انتشار دو ویدئو از همایون شجریان در روزهای اخیر واکنش برانگیز شد. اولی نماهنگی است به نام «از دوست داشتن» که شجریان و خانم به نام بهاره بهاری، یکی از اشعار فروغ فرخزاد را خواندهاند. وحید پویان آهنگساز و رامین حیدری فاروقی طراح و کارگردان ویدئوست.
این نماهنگ نظرات مثبتی از طرف کارشناسان و فعالان حرفهای دنیای موسیقی نگرفت، هر چند طرفداران همایون در شبکههای اجتماعی از آن استقبال کردند.
دومین ویدئو یک بداههخوانی و اجرای غیررسمی در جمعی خصوصی در سلیمانیهی عراق است که همایون شجریان روی صفحهی اینستاگرامش منتشر کرد و با سرعت بیشتری دست به دست شد و مورد استقبال زیادی قرار گرفت. طرفداران موسیقی سنتی و آواز ایرانی ضمن تایید استعداد و توانایی همایون شجریان در این حوزه، تغییر مسیر فعالیت او را نقد کردند.
اما تغییر مسیر خوانندگان مشهور موسیقی سنتی مختص شجریان نیست و به خواندن آهنگهای پاپ محدود نمیشود. ریشه و دلیل اصلی این تغییر را میتوان جای دیگری جستجو و بررسی کرد.
جواهرسازی علاقبند، اسپانسر و حامی نماهنگ از دوست داشتن است. عکسهای یادگاری، ویدئوها و فیلمهای تبلیغاتی و نام و لوگوی این جواهرسازی روی ویدئوها چنین نشان میدهد اما در نگاهی دوباره به نظر میرسد، شرایط برعکس است.
این نماهنگ فقط یک تکقطعه است و در مجموعه آهنگهای یک آلبوم قرار نمیگیرد، عکسها، ویدئوها و نوشتههای صفحات اجتماعی نشان میدهد ساخت آهنگ از اساس یک پروژهی تبلیغاتی در شرکت جواهرسازی بوده است و نه حمایت یک مجموعه اقتصادی از یک کار هنری.
جواهرسازی علاقبند برای این پروژه سراغ هنرمند دیگری نیز رفته است. محمد احصایی (خوشنویس، گرافیست و نقاش) یک قطعه جواهر را به سبک آثار مشهور خود برای این مجموعه طراحی کرده است که نهتنها در نماهنگ استفاده میشود، همایون شجریان هم در یکی از ویدئوها آنرا تبلیغ میکند.
شجریان و احصایی در تعدادی از عکسهای یادگاری و ویدئوهای علاقبند حاضر شدهاند و برای تبلیغ جواهرسازی آنها سنگ تمام گذاشتهاند.
همکاری شجریان با جواهرسازی علاقبند، اولین همکاری او با صاحبان سرمایه نبود. شهریور سال گذشته آلبوم «ش م س» به آهنگسازی کیخسرو پورناظری و خوانندگی همایون شجریان با حمایت بانک صادرات تولید و منتشر شد. یاسر مرادی -عضو هیاتمدیره بانک صادرات ایران- در مراسم رونمایی آلبوم گفت: من اینجا هستم تا به یک پرسش پاسخ دهم: اینکه چرا بانک صادرات ایران و چرا حمایت از آلبوم «شم س»؟ او با اشاره به ترکیب «اقتصاد هنر» که سالهاست شنیده میشود، ادامه داد: کسانی که امروز اینجا دور هم جمع شدهایم، حاصل تعامل سازنده هنرمندان و اهالی اقتصاد است که به این واژه معنا میبخشد!
روابط عمومی بانک از قول شجریان درمورد این همکاری نوشت: همواره در کار خود سعی کردهام ریشهها را حفظ و دنبال کنم. اکنون خرسندم که این همکاری با یک بانک ریشهدار صورت پذیرفته است.
کیخسرو پورناظری که آهنگسازی این آلبوم را به عهده داشت، گفته بود: اینکه مدیرعامل بانک صادرات مردی اهل ادب است باعث افتخار بنده محسوب میشود. خوشحالم که با سلاله ادب و چهرهی بهحقِ آواز ایران، همایون شجریان، کاری مشترک دارم. امیدوارم که در آینده این چراغ توسط افرادی ارزنده روشن نگاه داشته شده و توسعه یابد.
