به گزارش روزنامه اینترنتی فراز؛ الجزیره نوشت: آمریکا این پیشنویس را بر اساس طرح 20 مادهای ترامپ برای توقف جنگ در غزه تهیه کرده است و قرار است این نیرو بلافاصله پس از ورود به غزه جایگزین ارتش اشغالگر اسرائیل شود.
مسوده این طرح «حساس اما غیر محرمانه» توصیف شده است؛ اشارهای به ماهیت اجرایی و نه سیاسی آن. یک مقام بلندپایه آمریکایی در گفتوگو با کانال 12 اسرائیل توضیح داده است که «این نیرو، نیروی حافظ صلح نیست؛ بلکه نیرویی برای اجرای ثبات و فراهم کردن زمینه برای دولت فلسطینی جدید تحت نظارت بینالمللی است».
این طرح واضحترین نسخه آمریکایی از «طرح روز بعد» در غزه، پس از دو سال از حملات خشونتبار مداوم اسرائیل، به شمار میرود.
هدف پروژه آمریکایی ایجاد توازن دقیق میان منافع امنیتی اسرائیل و الزامات راهبردی ایالات متحده در منطقه است.
مسوده و اصلاحات
هفته گذشته برای سومین بار اصلاحاتی به پیشنویس ارائهشده توسط آمریکا اضافه شد. منابع سیاسی اسرائیلی به روزنامه یدیعوت آحارونوت گفتند که طرح جدید آمریکایی شامل بندهایی «نامطلوب برای اسرائیل» است؛ از جمله اشاره به مسیر تشکیل دولت فلسطینی و بندی که اسرائیل را از حق وتو بر کشورهای اعزامکننده نیروهای بینالمللی محروم میکند.
وسام عفیفه، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، در گفتوگو با الجزیره نت، این پیشنویس را نقطه تحول راهبردی در رابطه واشنگتن با پرونده فلسطین-اسرائیل دانست؛ به دلیل اهداف دوگانهاش: تحمیل یک سازوکار امنیتی چندجانبه در غزه و همزمان تثبیت نفوذ آمریکا و حمایت از متحد اسرائیلی، البته با شروطی کمتر از گذشته.
در مقابل، فراس یاغی، متخصص امور اسرائیل، در گفتوگو با الجزیره نت معتقد است که پیشنویس آمریکا پوششی آشکار برای قیمومیت آمریکا بر غزه است؛ زیرا مرجعیت «نیروی ثبات» و «شورای صلح» کاملاً آمریکایی خواهد بود و نه طبق فصل هفتم منشور ملل متحد. نقش شورای امنیت در این طرح فقط جنبه صوری دارد و محدود به دریافت گزارشهای ششماهه است.
او افزود که هدف آمریکا کسب دستاوردهای سیاسی و امنیتی پس از جنگی است که اسرائیل با حمایت غربی-آمریکایی علیه غزه و منطقه انجام داده است؛ و در رأس آن تأمین منافع امنیتی اسرائیل و منافع راهبردی آمریکا، از جمله عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و جلوگیری از نفوذ چین و روسیه و مهار ایران.
یاغی تأکید کرد که مسوده آمریکا نشاندهنده بازمهندسی کامل معادله غزه است، به گونهای که کنترل مستقیم اسرائیل جای خود را به «حاکمیت امنیتی چندجانبه» تحت مدیریت واشنگتن و نظارت تلآویو میدهد.
این طرح بر اساس راهبرد «ثبات در برابر امنیت» طراحی شده است؛ به این معنا که اسرائیل بیشترین اطمینان امنیتی را بدون پرداخت هزینههای اشغال دریافت میکند و آمریکا اهرمی سیاسی جدید در خاورمیانه به دست میآورد که توازن میان نفوذ و مسئولیتپذیری را دوباره تعریف میکند و غزه را به الگویی برای «امنیت اول، دولت بعداً» تبدیل میکند، آن هم مطابق رضایت آمریکا و اسرائیل و نه براساس اصلاحات ساختاری در تشکیلات فلسطینی.
خروج مشروط
مسوده این قطعنامه مفهوم جدیدی برای مدیریت بحران پیشنهاد میدهد؛ بهطوریکه خروج تدریجی ارتش اسرائیل را به تحقق «معیارهای امنیتی توافقشده» و در رأس آنها خلع کامل سلاح گره میزند.
بهجای تعیین جدول زمانی، طرح خروج را بر اساس «پیشرفت نیروی ثبات در اجرای مأموریتهای امنیتی» تنظیم میکند؛ موضوعی که به اسرائیل عملاً حق وتوی میدانی برای هرگونه خروج نهایی میدهد.
روزنامه هاآرتص از یک مقام امنیتی اسرائیلی نقل کرده است: «ما پیش از اطمینان از اینکه حتی یک تفنگ هم نتواند دوباره به سوی اسرائیل نشانه رود، از غزه خارج نخواهیم شد.»
مسوده همچنین به باقیماندن «نیروهای محدود اسرائیلی» در اطراف غزه برای نظارت بر مرزها اشاره دارد؛ الگویی شبیه «کمربند امنیتی» در جنوب لبنان در سالهای 1985 تا 2000.
با وجود انعطافپذیری نوشتار برای تبدیل خروج به ابزار فشار سیاسی، نهاد امنیتی اسرائیل نسبت به رابطه میان متن و اجرا تردید دارد. هاآرتص گزارش داده که مقامهای امنیتی از ابهام گسترده در طرحهای آینده آمریکا برای غزه نگراناند و میگویند این طرحها بدون مشارکت سطح امنیتی و در مذاکرات محرمانه تصویب شده است.
