شیرازیها، که اغلب از خاندانهای حاکم دوره آل بویه بودند، با کشتیهای خود از خلیج فارس گذشتند و در مناطقی مانند کیلوا، زنگبار و پمبا سکنی گزیدند. آنها دولتی قدرتمند تشکیل دادند که بیش از پنج قرن دوام آورد و تأثیراتش تا امروز در زبان، معماری، مذهب و حتی سیاست زنگبار مشهود است.
این داستان، که تا حد زیادی ناشناخته مانده، بر پایه اسناد تاریخی مانند وقایعنامههای کیلوا و گزارشهای نویسندگان غربی و ایرانی روایت میشود. در این مقاله، به بررسی ریشههای این مهاجرت، انگیزهها، چگونگی استقرار، دستاوردهای فرهنگی و اقتصادی، و میراث امروزی آن میپردازیم. با کاوش در این گوشه فراموششده تاریخ، میبینیم چگونه یک سفر دریایی پرمخاطره به نمادی از تعامل تمدنها تبدیل شد.
ریشههای تاریخی مهاجرت
مهاجرت شیرازیها به شرق آفریقا را میتوان به دوره آل بویه (۹۳۴-۱۰۵۵ میلادی) نسبت داد، زمانی که ایران تحت حاکمیت این سلسله شیعهمذهب قرار داشت. شیراز، پایتخت فرهنگی و سیاسی ایالت فارس، مرکز این مهاجرت بود. بر اساس منابع اصلی مانند “السلوه فی اخبار الکلوه” (۱۸۷۰)، مهاجران اولیه به رهبری فردی از خاندان حاکم شیراز، مانند علی بن حسن یا علی بن حسین، راهی آفریقا شدند. این منابع، که به زبانهای عربی، سواحیلی و پرتغالی ترجمه شدهاند، روایتهای متفاوتی ارائه میدهند، اما همگی بر اصل مهاجرت گروهی تأکید دارند.
انگیزههای این مهاجرت پیچیده و چندلایه بود. برخی منابع، مانند وقایعنامه عربی کیلوا، آن را به یک کابوس نمادین نسبت میدهند: سلطان حسن بن علی در خواب میبیند که موشی با دندانهای آهنین دیوارهای شهرش را سوراخ میکند، که تعبیری از نابودی قریبالوقوع سرزمین است. این روایت کنایهای از ناآرامیهای سیاسی دوره آل بویه، مانند شورشهای داخلی و تهدیدات خارجی از سوی سلجوقیان، به نظر میرسد. ترجمه پرتغالی جوآو دو باروس (۱۵۵۲) انگیزه را شخصیتر توصیف میکند: علی بن حسین، که مادرش بردهای حبشی بود، از تحقیر برادرانش گریخت و گزارشهایی از وجود طلا در سواحل زنگبار او را ترغیب کرد.
زمان دقیق مهاجرت نیز مورد بحث است. منابع مختلف تاریخی بین سالهای ۹۷۵ تا ۱۰۰۹ میلادی (۳۶۷ تا ۴۰۰ هجری قمری) را پیشنهاد میکنند. پروفسور نوویل چیتیک، باستانشناس آمریکایی، قرن دهم میلادی را محتملترین دوره میداند، که با حکومت عضد الدوله دیلمی (۹۴۹-۹۸۲ میلادی)، پرافتخارترین فرمانروای آل بویه، همخوانی دارد. کشف سکههای شبیه به دوره آل بویه در کیلوا و زنگبار این نظریه را تقویت میکند. مهاجران با هفت کشتی از بندرهای جنوبی ایران مانند سیراف یا هرمز حرکت کردند و پس از سفری پرمخاطره، در جزایر و سواحل شرق آفریقا لنگر انداختند.
این مهاجرت بخشی از تجارت دریایی گسترده ایران با آفریقا بود. تاجران ایرانی پیش از این نیز به سواحل آفریقا رفتوآمد داشتند، اما شیرازیها نخستین گروهی بودند که به طور دائمی سکنی گزیدند و دولتی مستقل تشکیل دادند. آنها با بومیان آفریقایی، که عمدتاً از قبایل بانتو بودند، روابط دوستانه برقرار کردند و از طریق ازدواجهای مختلط، نسلی جدید به وجود آوردند که امروز به “شیرازیها” معروفاند.
تشکیل دولت شیرازی و دستاوردهای سیاسی-اقتصادی
پس از ورود، شیرازیها دولتی شهر-دولتی در کیلوا تأسیس کردند که پایتخت امپراتوریشان شد. این دولت، که بیش از ۵۰۰ سال دوام آورد، شامل شهرهایی مانند کیلوا، زنگبار، پمبا و مومباسا بود. سلطان علی بن حسن، بنیانگذار سلسله، با ازدواج با دختران سران محلی، پایههای قدرت خود را محکم کرد. این استراتژی نه تنها ثبات سیاسی آورد، بلکه به ادغام فرهنگی کمک کرد.
اقتصاد دولت شیرازی بر پایه تجارت بود. آنها در صادرات عاج، طلا، برده و ادویه تخصص داشتند و با شرکای تجاری در هند، چین و خاورمیانه ارتباط برقرار کردند. زنگبار به مرکز تجارت ادویه تبدیل شد و میخک، که امروز هم محصول اصلی جزیره است، توسط شیرازیها معرفی شد. معماری ایرانی، مانند ساخت مساجد با محرابهای سهبعدی، در منطقه رواج یافت. مسجد کیزیمکازی، ساختهشده در سال ۱۱۰۷ میلادی (۵۰۰ هجری قمری)، قدیمیترین مسجد شرق آفریقا است و کتیبههای کوفی آن شبیه به بندر سیراف ایران است.