با وجود تبلیغات بسیار بانک صادرات و مراسم رونمایی بزرگی که با حضور سیاستمداران برگزار شد، واکنش منفی به این همکاری زیاد نبود، شاید از نظر مخاطبان و منتقدان حمایت مالی بانک صادرات در مقایسه با حضور شجریان در ایرانمال، مسئلهی قابل توجهی نبود.
آبان ۱۳۹۸ عکس و ویدئوهایی از همایون شجریان و علیرضا قربانی منتشر شد که از رونمایی آلبوم «افسانه چشمهایت» خبر میداد؛ آلبومی که به دلیل مشترک بودن بین این خواننده مخاطبان بیشتری منتظرش بودند. اما انتخاب محل ضبط تصاویر، با واکنشهای منفی زیادی به دنبال داشت: مرکز تجاری ایرانمال.
مجموعهای که با نام بانک آینده، علی انصاری، بانک تات، تخلفهای اقتصادی، رانت و فساد پیوند خورده است.
سیل انتقادها به سمت دو خواننده سرازیر شد و این همایون شجریان بود که با پاسخی تند در صفحهی اینستاگرام شخصی، حاشیهها و نقدهای بعدی را به سمت خودش سوق داد، وقتی نوشت:
«اینان به سیاق آن قمهکشان قلم کُشانندچند سالی میشود که بعد از هر حرکت و خبری از فعالیتهای صاحب این قلم، عدهای کمر به تخریب میبندند.
اینکه انگیزه و غایتشان چیست باشد برای فرصتی بهتر. همیشه بودهاند کسانی که به نقد اصولی و هنری کارهای من پرداختهاند و با نگاهی عالمانه و قلمی پاک و آزاده نقطه نظراتشان را به نگارش درآوردهاند اما گروهی نیز بودهاند که به مثال قدارهکشان و قمهکشان، قلم از پر شال برداشتهاند و با جوهر حسادت و تعصب کور و به قصد تخریب وارد عمل شدهاند. اینها به سیاق آن قمهکشان، قلمکشانند.
شنیدهها حاکی از تخلفات گسترده است!؟ چرا دایر است پس چنین جایی!؟ چرا تعطیلش نمیکنند تا مردم و هنرمندشان تکلیف خود را بدانند....
من نه شایسته ستایش و تقدیر شما نازنینان هستم و نه حتی قابل برای تقبیح از سوی قلمکشان. بدانید این را و اینگونه فکر کنید که مبادا روزی دلهای نازک و مهربانتان از بخل این نامرادی ها ترک بردارد.»
هر چند به نظر میآمد روی سخن با بعضی سایتهای اصولگرا و خبرنگاران خاص باشد ولی منتقدان حضور این دو خواننده در ایرانمال فقط یک جناح سیاسی نبودند و تعداد زیادی از مخاطبان و طرفداران هم این انتخاب و همکاری را نقد کردند.
ابوالحسن مختاباد -روزنامهنگار و کارشناس حوزه موسیقی- در حمایت از شجریان و قربانی نوشت: «اگر قرار باشد هنرمندی یا هر کس دیگری، برای حضور در مجموعهای که صاحب آن مشکلات شخصی یا مالی دارد، مورد شماتت قرار بگیرد پس هیچ کس نباید در کاخ گلستان برنامه بسازد. باید محسن مخملباف را برای ساخت فیلم ناصرالدینشاه آکتور سینما در کاخ گلستان محاکمه کرد که چرا جایی فیلم ساخت که شاه مستبدی، چون ناصرالدینشاه آنرا بنا کرد؟»
رامین حیدری فاروقی هم در نشست خبری این آلبوم گفت: ما به همین سادگی دنبال کتابخانهای بودیم که بتوان در آن فیلمبرداری و عکاسی کرد و اصلا هم بنا نبود در این مکان کنسرت یا برنامه دیگری اجرا شود. آنچه انجام شد فقط تلاش برای انتخاب مکانی بود که کتابخانه و پلهای با چشمانداز خوب آنجا باشد، فقط همین!
