عباس عبدی در اعتماد نوشت: یکی از شعارهایی که مطرح بوده، برقراری عدالت است که بهطور مشخص عدالت اقتصادی بیش از سایر وجوه عدالت مورد نظر بوده است، هر چند به نظر من عدالت آموزشی و دسترسی همه جوانان کشور به سطح مطلوب آموزش شاید مهمتر از عدالت اقتصادی باشد و در این یادداشت نشان خواهم داد که چرا عدالت اقتصادی میتواند ناپایدار و کماثر باشد، در حالی که عدالت آموزشی برخلاف آن بسیار اثرگذار و پایدار است.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم عباس عبدی نوشت: اشاره به خبر شهادت یحیی سنوار در تلویزیون ایران پس از یک روز از وقوع آن، تکاندهنده بود. نه از این حیث که مردم از این خبر بیاطلاع مانده بودند، چراکه در همین فاصله هزاران پست و نظر در فضای مجازی و سایتهای گوناگون حتی رسانههای حکومتی در این مورد منتشر شده بود و کسی نیازی به اطلاعرسانی صدا و سیما نداشت.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: رویکردها و تحلیلهای آخرالزمانی کمابیش همیشه وجود داشته است و از میان نیز نخواهد رفت. این پدیده حتی مختص جوامع توسعهنیافته نیست، زیرا در کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد.
عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «خوش بودن با چنین رسانهای» نوشت: در پی انتشار نظرسنجی ایسپا که بخشی از آن درباره الگوی پیگیری خبری دانشجویان بود و نتایج آن مترادف با شکست فاحش صدا و سیما در جلب مخاطب تلقی شد، مرکز تحقیقات این رسانه واکنش تندی نشان داد و از جایگاه آن رسانه دفاع کرد که این نیز واکنشهای بیشتری را در پی داشت. از جمله بنده و آقای محمد مهاجری هم مطلبی نوشتیم. ظاهرا حامیان رسانه ملی از یادداشت من با عنوان «روایتمحوری؛ دشمن مرجعیت رسانهای» و نیز یادداشت «دمر آب خوردن صدا و سیما» آقای محمد مهاجری عصبانی شدند و در برخی گروههای مجازی به تولید مطلب در دفاع از این رسانه اقدام کردهاند.
آقای پزشکیان گفته است: «تصور اینکه با روش فعلی به جایی خواهیم رسید، دیوانگی است.» این حرف را در زمان انتخابات نزده بلکه پس از انتخاب شدن و در مجلس اظهار داشت. پس نمیتوان آن را به یک گزاره شعاری و با هدف جمعآوری رأی تقلیل داد.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: انتشار گزارش موسسه نظرسنجی ایسپا درباره وضعیت فرهنگی ـ اجتماعی دانشجویان کشور دوباره بحث قدیمی و بیسرانجام شکست صدا و سیما و خروج مرجعیت رسانهای از کشور را دامن زد.
عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «معنای شکست پزشکیان» نوشت: یک ماه پس از انتخاب پزشکیان در ۱۳ مرداد و حتی پیش از رای اعتماد به کابینه او یادداشتی نوشتم با عنوان: «صندوق با درب باز». آخرین پاراگراف آن این، بود که «انتخابات هر روز ادامه دارد، زیرا هر لحظه صندوقهای رای با درهای باز در میدانهای همه شهرها و روستاهای کشور وجود دارد، هر کسی که رای داده میتواند بیاید و رای خود را بردارد و کسانی هم که رای ندادهاند، میتوانند بیایند و رای خود را در صندوق بریزند.
عباس عبدی نوشت: با آمدن آقای پزشکیان و شعار وفاق ملی، اولین مساله کوشش برای شکلگیری وفاق درون ساختار قدرت بود. تاکنون نیز به نحو مطلوبی پیش رفته است. به جز رفتار صدا و سیما که همسو با این رویکرد نیست در دولت و دو قوه دیگر و نیروهای مسلح التزام به قواعد وفاق مطابق انتظارات خوب بوده است.
یکی از بدترین شکاف فرهنگی در موضوع حجاب در عرصه هنر و سینمای رسمی، با هنرمندان به وجود آمده که ساختار رسمی نمیتواند این شکاف را نادیده بگیرد. سرریز این شکاف به افراد محجبه هم هست.
عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:پس از انتشار متنی که دو هفته پیش (۵ شهریور) در همین روزنامه خطاب به جناب آقای خاتمی نوشتم، بازتابهای آن به نسبت گوناگون و گسترده بود. طبیعی است بخشی از مخاطبان از آن استقبال کردند، شاید برخی از آنان با همه اجزای متن موافق نبودند، که طبیعی هم هست، ولی روح کلی آن را پذیرفتند.
تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت:از زندان بودن نیروهای سیاسی چه نتیجهای حاصل خواهد شد که تازه برای زیدآبادی هم پرونده جدیدی باز شده است؟ بر فرض که قدری مشکلات برای حکومت پیشآید، پس «گل بی خار کجاست؟» فرایند جدید را تکمیل کنید دور مواجهه سنتی و امنیتی با منتقدان را خط بکشید.
عباس عبدی در یادداشتی خطاب به رئیس دولت اصلاحات نوشت: اولین نقدی که بنده به جریان رسمی اصلاحطلبی دارم، ادبیات سیاسی غالب نزد آنان است و این را بارها در مطالب خود به صورت مستقیم و غیرمستقیم ذکر کردهام. برای من روشن است که میان ادبیات سیاسی شما با بخشی از نیروهای سیاسی اصلاحات تباین آشکار وجود دارد، ولی در نهایت صدای کسانی به عنوان صدای اصلی اصلاحطلبی -که در بعضی از اعضای جبهه اصلاحات نمود بارز یافته- شناخته میشود که زبانی رادیکال و مبارزهجویانه دارند، زبانی که بنا به تحلیل من تناسبی با مشی و راهبرد اصلاحطلبانه ندارد.
عباس عبدی درباره حملات ثابتی به عراقچی نوشت: همه میدانند اولین وزیری که خیلی پیش از همه، مورد توافق قرار گرفته بود آقای عراقچی است و این نماینده حتما از جزییات آن اطلاع داشته ولی متوجه نیست که اگر رانت استصواب و حذف دیگران نبود با چند درصد رای که نمیشد به مجلس رفت؟
پزشکیان با یک تیر چند نشان زده است. اول از همه گفته است که برنامه او برنامههای بالادستی و سیاستهای کلی نظام و برنامه هفتم است. برنامه هفتمی که مجلس تندروها تصویب کرده و خودش هم باید الزامات اجرای آن را فراهم کنند. دومین برنامه او که خیلی برای 2اصولگرایان خطرناک است، استناد به نهجالبلاغه و نامه امام علی به مالک اشتر است.
آقای پزشکیان باید صریح و شفاف بگوید آیا منعی برای حضور زنان دارد یا خیر؟ اگر بلی آیا از نظر تعداد هم منعی بود؟ به علاوه چرا مسوولیت را به عهده همان گروههایی که مانع میشوند، نمیاندازد؟ چرا باید خودش در این زمینه مسوولیت بپذیرد؟ درباره هموطنان اهل سنت که مساله بسیار روشنتر است.