چهارشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ 23 July 2025
چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۸
کد خبر: ۸۶۰۰۲

داستان سوریه

داستان سوریه
دلِ شامات است؛ سرزمینی با قدمتی طولانی ولی فاقد هویت ملی!
نویسنده :
آرش رییسی نژاد

دلِ شامات است؛ سرزمینی با قدمتی طولانی ولی فاقد هویت ملی! کشوری که حتی نام خود را از تمدنی تاریخی ورای مرزهایش به عاریت گرفته: امپراتوری آسور یا آشور در شمال عراق؛ سوریا نامی بود که یونانیان و رومیان آن را بر شامات گذاشتند و آسورستان نامی بود که ایرانیان بر عراق.

داستان سوریه

جغرافیای گسسته سوریه اما بلای جانش گشته؛ جغرافیایی که این کشور را به شش بخش جداگانه تقسیم کرده‌است: واحه‌ای در جنوب‌غربی، دروازه‌ای در شمال، نواری ساحلی در غرب، فلاتی ناهموار در جنوب، دالانی شمالی-جنوبی و زمینی هموار و بایر در شرق. کنش و رخدادهای سوریه را از دریچه جغرافیا ببینید!

داستان سوریه

در پشت کوه‌های لبنان واحه‌ای است که از یکسو به کوه و از دیگر سو به بیابان منتهی می‌شود. دمشق در میان آن جای دارد که کارکردی شبیه دژی کوچک دارد. از دمشق دسترسی به همه جای کشور کم و نادر است. جای شگفتی نیست که حاکم دمشق نیازمند دولتی نظامی با مشت آهنین برای حکومت بر همه کشور است.

داستان سوریه

در شمالغرب حلب جای‌گرفته که دروازه تجاری طبیعی میان شامات است با آسیای صغیر در شمال و میان‌رودان در شرق. حاکمان آسیای صغیر (روم،عثمانی و ترکیه کنونی) همواره چشم طمع بدین مرکز بازرگانی داشتند. پس کنترل حلب مهم‌ترین گام برای حاکم دمشق است جهت حفظ یکپارچگی کشور در برابر آسیای صغیر!

داستان سوریه

رشته‌کوهی باریک و کم‌ارتفاع در غرب و مشرف بر مدیترانه کرانه باریک ولی طولانی را شکل‌داده که ماوای اقلیت‌های دینی علوی و مسیحی است؛ اقلیت‌هایی که همواره از سوی حاکمان سنی خارجی مستقر در دهانه رود نیل یا دریای مرمره زیر فشار بوده‌اند. لاذقیه و طرسوس دراینجا جای‌گرفته‌اند و دسترسی

داستان سوریه

به بیرون را فراهم می‌کند. جای شگفتی نیست که راه اتحاد با قدرت‌های خارجی دوردست، نخست فرانسه و اکنون روسیه، از این کرانه می‌گذرد! پس کنترل نوار ساحلی برای حفظ رابطه با متحد بیرونی و تلاش واپسین برای حفظ چیرگی بر مرکز اقتصادی حلب بنیان حکمرانی حاکم دمشق بر کشوری فاقد هویت ملی است.

داستان سوریه

حمص و حماه بر دالانی به موازات رودخانه اورونتس جای دارند که دمشق را به حلب پیوند می‌دهد. حفظ چیرگی بر حلب تنها از این دالان امکان‌پذیر است و مخالفت با دمشق از بی‌ثباتی در این دالان می‌گذرد. مسیر دمشق-حلب «دالان کنترل و شورش» است. پربیراه نیست‌ که اورونتس را رود عاصی می‌خوانند!

داستان سوریه

 

دره فرات در شرق است و پهنه‌ای وسیع از زمین‌های هموار ولی بایر که بخشی از جزیره است. جزیره در میان شمال عراق، جنوب ترکیه و شرق سوریه است و سه شهر اصلی آن موصل آمد (دیاربکر ) و رقه است. برخلاف آمدِ کردنشین، دو شهر دیگر عرب‌زبان است و ماوای قبایل بادیه‌نشین با سرعت تحرک بالاست.