تأثیر مذهبی شیرازیها عمیق بود. آنها اسلام شیعی را گسترش دادند و امروز بیش از ۹۹ درصد جمعیت زنگبار مسلماناند. ورود واژههای فارسی به زبان سواحیلی، مانند “kitabu” (کتاب) یا “baridi” (سرد)، نشاندهنده نفوذ زبانی است. سواحیلی، که امروز زبان رسمی تانزانیا و کنیا است، حدود ۲۰ درصد واژههایش ریشه فارسی دارد.
دولت شیرازی تا قرن پانزدهم میلادی شکوفا بود، اما ورود پرتغالیها به رهبری واسکو دو گاما در ۱۴۹۸ میلادی پایان آن را رقم زد. پرتغالیها کیلوا را اشغال کردند و شیرازیها را خراجگزار کردند. بعدها، عمانیها در ۱۶۹۸ کنترل را به دست گرفتند و تجارت برده را گسترش دادند. با این حال، میراث شیرازیها باقی ماند و حتی در دوره استعمار بریتانیا (۱۸۹۰-۱۹۶۳)، آنها نقش سیاسی مهمی ایفا کردند.
میراث فرهنگی و اجتماعی در زنگبار مدرن
امروز، زنگبار با جمعیت بیش از ۱.۳ میلیون نفر، ترکیبی از نژادهای آفریقایی، عرب و شیرازی است. شیرازیها، که کمتر از ۲۰ درصد جمعیتاند، اما تأثیر اقتصادی و سیاسیشان چشمگیر است. آنها در سیاست زنگبار فعالاند و حزب آفریقایی-شیرازی (ASP) در استقلال ۱۹۶۳ نقش کلیدی داشت. پس از انقلاب ۱۹۶۴، که هزاران عرب را کشت یا اخراج کرد، شیرازیها با تانگانیکا متحد شدند و تانزانیا را تشکیل دادند.
جشنهای فرهنگی مانند “مواکا کوگوا” (نوروز شیرازی) میراث ایرانی را زنده نگه میدارند. این جشن، که ریشه در نوروز دریایی ایران دارد، در ماه ژوئیه برگزار میشود و شامل دعواهای نمایشی، رقص، آواز و آتشزدن کلبه برای پیشبینی سال آینده است. زنان با لباسهای سنتی شیرازی شرکت میکنند و مردان با چوب موز نماد خشونت گذشته را تخلیه میکنند.
معماری زنگبار نیز ایرانی است. حمام کیدیچی، ساختهشده در قرن هجدهم، نمونهای از حمامهای ایرانی است. توپهای جنگی ایرانی در موزه بیتالعجایب و اسناد تاریخی در دارالسلام گواه حضور ایرانیهاست. مسجد کیزیمکازی همچنان فعال است و گردشگران را جذب میکند. مرتضی رضوانفر، پژوهشگر ایرانی، شباهت کتیبههای آن به سیراف را تأیید کرده است.
در حوزه اجتماعی، شیرازیها به عنوان تاجران موفق شناخته میشوند. آنها در تجارت ادویه، گردشگری و… فعالیت دارند. با این حال، چالشهایی مانند جداییطلبی وجود دارد. حزب جبهه متحد مدنی (CUF)، که پایگاهش در زنگبار است، برای خودمختاری بیشتر تلاش میکند، اما قوانین تانزانیا اتحاد را الزامی میدانند.
تأثیر شیرازیها بر اسلام زنگبار برجسته است. شیعیان، که حدود ۱۰-۱۵ درصد مسلماناناند، در مراسم عاشورا و غدیر شرکت میکنند. حضور ایرانیها تشیع را تقویت کرد و امروز انجمنهای شیعی در زنگبار فعالاند.
چالشها و چشمانداز آینده
با وجود میراث غنی، شیرازیها با چالشهایی روبرو هستند. تغییرات آبوهوایی سواحل زنگبار را تهدید میکند و گردشگری، که منبع اصلی درآمد است، به دلیل همهگیریها آسیب دیده. همچنین، تنشهای قومی بین شیرازیها، اعراب و آفریقاییها گاهبهگاه شعلهور میشود. با این حال، زنگبار به عنوان “جزیره ادویه” جذابیت جهانی دارد و تورهای تانزانیا-زنگبار گردشگران را به سواحل بکر و تاریخ شیرازی میکشاند.
در سطح جهانی، داستان شیرازیها نمادی از مهاجرت موفق است. آنها نشان میدهند چگونه یک گروه کوچک میتواند تمدنی بزرگ بسازد. پژوهشگران ایرانی مانند شجاعالدین شفا و عبدالحسین نوایی این تاریخ را مستند کردهاند، اما نیاز به تحقیقات بیشتر وجود دارد تا ابهامات مانند نام دقیق بنیانگذار حل شود.
مهاجرت شیرازیها به شرق آفریقا داستانی حماسی از شجاعت، نوآوری و همزیستی است. از قرن دهم میلادی تا امروز، آنها پلی بین ایران و آفریقا ساختهاند که در زبان، مذهب و فرهنگ زنده است. زنگبار، با مساجد باستانی، جشنهای نوروزی و مردم شیرازیتبار، گواه این میراث است. این روایت نه تنها تاریخ را روشن میکند، بلکه درسهایی برای دنیای امروز ارائه میدهد: مهاجرت میتواند منبع قدرت و غنا باشد، نه تهدید. با کاوش بیشتر در این تاریخ، میتوانیم ریشههای مشترک تمدنها را جشن بگیریم و آیندهای روشنتر بسازیم.
منبع:دیروزبان
هشدار!
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
اعضای تشکیلات تازه جبرائیلی کیستند
رمزگشایی از بیانیه کانون وکلای تبریز در گفتوگو با احسان هوشمند
گفتوگو با مجید نیک نژاد قمصری