یک مقام امنیتی گفت: «توان اثرگذاری و شنیدهشدن صدای خود را از دست دادهایم. تحولات راهبردی در غزه در برابر چشمان ما در جریان است و بر آینده اسرائیل تأثیر دارد، اما ما هیچ نقشی در آن نداریم.»
تأمین مالی و هژمونی آمریکا
پیشنویس همچنین «شورای صلح» را بنیان میگذارد؛ نهادی سیاسی-مدنی مسئول هماهنگی امور اداری و انسانی در غزه که نیروی ثبات تحت نظارت آن فعالیت میکند.
اما متن نشان میدهد که این شورا بیشتر ابزاری برای مشروعیتبخشی به نقش آمریکا است تا یک نهاد مستقل؛ گزارشهایش مستقیماً به وزارت خارجه آمریکا و بودجههای آن پیوند میخورد.
آمریکا «ضامن اول» معرفی میشود و کشورهای عربی نقش هماهنگکننده در بازسازی و پشتیبانی امنیتی خواهند داشت.
فهرست اولیه کشورهای تضمینکننده شامل: مصر، اردن، امارات، مراکش و عربستان است. ترکیه محل اختلاف است؛ اسرائیل مخالف مشارکت مستقیم ترکیه در نیروهای بینالمللی است.
طبق گزارش کانال 12، اسرائیل برای حذف نقش ترکیه فشار آورده و آمریکا پیشنهاد داده مشارکت ترکیه به امداد و بازسازی محدود شود.
این اختلافات نشان میدهد فهرست نهایی کشورها هنوز قطعی نشده و وضعیتی از «تقسیم نفوذ» شکل گرفته است؛ اسرائیل خواهان نقش مصر در مرزهاست، آمریکا به دنبال قیمومیت امنیتی، و کشورهای عربی به دنبال امتیازات سیاسی، بهویژه درباره فلسطین و تشکیل دولت.
نیروی بینالمللی هسته اصلی طرح آمریکاست: ابزاری اجرایی برای تضمین امنیت پس از خروج اسرائیل.
بر اساس وبگاه بلومبرگ، این نیرو شامل 12 تا 15 هزار نفر از کشورهای غربی و عرب «منتخب» خواهد بود و فرماندهی آن آمریکایی است.
تفویض برای خلع سلاح
پیشنویس به این نیرو اختیار «استفاده از همه ابزارهای لازم» برای تضمین خلع سلاح و جلوگیری از تهدیدات جدید را میدهد؛ بهمعنای امکان اجرای عملیات محدود در غزه.
اما متن سازوکار شفاف مسئولیتپذیری ندارد و به اسرائیل حق «ازسرگیری عملیات با هماهنگی آمریکا» در صورت بازگشت تهدیدات را میدهد.
رسانههای اسرائیلی گزارش دادند که ارتش اسرائیل برای خلع سلاح حماس با ازسرگیری جنگ آماده میشود، اگر طرح آمریکا برای نیروی بینالمللی شکست بخورد.
عفیفه گفت که جزئیات طرح مبهم است اما پیشنویس به این نیرو اختیار «تمام اقدامات لازم» برای تخریب زیرساختهای نظامی و بازسازی پلیس فلسطین را میدهد. اگر این نیرو ناکام بماند، اسرائیل مجاز به اقدام یکجانبه خواهد بود.
طرح روسیه
در مقابل، روسیه نیز پیشنویس خود را میان اعضای شورای امنیت توزیع کرده است؛ اقدامی که میتواند پروژه آمریکا را به تأخیر یا شکست بکشاند.
طبق کانال 12، مذاکراتی میان واشنگتن و مسکو انجام شد اما روسیه رأیگیری روز جمعه را متوقف کرد.
تحلیل بَرَک رافید نشان میدهد طرح روسیه هیچ اشارهای به خلع سلاح غزه یا حماس ندارد؛ برخلاف طرح آمریکا.
طرح روسیه مسئولیت بررسی نیروی بینالمللی را به دبیرکل میدهد، خروج اسرائیل را مشخص نمیکند و مرزهای «خط زرد» را رد میکند. هرگونه تغییر جمعیتی یا جغرافیایی در غزه را رد میکند.
همچنین تأکید میکند که غزه باید تحت مسئولیت تشکیلات فلسطینی باشد و بر وحدت غزه و کرانه باختری تأکید دارد.
تقابل نفوذ
در مقابل، آمریکا همراه با قطر، مصر، امارات، عربستان، اندونزی، پاکستان، اردن و ترکیه حمایت خود را از طرح آمریکا اعلام کردند.
این بیانیه، که پس از نشست شرمالشیخ ارائه شد، تلاش آمریکا برای حفظ حمایتهاست.
برای تصویب قطعنامه آمریکا به 9 رأی مثبت نیاز دارد اما مخالفت روسیه و چین کار را دشوار میکند. پاکستان حمایت کرده اما الجزایر مردد است و رأی آن تعیینکننده است.
چهار دیپلمات به نیویورک تایمز گفتند اختلافات عمیق درباره طرح آمریکا وجود دارد؛ چین خواستار حذف کامل طرح از متن است.
روسیه، الجزایر و فرانسه خواهان گنجاندن صریح حمایت از تشکیل دولت فلسطینیاند. برخی کشورها نیز خواهان روشن شدن نقش «شورای صلح» و نقش تشکیلات فلسطینی در «اداره انتقالی» هستند.
هشدار!
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
نگاهی به مواضع معاون جدید پزشکیان
بمناسبت سالروز شهادت پدر موشکی ایران
مورد عجیب میدان انقلاب