اینجا قلب ایران است: میدان آزادی در تهران! به ایرانِ کنونی شباهتی ندارد؛ هر چند که آیینه تمامنمای ایرانِ آینده است؛ آیندهای بس نزدیک! مهاجرین افغانستانی در امواجی پایانناپذیر وارد کشور میشوند. ورود آنان اما از استراتژی نوینی پیروی میکند: استراتژی جذب انبوه!
ورود مهاجرین افغانستانی امری مسبوق به سابقه است. نخستین موج مهاجرت با هجوم شوروی در دی ۵۸ شکل گرفت. جنگ قدرت میان مجاهدین افغان، حکومت اول طالبان و سپس هجوم امریکا بر مهاجرت افزود. گرچه برپایی حکومت غربگرا از شدت مهاجرت کاست، اما تسخیر کابل توسط طالبان دگربار بر شدت مهاجرت افزود. علیالظاهر، استراتژی جذب انبوه مهاجرین افغان راهیست برای مشکل جمعیت. جذب انبوه ظاهرا تلاشی برای دستیابی به نیروی کار ارزان نیز است. از این رو، نرخ زادوولد پایین و مهاجرت نیروی کار تحصیلکرده و طبقه متوسط ایرانی دو دلیل اصلی برای سرپوش گذاشتن مسئله مهاجرت از سوی سیستم بیان میشود
ریشه اصلی استراتژی جذب انبوه اما سیاسی است: جایگزینی قشر تحصیلکرده ناراضی با مهاجرینِ ظاهرا قانع و ولایت پذیر! در نگاه حامیان این رویکرد، جوانان و طبقه متوسط ایرانی نگاه به غرب داشته و میکوشند تا ایران را ترک کنند. در چنین وضعیتی، مهاجرین افغانستانی، مائده زمینی برای نظام بود.
استراتژی جذب انبوه دستپخت وزارت کشور و مجلس است؛ وزارتخانهای که در دولت بیشترین نفوذ را دارد. احمد شاهچراغی (وحیدی) درباره همه چیز از سیاست خارجی تا خودروسازی و اخراج اساتید نخبه اظهارنظر میکند. جاهطلب است و سودای رفتن به پاستور را دارد! کریمی قدوسی نماینده مجلس نیز نقش دارد.
پیامدهای دنبالکردن این استراتژی زیانبار خواهد بود. در زمانهای که جامعه ایرانی رو به سوی گفتمان مدارا آورده، جذب انبوه مهاجرین با تعصبات محلی بالاتر مشکلات فرهنگی ایجاد میکند. گذشته از این، افزایش فقر به تشدید رویکردهای ضدمهاجرین و در نتیجه تعمیق شکاف با همتباران شرقی میانجامد.
ضعف دولت در بسیاری از عرصهها در کنار سکوت معنادار مقاماتی که در هر حوزهای خطونشان میکشند بر نگرانی بخشی از ایرانیان افزوده. با این حال، با تغییر در رویه کنونی نیز نمیتوان در برابر امواج پایانناپذیر مهاجرین یارای ایستادگی نداشتند: چگونه میتوان ۹۴۵ کیلومتر مرز شرقی را کنترل کرد؟
در این میان، راهاندازی سیستم امتیازدهی مهاجرین امری ضروریست. جذب جوانان بویژه دختران تحصیلکرده باید در صدر قرارگیرد. جذب پارسی زبانان و شیعیان خطری بمراتب کمتر از پشتونهای تندرو دارد. اقامت آنان که از کشور دفاع کردهاند یا در حوزه هنر و اقتصاد حضوری درخشان داشتهاند تسهیل گردد.
سیستم امتیازدهی مهاجرین نیز کفایت نمیکند. در زمانهای که طالبان حامیان خود را به ایران میفرستد. (گفته میشود ۲ میلیون مرد پشتون مجرد به ایران آمدهاند) راهحل استراتژیک موجود نیست؛ مگر آنکه سرنوشت سه استان غربی افغانستان را با معضل مهاجرت درهم تنیده ساخت: هرات، فراه و نیمروز.
با ورود روزافزونِ مهاجرین مسئله مهاجرت از مسائل سرنوشتساز در انتخاباتهای پیشرو در کشور خواهد شد. میتوان انتظار برآمدن ترامپ وطنی داشت. هر چند که انتخابات ۱۴۰۴ درگیر مسئلهای دیگر خواهدبود؛ مسئلهای مهمتر از سیاست خارجی،اقتصاد،حقوق شهروندی و آزادیهای اجتماعی: مسئله جانشینی!
این خبر تکمیل میشود
بررسی نفرات برتر کنکور ۱۴۰۳ چه میگوید
گفتوگوی فراز با مهدی ملکمحمد روانشناس:
بازار سیاه خرید و فروش اعضای بدن؛ روایت یک واسطه از پشت پرده خرید کلیه
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک