در پی جنگ دوازده روزه بین ایران و اسرائیل بسیاری از تحلیلگران و سیاستمداران دیدگاه و نظراتشان را درباره جنگ، مباحث امنیتی و سیاست داخلی پس از آتشبس مطرح کردند.
تئوریسین سیاسی اصلاحات خطاب به جلیلی نوشت: شما حجاب را عمق راهبردی جمهوری اسلامی خواندید حال آنکه قبلاً حضور نیابتی ایران در منطقه را عمق راهبردی میدانستید. چه اتفاقی رخ داده که از سوریه و داعش گذر کرده و خیابانهای وطن و مقابله با زنان و دختران ایرانی را عمق راهبردی جدید معرفی کردهاید؟
روزنامه هم میهن در یادداشتی با کنایه به اصولگرایان نوشت: به جای بازارگرمیها که به دنبالش ناامیدی مردم و از دست رفتن فرصتها به بار می آید بهتر است جریان نگران اصولگرا و دلواپسین جدید بهدنبال ایجاد فضا برای جذب حداکثری و ایجاد رقابت سالم باشند.
روزنامه اصولگرای رسالت نوشت: انتخاب یک زن بهعنوان رئیس جبهه اصلاحات و دارای پرونده محکومیت سیاسی با پرچمداری حجاب اختیاری معنایش این است که میخواهند از پیادهنظام غرب در آشوب پاییز سال گذشته سربازگیری کنند. البته این سربازگیری کمکی به احیای سرمایه اجتماعی آنها نمیکند.
جامعه ایران (در زمینه حجاب و گشت ارشاد) به قبل از شهریور ۱۴۰۱ بازنخواهد گشت. ترجمه این عبارت آن است که بعد از رویدادهای اعتراضی سال گذشته عرصه عمومی از گشت ارشاد –یا هر آنچه نماد آن باشد- خالی خواهد شد.
سعید حجاریان در یادداشتی در اعتماد نوشت: «وسطباز» به کسانی اطلاق میشود که بین دو امر سیاسیِ متناقض ایستادهاند و حاضر نیستند یک طرف را انتخاب کنند و دیگری را فرونهند.
تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در «مشق نو» نوشت: واقعیت آن است آنچه در این میان غایب بود، بازی فوتبال بود که اساساً خالی از اهمیت و معنا شده بود. رصد ضمنی محتوای فضای مجازی/حقیقی هم از انواع دوگانگیها و پرسشها بر سر موضوعاتی از این دست حکایت میکرد: آیا پیروزی تیم ملی ایران موجب خرسندی است یا خیر؟ آیا اخلاقاً شادی جمعی در غم ملی رواست یا خیر؟ و پرسشهایی از این دست.
بله او حاضر بود. از ابتدا حاضر برای تمام قد بودن. هنرمندی که صدای رسای عشق و صلح بود و گوش ها از شنیدنش سیراب نشده، آسمانی شد. فرهاد یگانه بود و هر وقت می مرد باز هم زود... جریان موسیقی دغدغه مند که درد را بداند و هواخواه مردم و جامعه باشد، به برکت اندیشه و صدای استوار او شروع شد و هرچه بعد از آن آمد، هرگز به کمال و کیفیت آثار او بود.