جوابهایی که کمتر فردی از منتقدان را قانع کرد، بهویژه پس از نوشتهی تند شجریان در صفحهاش و استفاده از ترکیب قمهکشان قلم کُشان. پژمان موسوی روزنامهنگار هم در نقد او نوشت: «واکنشِ همایون شجریان به انتقادها از همراهیاش با پروژهای ضدفرهنگی به نام ایرانمال نشان داد او هیچگاه نخواهد توانست حتی قدم در راه پدر بگذارد، چه رسد به اینکه بخواهد جای او را بگیرد...»
همایون شجریان و علیرضا قربانی تنها هنرمندان و خوانندههایی نیستند که با صاحبان سرمایه همکاری کرده یا به حمایت آنها پاسخ مثبت دادهاند. آنها به دلیل شهرت در زمینهی موسیقی سنتی و تغییر سبک خوانندگی در طول سالهای اخیر و همراه شدن با بازار، سلیقهی پایین آمدهی روز بیشتر مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
یاسر مرادی -عضو هیاتمدیره بانک صادرات ایران- در بخش دیگری از صحبتهایش در مراسم رونمایی آلبوم «ش م س» رابطهی هنر و اقتصاد را از دید این مجموعه توضیح داد: «ما میخواهیم بهواسطه حضور در این مسیر، با ابزار فرهنگ و هنر اصیل ایرانی، حال دل مردم را خوب کنیم. در این راستا بانک کنار یک اثر موسیقایی قرار گرفت که بزرگان موسیقی ایران تهیه و تولید کردهاند. ما سراغ هنرمندانی اصیل رفتیم که میتوانستند با هدف مد نظر ما، بهترین اثر را خلق کنند. امروز آمدیم تا به واسطه این آلبوم، پلی را میان اقتصاد و فرهنگ و هنر ایجاد کنیم. در این راستا، مخاطبان میتوانند ازهفته آینده این آلبوم را بهصورت کاملا رایگان از اپلیکیشن سپینو بانک صادرات، دریافت کنند.»
اما نکته این است که کار بانکها و هدفشان از تاسیس در هیچ جای دنیا، خوب کردن حال دل مردم نبوده و نیست، همانطور که هدف اصلی تاجران و سرمایهداران، چه مالک ایرانمال باشند و چه صاحب جواهرفروشی، درآمد و سود بیشتر است. تمامی انتخابها و برنامههایِ دیگرِ چنین مجموعهها و افرادی، برای رسیدن به همان هدف اصلی و اولیه است، حتی اگر زیر عنوان «مسئولیت اجتماعی» قرار بگیرد.
هنرمندان چه خواننده باشند و آهنگساز یا نقاش و فیلمساز، در گذر زمان و در همکاری با حامیان مالی باید اثری را خلق کنند که صاحب سرمایه میپسندد و سرمایهدار اثری را تایید میکند که به فروش و درآمد بیشتر خودش منجر شود. نه هنر برایش مسئله است، نه فرهنگ و نه مردم. هر چند به نظر میرسد این آثار در راستای علاقهی مردم ساخته میشوند ولی روندها و ترندهای جهانی را در ظاهر سلیقهی مردم و در باطن سود بازار و صنعت تعیین میکند.
واکنش منفی علاقهمندان موسیقی سنتی به همکاری این دسته از خوانندگان با صاحبان سرمایه میتواند نگرانی برای آیندهی موسیقی سنتی ایران باشد. خوانندگانی که علیرغم توانایی و ظرفیتشان برای حفظ و ارتقای این هنر آوازی، با ادامه مسیر فعلی و همراهی با اسپانسرها، در بازار سرمایه جذب و هضم میشوند. بعید نیست که در سالهای آتی با سلطهی سلیقهی سرمایه بر جامعه، چیزی از موسیقی سنتی باقی نماند و موسیقی تلفیقی و آثاری مشابه «از دوست داشتن» شجریان یا کارهای جایش را بگیرد.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
در گفت وگوی محمد منظرپور با مازیار خسروی بررسی شد
در گفتوگو با سیدهادی میرعلمی مطرح شد
یارانه سوخت هواپیما؛ چاهی بیانتها از جیب فقرا به کام ثروتمندان
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش