مدیریتی که برعکس، سواستفاده از زنانگی و زن بودن برای دفاع از یک مجموعه (استارت‌آپ ایران)، یک شرکت (نستله ایران) و یک جایگاه (مدیرعامل نستله) دانستند. این کاربران ضمن مخالفت با جنسیتی کردن موضوع، تاکید کردند چنین سخنرانی و ارائه‌ای از هر کسی چه زن و چه مرد، باید نقد شود و نباید اصل موضوع (بی‌توجهی به زبان فارسی) را با چنین رویکردی، به حاشیه برد.

کاربری در جواب حدیث خسروی نوشت:‌ سرکار خانم خسروی، یک نمونه از همین صدها مرد بیاورید، بنده شخصاً کمپین نقد ایشان را هدایت خواهم کرد. دستاویز کردن زن‌ستیزی توسط کسانی که در سیستم باندی و رابطه‌ای رشد کرده‌اند و نماینده‌ی زنان متخصص جامعه -که فرصت رشد از آن‌ها سلب شده- نیستند، عملی شنیع است.

و کاربر دیگری نظر او را این‌طور رد کرد: به‌عنوان زن مدافع حقوق زنان به نظرم کسی جنسیت این خانم براش مهم نبود، رفتار و عملکردش براش مهم بود و اگر مردی هم اینطور حرف میزنه همینقدر تهی از معناست. ضدزن هم مثل تجاوز انقدر بی مورد به کار رفت که رنگ باخت.


یکی دیگر از ایرادها به توییت حدیث خسروی، نقد به جایگاه روابط عمومی در شرکت‌های خصوصی و دولتی بود که برای حمایت از کسب‌وکار یا مجموعه‌ی خود، از روش غیرحرفه‌ای استفاده و انتقادهای جدید یا بیشتری را به سمت آن شرکت سرازیر می‌کنند.

زبان فارسی


این ره که می‌روید، به پاکستان و هندوستان است

هیچی ترسناک‌تر از زندگی اون دختری که برای سیچوئیشن شیپ لانگ دیستنس لاوبامب کنش گریه میکنه نیست.

واقعا یک مرد از عطر چی میخواد که تام‌فورد امبرلدر نداشته باشه؟ کاملا مسکولین، پرقدرت، پخش بوی بالا، قیمتش اقتصادی. چرا این عطرو نمیپوشید؟ من عطر رو میپوشم. عطر برای من و خیلیا مثل یک لباسه که میپوشم و استایل منو تکمیل میکنه. زبان قراردادیه و قرارداد من اینه. نمیفهمم منظورتون از فعل درست چیه.

شیوه‌ی حرف زدن و سخنرانی سخائیان و فعالان حوزه‌ی مارکتینگ و استارت‌آپ‌ها، مدافعان دیگری هم داشت؛‌ بعضی از دختران و پسران نسل جدید (معروف به نسل زد) که در گفتگوهای روزمره، گپ‌های اینترنتی و متن‌های خود در شبکه‌های اجتماعی، از واژه‌های انگلیسی (و نه واژه‌های تخصصی و علمی) استفاده می‌کنند و مشابه آن‌را در دو پاراگراف بالا می‌بینید. این جوانان و نوجوانان می‌گویند با کلمات و افعال انگلیسی بهتر احساس و هیجان خود را بروز می‌دهند یا بیان می‌کنند و زبان فارسی را به نسبت انگلیسی، ضعیف می‌دانند!

این دسته از کاربران دلیل آوردند که مهم نیست از چه واژه‌هایی استفاده شود، مهم این است که حرف هم‌دیگر را بفهمیم. به نظر آنها انگلیسی، زبان بین‌المللی است و باید پیشرفت کنیم، یعنی آن‌را به زبان‌مان بیفزاییم. ایراد از کسانی است که نمی‌خواهند این تغییر را بفهمند، نمی‌خواهند زبان جدید را یاد بگیرید و به‌روز شوند. تعداد زیادی از این جوانان و نوجوانان زبان فارسی را ناتوان و ناقص می‌بینند و اضافه شدن واژه‌های انگلیسی را برای کاربردی و قوی شدن آن، ضروری می‌دانند!

چنین ذهنیت، تصور و عادتی را نمی‌توان به آموزش زبان انگلیسی ربط داد، چون کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی انگلیسی مختص نسل جدید نیست و والدین ایرانی از سال‌ها پیش به آموزش زبان از دوران کودکی و نوجوانی فرزندانشان اهمیت می‌دادند. این تفاوت نسل جدید، شاید به دلیل وقت‌گذراندن طولانی‌مدت در شبکه‌های اجتماعی و سریال‌های روز جهان و مهم‌تر نوع نگاه آن‌ها به جهان و زبان در جهان امروز است.

گذشته از آن‌که چیستی و چگونگی زبان، ظرفیت‌ها و نیازهای آن بر اساس تعریف فردی تغییر نمی‌کند و زبان‌شناسان و ادیبان چنین نظری درمورد فارسی و هیچ زبان زنده‌ی دیگر دنیا ندارند؛ عده‌ای از کاربران به جوانانی با این رویکرد هشدار دادند که این روش نوشتن و حرف زدن، به جای آن‌که امکان ارتباط را افزایش دهد، به قطع آن منجر می‌شود. آن‌ها پاکستان و هندوستان را مثال زدند که پیش‌تر‌ همین مسیر را طی کرده، زبان مادری و ملی‌شان مستحیل شده و به زبانی الکن رسیده‌‌اند.

زبان فارسی


این متن را با صدای بلند بخوانید

در فیلم باشو غریبه کوچک ساخته بهرام بیضایی، پسرکی عرب‌زبان پس از حمله‌ی هوایی عراق و کشته شدن اعضای خانواده‌اش سوار بر یک کامیون تا شمال کشور می‌رود؛ به روستایی می‌رسد که مردم با زبان گیلکی حرف می‌زنند و نمی‌توانند با او ارتباط برقرار کنند. جایی که چند پسربچه‌ی محلی باشو را کتک می‌زنند و او می‌خواهد برای دفاع از خودش سنگی بردارد، چشم‌اش به کتاب فارسی می‌افتد، کتاب را برمی‌دارد و شروغ به خواندن می‌کند: ایران سرزمین ماست، ما از یک آب و خاک هستیم... ما فرزندان ایران هستیم... و زبان فارسی آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

اما این روزها نه فقط در فضای استارت‌آپی، همایش‌های مارکتینگ و جمع‌های ظاهرا تخصصی، حتی در گفتگوهای روزمره‌ یا چند خط نوشته‌ی شبکه‌های اجتماعی، واژه‌ها و اصطلاحات انگلیسی در دل جمله‌های فارسی چپانده می‌شوند. افراد به گونه‌ای حرف می‌زنند یا می‌نویسند که پارسی‌زبانانی از جای جای ایران برای فهمیدن هم‌وطن خود باید زبان انگلیسی بیاموزند.

پاراگرافی که در ادامه می‌آید، متن صحبت‌های الناز سخائیان است که شاید روخوانی آن برای شما به‌عنوان یک فارسی‌زبان با دشواری همراه باشد. 

بخوام درمورد نستله گلوبالی بگم به چه سمتی داریم میریم، که خوشبختانه به دلیل وصل بودن به نستله داریم ازش بنفیت می‌بریم، اینه که چقدر دیتا وارد شده به منابع انسانی برای استراتژیک پلنینگ آینده. یعنی وقتی بیزنس دیرکشن ۳ سال ۵ سال آینده‌ش رو می‌بینه، کنارش نستله با یک کمپانی پارتنرآپ کرده که پیپل آنالیتیکس انجام میده، خودمون که اکسپرتش نیستیم، اون دیتا رو نگاه می‌کنه، می‌بینه در آینده به چه اسکیل‌ها و رول‌هایی نیاز داره. این میشه اینسایت و آنالیزی که از مارکت بیرون می‌گیره که ببینه اون اسکیل‌ و رول‌هایی که لازم داره، بیرون هست یا نیست؟ اگه هست اکوایر کردنش چقدر سخته؟ و بعد ما اومدیم روی این آنالیز یه مدل فور-بی، ۴ تا بی تعریف کردیم که اولیش بای، دومی بارو، سومی بات و چهارمیش بیلده. یعنی اون اسکیل‌ها و رول‌ها رو دسته‌بندی کردیم و تصمیم گرفتیم کدومش رو می‌تونیم بیلت کنیم یعنی کیپیبیلیتی رو داریم؟ می‌‌تونیم ری‌بیلت کنیم؟ کدوماش رو می‌تونیم بای کنیم؟ یعنی اکوایر کنیم؟ کدوماشو می‌تونیم بارو کنیم. مثلا در عالم نستله ساستینبلیتی اسپیشالیتیش کمه و ما احتیاج نداریم هر مارکت و هر کشوری یه مقیم داشته باشه و بات هم یعنی اونجایی که تکنولوژی میاد و یه بخشی از اون جابی رو که یه آدم مانوالی می‌تونسته انجام بده، میگیره و آدم‌ها آزاد میشن برای این‌که سافت‌اسکیل انسانی رو انجام بده.

در حالی‌که فعالان حوزه (اکوسیستم) بازاریابی و استارت‌آپ‌ها این روش حرف زدن را تخصصی و در جمع تخصصی درست و بی‌اشکال می‌دانند، مجموعه‌ی استارت‌آپ-۳۶۰ که رویداد «سرنوشت منابع انسانی در سایه عصر دیجیتال» را برگزار کرده، متن سخنان الناز سخائیان را برای انتشار در سایت خود اصلاح، ترجمه و واژه‌های فارسی را جایگزین و این‌طور منتشر کرده است:

«در سطح جهانی، ما به سرعت در حال حرکت درون مسیر افزایش حضور تکنولوژی در خدمت منابع انسانی هستیم. در ایران نیز تلاش می‌کنیم که از داده‌های موجود در بهبود برنامه‌ریزی‌های راهبردی آینده بیشترین استفاده را داشته باشیم. یعنی هنگام برنامه‌ریزی‌های بلندمدت، با استفاده از داده‌های موجود مهارت‌ها و نقش‌های کلیدی مورد نیاز سازمان را برای آینده شناسایی کرده و جهت تامین آن و با استفاده از تحلیل داده‌ها، از مدلی تحت عنوان 4B استفاده می‌کنیم (Buy، Borrow، Bot، Build). در این مدل دسته اول مهارت‌هایی است که باید از خارج سازمان به دست آورده شود (BUY)؛ دسته دوم مهارت‌هایی است که می‌تواند در داخل شرکت و بین کشورهای مختلف به اشتراک گذاشته شود (BORROW)؛ دسته سوم جایی است که فناوری و تکنولوژی به کمک منابع انسانی می‌آید تا نیاز سازمان را برطرف کند (BOT)؛ دسته چهارم نیز مواردی است که در داخل سازمان برای ایجاد یا تقویت توانایی‌ها، برای آن‌ها برنامه‌ریزی و اقدام صورت می‌گیرد (BUILD)».

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر
زندگی