داستان سوریه

در فاصله موصل تا رقه بافت زمین یکسان است ومردمانی همسان به لحاظ دینی و زبانی زندگی می‌کنند. موصل و رقه در طول تاریخ همواره رابطه‌ای تنگاتنگ داشتند به‌گونه‌ای که حاکم موصل و رقه یکی بوده و حاکمیت دمشق نادر بود! جغرافیا بستر قلمرویی نیمه مستقل از  فرات تا دجله در جزیره فراهم کرده

داستان سوریه

زمین‌های ناهموار جبل الدروز و فلات حوران در جنوب در مرز با اردن نیز جایگاهی ایمن برای فرقه دروزی فراهم ساخته. برخلاف بخش عمده کشور که جمعیت مسلمان سنی دارد، کثرت اقلیت‌های مذهبی و فرقه‌های آیینی در کوه‌های جنوبی، همچو کرانه ساحلی، چشم‌گیر است؛ کثرتی که البته به وحدت نینجامیده!

داستان سوریه

پس جغرافیا سوریه را تکه‌تکه کرده: دمشق پایتخت محاصره‌‌شده و راه‌های دسترسی کمی به دیگر بخش‌ها داشته و هیچ‌گاه پیش از تشکیل سوریه مدرن، بر حلب و رقه تسلط پایدار نداشته; حلب زیر نفوذ قسطنطنیه-استانبول بوده؛ دالان ناامن حمص-حماه مرکز سیاسی را به دروازه تجاری وصل ‌کرده.

رقه و موصل زیر سیطره قدرتی واحد بوده؛ نوار باریک کرانه مدیترانه و جبل‌الدروز هر دو ماوای غیر سنیانند. ریشه نبود حاکمیت و هویت ملی را در جغرافیای گسسته‌ازهم این کشور ببینید. جای شگفتی نیست که کشور آماج شورش، حمله و یا توطئه از سوی دیگر قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی می‌شود.

داستان سوریه

آلترناتیوهای داخلی نیز می‌توانند یکپارچگی سرزمینی آن را برهم‌زنند. از همین روست که برای جلوگیری از فروپاشی محتمل داخلی، حکومت‌های سوری به سیاست سرکوب با مشت آهنین متوسل می‌گردند! تصمیم و کنش‌های سیاسی در طول تاریخ توسط بستری جغرافیایی محدود گشته‌اند و این یعنی چیرگی ژئوپلتیک!

جغرافیا دگربار در پسِ جنگ داخلی سوریه بود: داعش حاکم رقه گشت و بر موصل چیره شد. دمشق کنترل خود را بر کرانه مدیترانه حفظ کرد و اینگونه حمایت متحد دوردست روسی را تضمین شده دید، مخالفین حلب را با کنترل حاکم آسیای صغیر (ترکیه) و در دست داشتند. جبل‌الدروز نیز در دست دیگر شورشیان افتاد.

داستان سوریه

عمده نبردها نیز در محور دالانی بود که واحه دمشق را از طریق حمص و حماه به دروازه تجاری حلب پیوند می‌داد. دور نخست جنگ داخلی با پیروزی اسد و متحدین روسی-ایرانی آن پایان یافت چرا که کنترل دالان را در دست گرفتند. کردهای سوریه نیز جایگزین داعش در شرق فرات گشتند.

هفته پیش اما کنترل اسد بیکباره بر حلب برهم‌خورد؛ شکستی که پیامد ۲۷ سپتامبر بود! دگربار منطق ژئوپلتیک حکم می کند که آنکه کنترل دالان حمص-حماه را دردست گیرد، پیروز خواهد بود; پیروزی در سلطه بر کشوری که همه چیز دارد و هیچ ندارد! دست خدا را در پس ِنیروهای نامریی ژئوپلتیکی ببینید!

داستان سوریه

 

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر
زندگی