بحران آب در ایران تنها یک چالش زیستمحیطی نیست؛ این بحران، ثمرهی سیاستها و ساختارهایی است که طی دههها، آب را نه سرمایهای بیننسلی، بلکه منبعی مصرفی و سوداگرانه دانستهاند. آنچه امروز با عنوان «بحران آب» میشناسیم، بخشی از یک نظام کلانتر است. نظامی که در آن اقتصاد، نه بر پایه تولید، بلکه بر مصرف بیزحمت و چپاول منابع طبیعی شکل گرفته است.
درست در میانه تهدیدات امریکا اتفاق دیگری در نوروزافتاد که بسیار دردناک بود و آن هم تخریب دوباره خط انتقال آب شرب مردم یزد توسط کشاورز ان اصفهانی با این ادعا که این آب کشاورز ی ماست که به مصرف مردم یزد میرسد و این حق ماست که بهجای زمینهای کشاورز ی اصفهان نصیب مردم یزد میشود.
در صورتی که کشاورز ان از ساعت ۱۰ الی ۲۲، کاهش مصرف برق نسبت به سال گذشته داشته باشند، میتوانند تا ١٠ میلیون تومان در هر ماه مشوق دریافت کرده و درآمدزایی داشته باشند.
یک نماینده مجلس گفت: در شرایط سخت فعلی به جای اینکه خرید از کشاورز انجام شود چند دلال و سلطان اقدام به واردات می کنند و در حال حاضر که در فصل برداشت قرار داریم با هزینه های کاشت، داشت و برداشت باید به کشاورز کمک شود.
با برگشت خوردن برخی از محصولات کشاورز ی-میوه و صیفی- مشخص شد که وزارت کشاورز ی ما، تا چه اندازه نسبت به استانداردهای جهانی بازارمحصولات کشاورز ی بیتوجه بوده و به کشاورز ان در زمینه استفاده از سموم شیمیایی، نوع و میزان استفاده مناسب آموزش و آگاهی نداده و همین امر موجب شده، به بازار بینالمللی ما در این زمینه نیز آسیب جدی وارد شود. اما مشکل بزرگتر کشاورز ی ما، عدم توجه به تولید محصولات ارگانیک است.
چادرهای کشاورز ان متحصن اصفهانی، بامداد امروز برچیده شد و تحصن آنان پایان یافت. کشاورز ان اصفهانی، در اعتراض به قطع حقآبه و خشک شدن زایندهرود، از ۱۷ آبانماه، در بستر خشکیده این رودخانه چادر زده و خواستار رسیدگی به مسئله کمبود آب برای کشاورز ی در این استان شده بودند. در این میان، بسیاری از مردم اصفهان، بهویژه اقشاری از طبقه متوسط در حمایت از این کشاورز ان، در این مدت به آنان آب و غذا میرساندند.